انقلاب اسلامي ايران مبتني بر حضور همه جانبه ملت در تمام صحنه هاي سياسي - اجتماعي شکل گرفته است و عرصهاي نبوده که در آن ملت حضور فعال و پرشور نداشته باشند. به واقع برخلاف بسياري از ديگر نهضتها و انقلابها با پيروزي انقلاب اسلامي مردم به خانههاي خود باز نگشتند و زمام امور را به نخبگان و سياسون نسپردند تا آنها برايشان تصميم سازي نمايند و آنها تنها در وضعيتي انفعالي نظارهگر مسائل باشند.
اين جهتگيري برخاسته از نگاهي رهبري الهي بود که در راس اين نهضت قرار داشت و او با تمام وجود به ملت خويش باور داشت. به همين خاطر از روز اول پيروزي نهضت کار را به مردم سپرد و از ايشان خواست تا در گام به گام فرآيند شکل گيري نظام راي خود را اعلام نمايند. رفراندوم جمهوري اسلامي، انتخابات مجلس خبرگان قانون اساس، رفراندوم قانون اساسي، انتخابات مجلس شوراي اسلامي، انتخابات رياست جمهوري، انتخاباتي بود که در دو سال ابتدايي شکل گيري اين نظام سياسي با حضور پرشکوه مردم برگزار گرديد و نظام سياسي مبتني بر خواست و راي ملت قانوني شد.
حضرت امام(ره) در آستانه شکل گيري مجلس خبرگان قانون اساسي با صراحت اعلام ميدارد که اعضاي مجلس خبرگان تنها وکيل ملت بوده و قانون تدوين شده بايد به تائيد ملت برسد چرا که «ميزان رأي ملت است، ملت يك وقت خودش رأي ميدهد، اين اساس، يك وقت يك عدهاي را تعيين ميكند كه آنها رأي بدهند، آن در مرتبه دوم صحيح است، والاَّ مرتبه اول، حق مال خود ملت است.» (25/3/58)
حضرت امام(ره) با صراحت ضمن مذمت هرگونه رفتار استبدادي و تاکيد بر اينکه «اسلام به ما اجازه نداده است كه ديكتاتوري بكنيم!» اعلام ميدارد که »ما تابع آراء ملت هستيم. ملت ما هر طوري رأي داد، ما هم از آنها تبعيت ميكنيم. ما حق نداريم، خداي تبارك و تعالي به ما حق نداده است، پيغمبر اسلام به ما حق نداده است كه ما به ملتمان يك چيزي را تحميل بكنيم، بله ممكن است گاهي وقتها ما يك تقاضايي از آنها بكنيم، تقاضايي كه خادم يك ملت از ملت ميكند، لكن اساس اين است كه مسأله دست من و امثال من نيست و دست ملت است.»(19/8/58)
در کنار اين اعتماد کامل حضرت امام(ره) به ملت، ميتوان نوعي مخالف و بياعتمادي ايشان را نسبت به جريانها و گروههاي سياسياي مشاهده نمود که تنها ادعاي مردمي بودن را داشته و در عمل به ملت نگاهي ابزاري براي تحقق منافع قدرت طلبانه خود داشتند. اين حقيقتي است که رهبر معظم انقلاب اسلامي و شاگرد خلف حضرت روح الله بدان اينچنين اشاره ميکنند: «امام به معناي واقعي كلمه معتقد به آراي مردم بود. يعني آنچه را كه مردم ميخواهند و آراء شان بر آن متمركز ميشود. البته در اين كارها هيچ وقت سررشته كار را هم به دست سياستبازان نميداد. مردم غير از سياستبازهايند، غير از مدعيان سياستند، غير از مدعيان طرفداري مردمند. امام به مردم اعتماد داشت. خيلي از گروهها و احزاب و داعيهداران و سياستبازها و حزببازها و امثال اينها بودند، امام به اينها كاري نداشت، ميدان هم به اينها نميداد كه بيايند زيادهطلبي كنند، به نام مردم حرف بزنند و عوض مردم تصميم بگيرند، ليكن به آراي مردم احترام ميگذاشت» (14/3/78)