در طول این چند شماره که در اردیبهشت ماه منتشر میشد، به چهل و یک سال قبل برگشتیم تا وضعیت خاص کشور در مقابله با شیطنتهای موذیانه رژیم بعث عراق را بررسی کنیم. این هفته نیز در آخرین قسمت از این بررسی، ادامه عملیاتهای ایذایی در غرب کشور و همچنین در خارج از کشور بررسی خواهد شد.
ادامه عملیاتهای ایذایی عراق در غرب کشور عوامل بعثی حتی از تعرض به گوسفندان هم نمیگذشتند! اردیبهشت 1359 بود که عوامل رژیم عراق، در منطقه قصر شیرین، تعداد زیادی از گوسفندان مردم را دزدیدند و به خاک عراق بردند. ژاندارمری در این باره گزارش داد: تعدادی از مهاجمین با نام قیاده موقت به آبادی تنگابنو مراجعه و به نام اینکه برای همکاری با آنها آمدهاند، اهالی را اغفال و پس از صرف شام، با ترس و ارعاب، یکهزار رأس گوسفند آبادی را به سرقت بردند. پاسگاه ژاندارمری حدود چهار ساعت با آنها درگیر بود و تیراندازی ادامه داشت که مهاجمین فرار کردند و یکی از نیروهای پاسگاه به شهادت رسید. برخی گزارشها حاکی از این بود که در آبادی گرصدف نیز این اتفاق رخ داده است.
گزارش دیگری درباره اقدامات ایذایی در غرب کشور، مورد جالبی دارد که کمتر در سایر نقاط دیده میشد. شهربانی کرمانشاه از وجود وضعیت غیرعادی در شهر قصر شیرین خبر داد و در گزارشی نوشت: بعضی تلویزیونهای ساکنان قصر شیرین، تصویر زنده پادگان سرپلذهاب و رفت و آمدهای این پادگان را پخش کردهاند. همچنین تا ساعتها پس از بامداد نیز تصاویر تلویزیون بغداد از گیرندههای ساکنان قصر شیرین پخش میشده است... تحلیل از این اتفاق چنین بود که به نظر میرسد عوامل ضد انقلاب با تغییراتی در دستگاهها و دکلهای تقویتی بین راه و احتمالاً با نصب فرستندههای نامرئی در محدوده پادگان مذکور، فعالیتهایی را کنترل میکنند.
تعرضات ایذایی عراق علیه ایران
در دوره مذکور، دفتر هواپیمایی و کنسولگری ایران در استانبول مورد هجوم مسلحانه قرار گرفت. کار تا جایی ادامه یافت که وزارت امور خارجه در اطلاعیهای نوشت: دولت بعث عراق برای وحشت و تروریسم بینالملل طرح وسیعی برای تخریب و آدمکشی در سفارتخانهها و مراکز ایران در کشورهای مختلف دارد... در گزارشهای دیگر هم تأکید شد: از طرف حکومت بعث عراق، 45 نفر از خرابکاران و تروریستهای آموزشدیده به کشورهای کویت، لیبی، لبنان، الجزایر و لندن اعلام کردهاند تا در آن کشورها دست به یک سلسله تخریب و ترور بزنند. قطبزاده، وزیر خارجه کشورمان نیز در این دوره، به همین طریق در کویت مورد سوءقصد قرار گرفت و ترور شد.
از سوی دیگر در این دوره، بیروت و لبنان بارها عرصه درگیری موافقان و مخالفان حکومت صدام بود. به خصوص بعد از شهادت آیتالله سیدمحمدباقر صدر، این درگیریها چشمگیرتر بود. برای نمونه در ششمین روز اردیبهشت، انفجار در خبرگزاری عراق در بیروت روی داد که رادیو عراق، ایرانیها را عامل این انفجار اعلام کرد.
13 تیر به سمت سیدحسن
در 12 اردیبهشت 1359، حجتالاسلام سیدحسن شیرازی، ساعت 4 بعدازظهر هنگام عزیمت به مراسمی که خود به مناسبت درگذشت شهید سیدمحمدباقر صدر برپاکرده بود از طرف سرنشینان دو اتومبیل مورد سوءقصد قرار گرفت و جمعاً سیزده تیر به وی اصابت کرد که شش تیر آن به ناحیه سرش برخورد کرد. وی در سال 1389 هجری قمری پس از یک سال حبس، در زندان بعقوبه عراق با وساطت امام خمینی(ره) آزاد شده بود.
جنازه شهید شیرازی ساعت 9 شب از بیروت وارد تهران و در آنجا تشییع شد و سپس برای دفن به قم انتقال یافت. به همین مناسبت در تهران و قم، تحرک چشمگیری در اعتراض به این ترور رخ داد.
گروگانگیری خونین
اشغال خونین و شش روزه سفارت ایران در لندن از مهمترین موارد قابل ذکر در زمینه تحرکات ایذایی عوامل عراق در خارج از کشور در این ماه بود. قبل از ظهر روز چهارشنبه 10 اردیبهشت 1359، در یک عملیات مسلحانه که عراق پشت آن قرار داشت، سفارت ایران در لندن اشغال شد. مهاجمان که مسلح به کلت و مسلسلهای خودکار بودند با خلع سلاح یکی از محافظان انگلیسی سفارت، داخل سفارت شدند و بیست دیپلمات ایرانی و یک کارمند انگلیسیزبان سفارت را به گروگان گرفتند. اشغالکنندگان سفارت خواستار آزادی 91 زندانی استان خوزستان (که آن را عربستان میخواندند) شدند. یادآوری میشود که زندانیان مزبور در ارتباط با حوادث خونین و انفجارات جنوب کشور دستگیر شده بودند.
اشغال سفارت ایران در لندن شش روز ادامه یافت و این سفارت به صورت یک کانون خبری و نیز محل تجمعی برای انبوه طرفداران انقلاب و نظام ایران درآمد که علیه رژیم عراق و صدام شعار میدادند. در تماس تلفنی رهبر مهاجمان با وزیر وقت امور خارجه، قطبزاده به این فرد که خود را خوزستانی معرفی میکرد، اخطار کرد چنانچه قطرهای خون از بینی هر یک از اعضای سفارت بریزد، همان تعداد از زندانیانی که مهاجمان تقاضای آزادی آنان را دارند، محاکمه صحرایی و سپس اعدام خواهند شد. وزیر خارجه پس از این اخطار، ارتباط تلفنی را قطع کرد. گفتنی است، نوع برخورد علنی عراق با قضیه سفارت ایران در لندن گویای وجود انسجام میان این جریان با دیگر جریانهای ضدایرانی است که رژیم عراق آن را سازماندهی و تدارک میکرد. آقای هاشمیرفسنجانی در سخنرانی قبل از خطبههای نماز جمعه 12 اردیبهشت اعلام کرد: «ما شب گذشته در شورای انقلاب تصمیم گرفتیم هیچ کدام از خواستههای کسانی که سفارت ایران را در انگلیس به اشغال درآوردهاند، برآورده نکنیم.»
پلیس انگلستان اعلام کرد دیپلماتهای گروگان ایران در لندن در پیام محرمانهای که برای دولتشان فرستادهاند، اعلام کردهاند حاضر به مرگ هستند، ولی تسلیم تقاضاهای مردان مسلحی که سفارت را در اختیار دارند، نخواهند شد. با این حال مذاکرات مقامات مسئول و پلیس انگلیس با اشغالگران ادامه یافت.
ناگهان با حوادث پی در پی ماجرا به پایان رسید. سیر حوادث نشان داد که در جریان آن از گروگانگیران، به جز یک نفر که دستگیر شد، بقیه کشته شدند و از دیپلماتهای ایرانی نیز دو نفر شهید و سه نفر به شدت مجروح شدند. یک گروگان قبل از حمله پلیس به شهادت رسیده و به بیرون از سفارت پرتاب شده بود و یک نفر هم پس از حمله پلیس به دست گروگانگیران به شهادت رسید.
دو هفته بعد از پایان خونین ماجرای اشغال سفارت ایران در تاریخ سوم خردادماه 1359، رادیو لندن از قول پلیس انگلیس، اسامی پنج مرد مسلح را که در جریان حمله پلیس به سفارتخانه ایران کشته شده بودند، اعلام کرد. فوزی بداوینژاد یکی از گروگانگیرانی بود که دستگیر شد. مسئله دیگر سرنوشت تنها تروریست زنده مانده در این ماجرا بود که مقامات ایرانی خواستار تحویل او به دولت ایران شدند، اما انگلستان اعلام کرد مصمم است او را در لندن و یک دادگاه انگلیسی محاکمه کنند.