اهمیّت مشارکت حداکثری در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ بر همه نخبگان و فعالان سیاسی آشکار بوده و در این زمینه مطالب زیادی نوشته شده است، اما از باب یادآوری، دلیلی را که شاید کمتر گفته شده است، در اینجا تذکّر میدهیم و آن برخاسته از نوع نگاه دولت آمریکا به ایران است.
انتخابات و رفع تحریمها
دولت جُو بایدن با زیرکی زیادی سعی میکند تأمین حقوق ایران در برجام راـ که مهمترین آن برداشتن تحریمها به صورت عملی استـ با موضوع انتخابات ریاستجمهوری کشورمان تنظیم کند، به این معنا که اگر دولت آمریکا به این نتیجه برسد که در انتخابات پیش رو گزینهای در حال پیروزی است که خواهان رفع تنش با آمریکاست، احتمالا رفع تحریمها را به صورت موقّت در دستور کار قرار خواهد داد، اما اگر چنین برداشتی از فضای انتخاباتی ایران نداشته باشد، مذاکرات را فرسایشی کرده و اقدام مؤثری در زمینه رفع تحریمها انجام نخواهد داد. در این میان، یک وضعیّت همواره برای آمریکا فرصتساز بوده و آن مشارکت پایین مردم ایران در انتخابات است. این موضوع نیز در نوع اقدامات آمریکا در زمینه تحریمها تأثیرگذار است، یعنی اگر فضای قبل از انتخابات ایران گویای مشارکت ضعیف مردم در انتخابات باشد، آمریکا باز هم با فرسایشی کردن مذاکرات و انجام ندادن اقدامی مؤثر در زمینه تحریمها، بر ناامیدی و سرخوردگی جامعه ایران خواهد افزود تا بیرغبتی مردم نسبت به انتخابات را افزایش دهد.
همچنین دولت بایدن در چنین فضایی این ریسک را مرتکب نخواهد شد که با برداشتن حتی بخشی از تحریمها، پشتوانهای برای پیروزی یک گزینه مطلوب در انتخابات ایران فراهم کند؛ چرا که مشارکت پایین در انتخابات ایران را بیشتر فرصتساز میداند. به این ترتیب، مشارکت پایین در انتخابات ۱۴۰۰ برای همه جریانها و جناحهای سیاسی ایران خسارتبار خواهد بود و این موضوع برای نیروهای ارزشی و متعهد به انقلاب اسلامی باید خطری بزرگ دانسته شود. در چنین شرایطی چه چیزی میتواند زمینه مشارکت حداکثری در انتخابات را فراهم کند؟
احساس نیاز به مشارکت تحتالشعاع توهم پیروزی
حضور حداکثری مردم در انتخابات وابستگی زیادی به نوع کنش انتخاباتی نیروهای سیاسی دارد. در وضعیت کنونی نیروهای ارزشی و متعهد از ضرورت مشارکت حداکثری آگاهند، اما در همین حال برخی از آنان دچار توّهم پیروزی شده و به تبع این توهّم، اقداماتی راـ اغلب ناخواستهـ مرتکب میشوند که حوزه سیاست را به منازعه، درگیری و انتقام آلوده کرده و آن را برای مردم بسیار غیرجذّاب میکند. طی هفتههای اخیر انتشار فایل صوتی ظریف و سخنان ناروای او درباره تأثیر اقدامات نظامی و مقاومتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه بر حوزه دیپلماسی، زمینه تخریب وجهه جمهوری اسلامی از سوی رسانههای دشمن را فراهم کرد و در چنین وضعیّتی پاسخ به اظهارات ظریفـ که خود از بیان آنها ابراز ندامت کرده استـ امری لازم بود؛ چرا که شخصیّت و عملکرد سپهبد شهید سلیمانی نه تنها برای جمهوری اسلامی در منطقه تولید قدرت کرده است، بلکه وحدت و انسجام مردم ایران و اعتماد آنان به جمهوری اسلامی را نیز افزایش داده و عزت و غرور ملی ایرانیان را ارتقا بخشیده است. از این منظر، ورای اهداف و انگیزههای خیانتآمیز انتشار فایل صوتی، اساساْ نفس سخنان ظریف محل تأمل جدی و مایه تعجب و تأسف است، اما در این میان نباید با تند و افراطی کردن فضا، نقد را با انتقام اشتباه گرفته و فضای کنونی را به آوردگاهی برای ذبح تمامی اقدامات انجام شده تبدیل کرد. بخشی از علل این رویکرد رادیکال در غفلت از اهمیّت مشارکت حداکثری و توهّم پیروزی از سوی برخی از انقلابیون رادیکال ریشه دارد، در حالی که نیروهای ارزشی و متعهد باید با تأمل و هوشمندی بیشتری رفتار کنند و فضای سیاسی کشور را تحتالشعاع تیترهای هیجانی، رادیکال و آلوده به توهّم پیروزی قرار ندهند. ترتیب دادن مصاحبه با ظریف و سپس افتادن این فایل صوتی به دست بیگانگان، رشادتهای سردار دلها را به مسلخ نمیبرد، چرا که ارزش و اعتبار مجاهدتهای ایشان بر دوست و دشمن آشکار است، بلکه حوزه سیاست ایران را در آستانه انتخابات، به رادیکالیسم و منازعه آلوده میکند و بر ناامیدی مردم و کاستن از مشارکت آنان در انتخابات که به یقین از اهداف اصلی دشمنان در این مقطع است، میافزاید.
نشاط سیاسی لازمه مشارکت حداکثری
مشارکت و حضور در انتخابات زمانی افزایش مییابد که با ارائه چهره جذّابی از حوزه سیاست، شور و نشاط سیاسی در مردم برافروخته شود. در وضعیت کنونی، جامعه ایران درگیر با مشکلات اقتصادی مختلف بوده و محدودیّتهای بیماری کرونا نیز بر عصبانیّت و حتی افسردگی بخشهایی از جامعه افزوده است. در چنین شرایطی حوزه سیاست نقش بسیار تعیینکنندهای در تشدید مشکلات یا خروج از آنها دارد. سیاست در رأس امورات هر جامعهای است و انگیزه و امید مردم به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه با نگاه به این حوزه تغییر و تحوّل مییابد و این موضوع در چند هفته مانده به انتخابات ریاستجمهوری از حسّاسیّت بیشتری برخوردار است، بنابراین حوزه سیاست را باید به گونهای نمایان کرد که زمینه رغبت، نشاط و امیدواری جامعه به انتخابات را فراهم کند، نه اینکه با برخوردهای انتقامجویانه و سیاهنمایی مطلق از عملکردهای بخشهای مختلف نظام، تصویری تیره و تار از حوزه سیاست به جامعه القا کرد و بر این گمان بود که این تصویر میتواند سبب رویگردانی مردم از جریانی سیاسی به جریانی دیگر شود. این یک گمان باطل است، چرا که مقدمه تمایل مردم به حوزه سیاست را اغلب عناصر حسّی و عاطفی تشکیل میدهند و محاسبه و تصمیم درباره رأی به کدام جریان سیاسی در مرحله بعد از این قرار میگیرد. علاوه بر این، شور و نشاط سیاسی و احساس شادکامی در حوزه سیاست، تأثیر بسیار زیادی در احیای فضایل اخلاقی در جامعه دارد و در بحبوحه مشکلات و عصبانیّتهای نهفته در جامعه ایران، این موضوع، نیازی اساسی است. شادکامی در حوزه سیاست موضوعی بسیار مهم نزد برخی فلاسفه سیاسی همچون ارسطو است و اساسا ارسطو غایت سیاست را یودایمونیا (Eudaimonia) میداند که آن را دربردارنده سعادت، شادکامی و بهروزی دانستهاند. این نوع شادکامی که از لذّتهای غریزی تفکیک میشود، برخاسته از ظهور عقل است و یک سیاست متکی به دوستی و دربردارنده دیالکتیک و تضارب آرا میتواند زمینه ظهور عقل را فراهم کرده، نشاط سیاسی را برانگیزد و به دنبال آن فضایل اخلاقی در جامعه را نیز احیا کند.