انتخابات دوم خرداد 1376 و به قدرت رسیدن جریان چپ، پایانی بر جریانشناسی سیاسی گذشته و سرآغاز چینش جدیدی از آرایش گروههای سیاسی در کشور بود. در همین دوره بود که شاهد شکلگیری جریان اصولگرا در سپهر سیاسی کشور بودیم.
اصولگرا، اصولگرایان و اصولگرایی در ادبیات سیاسی معاصر به جریان فکریـ سیاسیای گفته میشود که در پی تحولات سیاسیـ فرهنگی دوران اصلاحات و در اواخر دهه 1370 شکل گرفت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی که بیانات ایشان در شکلگیری گفتمان اصولگرایی مؤثر بود، در تعریف اصولگرایی میفرمایند: «اصولگرایی یعنی اصول مستدل و منطقی را قبول داشتن و به آنها پایبند ماندن و رفتارهای خود را با آن اصول تطبیق کردن؛ مثل شاخصهایی که انسان را در یک جاده هدایت میکند.»
در واقع، اصولگرایی نه صرف یک جریان سیاسی، بلکه یک نگرش و مکتب فکری است که بر اساس آن یک جریان سیاسی شکل گرفته است. در این نگرش، اصولگرایی ناظر به آن اصول و مبانی است و اصولگرایان به کسانی گفته میشود که خود را به آن اصول پایبند میدانند.
این اصول که در اندیشه سیاسی حضرت امام(ره)، در قانون اساسی جمهوری اسلامی و در بیانات حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) به شکلهای گوناگون بیان شده و مورد تأکید قرار گرفته است، عبارت است از:
1ـ اعتقاد به اسلام و جامعیت آن، 2ـ اعتقاد به پیوند دین و سیاست و نظریه مترقی ولایت مطلقه فقیه، 3ـ اعتقاد به امام خمینی(ره) و آرمانهای الهی ایشان، 4ـ اعتقاد به جمهوری اسلامی و قانون اساسی به منزله میثاق ملی، 5ـ اعتقاد به رهبری و ولایت امام خامنهای و فصلالخطاب دانستن کلام رهبری.
فارغ از ملاحظات گفتمانی، روایت شکلگیری جریان اصولگرایی با تشکیل مجموعهای با عنوان «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی» آغاز شد که هدف آن ساماندهی جریانی بود که در سه انتخابات متوالی ناکام مانده بود. جریان منتقد جبهه دوم خرداد در انتخابات اولین دوره شوراها در سال 1377 و انتخابات مجلس ششم در سال 1378 و هشتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در سال 1380 با شکست و ناکامی مواجه شد.
این جریان از روندی که دوم خرداد پدید آورده بود، نگران بود؛ لذا برای خروج از انفعال در جستوجوی راهکارهای جدید برآمد و در همین راستا، چهار تشکل حزب مؤتلفه اسلامی، جمعیت ایثارگران، جامعه اسلامی مهندسان و جامعه اسلامی پزشکان در شهریور 1378 گرد هم آمدند تا با آسیبشناسی وضعیت نیروهای انقلاب، به راهکارهای برونرفت از حالت انفعال دست یابند.
در پایان این نشست، 12 نفر از اصولگرایان، از جمله آقایان حبیبالله عسگراولادی، حمیدرضا ترقی، محمود احمدینژاد، حسین فدایی، علیاکبر پرورش، منوچهر متکی، محمدرضا باهنر، علی دارابی و محمدرضا شمیرانی با عنوان «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» مأمور برنامهریزی برای اصولگرایان شدند.
با نزدیک شدن به انتخابات دومین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا، شورای هماهنگی نیروهای انقلاب تصمیم گرفت با عنوان جدید «آبادگران ایران اسلامی» وارد عرصه انتخابات شود. مسئولیت انتخاب نامزدها و هدایت تبلیغات انتخاباتی در تهران و مراکز استانها و شهرها نیز به آقایان احمدینژاد و فدایی واگذار شد.
«حسین فدایی» دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی که خود از فعالان شکلگیری این شورا بود، با بیان اینکه طی دو سال نزدیک به 80 ملاقات با مسئولان سیاسی آن زمان داشتیم، میگوید:
«تمام این افراد به اتفاق حرف ما را تأیید کردند و گفتند باید دست به دست هم دهیم و اختلافات را کنار بگذاریم. حتی آقای خاتمی که در آن زمان رئیسجمهور بودند، گفتند من باید یک جلسه بگذارم و عقلا را دور هم جمع کنم تا یک کاری انجام دهیم، اما متأسفانه بعد از دو سال هیچ اقدام عملی صورت نگرفت. ما این موضوع را خدمت آقا گزارش دادیم، آقا فرمودند منتظر بقیه نشوید و آنهایی که قبول دارند دور هم جمع شوند. آنجا بود که هسته و ریشه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب شکل گرفت.» وی همچنین گفت: «آقای ناطق،آقای توکلی، آقای باهنر، آقای عسگراولادی و من هسته اصلی این شورا بودیم و دوستان دیگری مثل آقای تقوی، رضایی، لاریجانی و... هم برحسب مورد اضافه میشدند.»
در بیستم بهمن ماه 1381 و در بحبوحه تبلیغات گروههای شناخته شده و نامدار سیاسی، عدهای از اصولگرایان گمنام با نام «ائتلاف آبادگران ایران اسلامی» اعلام موجودیت کردند.
مهندس مهدی چمران شاخصترین فرد این گروه و سخنگوی آنان شد و طی مصاحبهای «انتخابی آگاهانه، عملکردی مسئولانه و شهری آباد» را شعار محوری «ائتلاف آبادگران ایران اسلامی» اعلام کرد.
سخنگوی آبادگران، التزام عملی به قانون اساسی و ولایتفقیه، تلاش برای از بین بردن تبعیض و گسترش فرهنگ عدالتخواهی، ترجیح منافع ملی بر منافع شخصی و سیاسی، صداقت در گفتار و سلامت در عمل و پایبندی به روال منطقی تصمیمگیری جمعی و احترام به نظر اکثریت را از اصول آبادگران اعلام کرد.
عمل هوشمندانه آبادگران از یک سو و تفرقه درونی دوم خردادیها از سوی دیگر، موجب شد اصولگرایان در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا به پیروزی چشمگیری دست یابند. همه 15 کرسی شورای شهر تهران و 64 درصد از کرسیهای شوراهای شهر و روستا در دیگر استانهای کشور در اختیار اصولگرایان قرار گرفت. این پیروزی، اصولگرایان را از حالت انفعالی خارج کرد و مقدمهای برای تلاش آنان شد تا در انتخابات بعدی نیز موفق شوند.
اصولگرایان با حفظ وحدت درونی و اتخاذ سیاستها و راهبردهای هوشمندانه، در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی نیز موفق شدند با کسب 210 کرسی مجلس شورای اسلامی، مجلس هفتم را با اکثریت اصولگرا در اختیار بگیرند.
جریان یا جبهه اصولگرایان متشکل از چندین حزب و گروه سیاسی است که مهمترین آنها راـ که معمولاً در انتخابات ادوار گذشته فعالیت داشتهاندـ میتوان به این شرح برشمرد:
1ـ جامعتین شامل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران به عنوان تشکلهای معنوی و حامی اصولگرایان، 2ـ حزب مؤتلفه اسلامی، 3ـ جامعه اسلامی مهندسین، 4ـ جمعیت ایثارگران، 5ـ جامعه زینب، 6ـ جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، 7ـ جمعیت اسلامی پزشکان، 8ـ جامعه اسلامی اصناف و بازار تهران، 9ـ جامعه اسلامی فرهنگیان، 10ـ انجمن اسلامی فارغالتحصیلان شبهقاره هند، 11ـ جامعه اسلامی دانشگاهیان، 12ـ جامعه اسلامی کارمندان، 13ـ جامعه اسلامی ادوار نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 14ـ جامعه اسلامی ورزشکاران، 15ـ جمعیت زنان انقلاب اسلامی، 16ـ جامعه اسلامی دانشجویان، 17ـ انجمن اسلامی روزنامهنگاران مسلمان، 18ـ چکاد آزاداندیشان، 19ـ جمعیت فدائیان اسلام، 20ـ جبهه پایداری و 21ـ جبهه ایستادگی.
شکلگیری جریان اصولگرا سبب شد جناحبندیهای سیاسی کشور که زمانی با عناوین چپ و راست تعریف میشدند، وارد مرحله جدیدی شوند و دو جریان جبهه دوم خرداد و جریان اصولگرا جایگزین دستهبندیهای قبلی شوند.