پس از به تعویق افتادن تأسفبار انتخابات فلسطین که محلی برای همگرایی فلسطینیان به شمار میآيد، وقایع اخیر فلسطین اعم ازحملات موشکی گروههای مقاومت از نوار غزه به اسرائیل و اعتراضات و قیام فلسطینیان در قدس، مناطق اشغالی 1948 ،کرانه باختری و مقابله همهجانبه فلسطینیان با تهاجم اسرائیل جهت تغییر بافت جمعیتی شهر قدیمی قدس(محله شیخ جراح) و نیز تغییر تدریجی هویت اسلامی و تاریخی حرم شریف و مسجدالاقصی، بهترین فرصت را برای همگرایی مجدد فلسطینیها فراهم کرد. دلیل عمده اعتراضات اخیر در مناطق اشغالی 1948، خشم فروخفته و تنفر پنهان شده در فلسطینیها نسبت به بیش از 70 سال ظلم و اشغالگری اسرائیل بود. تحول مهم دیگر ورود حماس و سایر گروههای مقاومت در غزه برای حمایت از حریم و هویت مسجدالاقصی، اعتراضات مدنی فلسطینیان در قدس، اراضی 1948 و کرانه باختری است که منجر به شکلگیری معادله جدید «غزهـ قدس» شد و سبب تقویت بیش از پیش اعتبار حماس در نزد فلسطینیان قدس، کرانه باختری و اراضی اشغالی 1948 و کاهش محبوبیت و اعتبار ابومازن و تشکیلات خودگردان شد.به این ترتیب نقش حماس در میان فلسطینیان از مدافع غزه به مدافع مسجدالاقصی و مبارزات و حقوق ملت فلسطین ارتقا پیدا کرد. حماس در مبارزات ملت فلسطین در سه محیط جغرافیایی غزه، کرانهباختری و سرزمینهای اشغالی 1948 جایگاه رهبری و هدایتگری پیدا کرد. گفتنی است، حماس در دفاع از مسجدالاقصی که خط قرمز فلسطینیان و همه مسلمانان جهان است، به دفاع از حریم حرم شریف اقدام کرد و در پرتو این موقعسنجی هوشمندانه حماس و انتخاب دقیق زمان و مکان مناسب برای ورود به مبارزه مسلحانه موشکی با اسرائیل و ایفای نقش چندگانه و مکمل در کنار مبارزات مدنی مردم فلسطین در اراضی اشغالی 1948(داخل اسرائیل) و کرانه باختری و قدس، اکنون این گزاره در جامعه فلسطینی بیش از پیش تثبیت شده است: حماس و سایر گروههای مقاومت در غزه ثابت کردند که از مبارزات و حقوق فلسطینیان در کل سرزمینهای اشغالی حمایت خواهند کرد و حامی و مدافع مسجدالاقصی به عنوان قبله اول مسلمین جهان و هویت اسلامی فلسطینیان هستند؛ اما آنچه در آینده مبارزات فلسطین ارزش راهبردی دارد، شدت خسارات وارده به زیرساختهای اقتصادی و رفاهی نوار غزه نیست، چون آنها قابل جبران هستند و موشکها نیز با موشکهای جدیدتر و پیشرفتهتر جایگزین خواهند شد. لذا آنچه تغییر کرده است و ارزش راهبردی در سیر مبارزاتی ملت فلسطین دارد، تثبیت گفتمان و راهبرد مقاومت مسلحانه و افزایش اعتبار و مشروعیت حماس و ارتقای این جنبش به جایگاه رهبری و هدایتگری مبارزات ملت فلسطین در سه جغرافیای غزه،کرانه باختری و مناطق اشغالی 1948 است که به احتمال بسیار در عرصههای سیاسی، نظامی و اجتماعی منشأ تحولات اساسی در مبارزات آینده فلسطینیان خواهد شد. حماس با توجه به تمامی داشتههای فوقالذکر قادر خواهد بود در آینده و در عرصه سیاسی، نظامی، امنیتی و اجتماعی مبارزات فلسطینیان معادلات را به نفع خود تغییر دهد و پروژه مقاومت را پیش ببرد. البته نقش حماس در صحنه فلسطین به علت ویژگیهای گروههای مقاومت، به احتمال فراوان سلبی و ضد سیستمی خواهد بود. از این رو در این راستا حماس قادر خواهد بود بیشترین تأثیرگذاری را با کمترین هزینه، بر معادلات سیاسی و نظامی اعمال کند.
برای نمونه، هنگامی که مذاکرات سازش به علت تناقضات موجود در بطن آن و نقاط ضعف درونی دچار رکود یا بنبست شد، در اینجا حماس با استفاده از ناامیدی و شکست ایجاد شده در جامعه فلسطینی به نقشآفرینی در راستای پروژه مقاومت اقدام خواهد کرد و بر اعتبارش افزوده خواهد شد.