برای آنها که طی سالیان اخیر، هماوردی دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی با انبوهی از نفوذ داخلی و تهدیدات خارجی را رصد کردهاند، این نکته کاملاً آشکار است که حجم طراحی و اجرای سناریوهای کوچک و بزرگ علیه امنیت و منافع کشورمان، در دنیا کم نظیر و بعضاً بینظیر است و چه تعداد از اقدامات بزرگ و تأثیرگذاری که روی کاغذ شانس بالایی برای تحقق پیدا میکردند، چگونه پیش از ورود به فرآیند عملیاتی، شناسایی و خنثی شدهاند.
طبیعتاً در این میان و به عللی که در ادامه بررسی خواهد شد، برخی رخدادهای تلخ و حوادثی از قبیل ترور و انفجار نیز رخ داده که تحلیل دقیق این حوادث نشان میدهد هر یک از آنها نیازمند چند ویژگی بنیادین و مهم است که چیدمان آنها در کنار یکدیگر، آن حادثه را رقم زده است.
اما آنچه پیش از تحلیل مصادیق و پیدا کردن غالب و مغلوب این جنگ اطلاعاتیـ امنیتی علیه کشورمان باید مورد توجه قرار بگیرد، «روایتهای انحرافی» از این هماوردی نابرابر علیه کشور عزیزمان است. برای تشخیص این انحراف، به راحتی میتوان چند اماره را رصد کرد. اولین و مهمترین نشانه، «زمان بیان» روایت است که آخرین نمونه آن را میتوان در سخنان علی یونسی، وزیر پیشین اطلاعات کشورمان مشاهده کرد. وی در سخنان هفته گذشته خود که با استقبال و بازتاب گسترده رسانههای ضد انقلاب مواجه شده، از نفوذ گسترده موساد در بخشهای مختلف کشور سخن گفته و از آن ابراز نگرانی کرده است!
این سخنان اولاً درست پس از برگزاری انتخاباتی مهم در کشورمان و اقبال مردم به انتخاب رئیسجمهوری انقلابی که انشاءالله موجب افزایش قدرت نظام در همه ابعاد و اعتماد بیشتر مردم خواهد شد و ثانیاً چند هفته پس از برکناری «یوسی کوهن» رئیس موساد از سمت خود به دلیل شکستهای متعدد اطلاعاتی و امنیتی از دشمنان این رژیم، یعنی محور مقاومت، نشان میدهد چنین روایت و تحلیلی، از جهاتی غیر از اصول و ارکان نیز مخدوش و بلکه مرموز است. صد البته این موضوع را نمیتوان کتمان کرد که دشمنان به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، از ابتدای انقلاب سرمایهگذاری و تلاش بسیاری برای تحقق نفوذ اطلاعاتی در کشورمان انجام دادهاند، اما مشخص است که این نفوذ صرفاً علیه کشورمان رخ نداده و موضوعی جهانشمول است و حتی در سالهای گذشته رسانههای صهیونیستی از نفوذ دستگاههای اطلاعاتی کشورمان در کابینه رژیم صهیونیستی سخن گفته بودند، از این رو نباید تصور کرد که اگر موضوع نفوذ اطلاعاتی مطرح میشود، ایران در این نبرد، طرف مغلوب است یا تنها مصداق در جهان امروز است.
نکته دوم در تحلیل چنین سخنانی که این بار از زبان یک مقام اسبق وزارت اطلاعات مطرح شده و پیش از آن برخی اهالی بازنشسته سیاست به بیان آن پرداخته بودند، نتیجهگیری از این به اصطلاح «هشدار خاکستری» است. هشدار خاکستری را میتوان شاخهای از بلوف خاکستری توصیف کرد که در آن، خبری صحیح با تحلیلی غلط، به خورد مخاطب داده میشود تا نتیجه دلخواه گوینده، از آن استنباط شود. این بار نیز آقای یونسی، با بیان مواردی، در نتیجهگیری خود، پیکان هجمه را به سمت اصطلاحاً «نهادهای موازی اطلاعاتی» گرفته و آنها را دلیل تضعیف وزارت اطلاعات و مهیا شدن شرایط نفوذ موساد به کشور معرفی کرده است.
مواجهه با چنین تحلیل و نتیجهگیری نشان میدهد، قرار بوده با همان هشدار خاکستری و غلوسازی از نفوذ موساد در کشور، بار دیگر پروژه دوگانهسازی و موازیسازی نهادهای اطلاعاتی کشور برجسته شود. اینکه رخ دادن برخی اتفاقات تلخ را به عنوان ناتوانی امنیتی نظام تفسیر کرده و بدون توجه به حجم دشمنیها و تلاش برخی کشورهای منطقه و دشمنان مشهور نظام، دلیل برخی نفوذها و خرابکاریها در کشور را اقدامات یک دستگاه رسمی اطلاعاتی با سابقه درخشان و کارنامهای ممتاز بدانیم، مصداق همان نکتهای است که در دیدار فروردین ماه سال 1397 مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات با رهبر معظم انقلاب مطرح و ایشان با اشاره به ابعاد گوناگون جنگ اطلاعاتی جبهه وسیع دشمنان با نظام اسلامی، گفتند: «یکی از محورهای مهم و اصلی این جنگ، نفوذ و تأثیرگذاری بر نظام محاسباتی مسئولاناست.»
این اعتراف و تأیید که کارنامه اطلاعاتی ایران در مسائل امنیتی و خنثیسازی نفوذ دشمنان، هم روشن و هم درخشان است، بارها از زبان مسئولان امنیتی و سیاسی کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ، به صورت آشکار و پنهان تکرار شده و اندیشکدههای مشهور جهان اعم از اروپایی و آمریکایی، دست به تحسین و تحلیل دلایل آن زدهاند؛ اما در هر بزنگاه و شرایطی که نظام، در حال تبدیل فرصتهای به دست آمده همچون برگزاری انتخابات باشکوه یا تضعیف دشمنان به دلیل مشکلات داخلی یا ضربات خارجی بوده، روایت و تحلیلی ناقص اما با تبلیغات و پروپاگاندای فراوان، تلاش کرده این روند قدرتآفرینی را کند یا متوقف کند.
نکته سوم در تحلیل چنین سخنانی، بازتاب آن در افکار عمومی است. در عین حال این موضوع که باید از ظرفیت و علاقه مردم برای افزایش قدرت و اشراف اطلاعاتی در جامعه و شکست تلاشهای دشمنان خارجی بهره گرفت، اما هنگامی که قرار است از هیولای دروغین نفوذ گسترده موساد در کشور برای ترساندن و مأیوس کردن مردم استفاده شود، نمیتوان به چنین اقدام و روندی، صفت دلسوزی یا تحلیل شخصی داد و از کنار آن به سادگی گذشت.
اگر گویندگان این روایتهای انحرافی، تصور میکنند جنگ اطلاعاتی و تعیین برنده و بازنده آن صرفاً با یک ترور پس از 20 سال تلاش و برنامهریزی دشمنان یا یک انفجار (که همه آنها پاسخی بزرگتر گرفته یا میگیرند) تعیین میشود، بهتر است بدانند این جنگ مجموعهای از تکنیکها و عملیاتهای چند لایه و پیچیده است که ایجاد اغتشاش و افت کیفیت در تحلیل، از جمله مزیتهای چشمگیر برای هر سازمان اطلاعاتی است که متأسفانه بعضاً، گمراهسازی اذهان و پروپاگاندای معکوس در کشورمان، به دست دوستان و نیروهای داخلی رخ میدهد.
لذا نیاز است جدیتر و صریحتر از گذشته، بیان کنیم که آقایان! ما نگران شما هستیم که هم بیهوده میترسید و هم تأملبرانگیز میترسانید... .