فضای مجازی آنقدر گسترده و پیچیده شده و آنقدر بازیگران این عرصه متنوع شدهاند که گاهی تشخیص قواعد بازی در این فضا، سخت و حتی ناممکن میشود. یکی از جلوههای توسعه فضای مجازی و گسترش دامنه نفوذ آن، حوزه «نشر دیجیتال» است که از تولید محتوا در پیامرسانها و اپلیکیشنها گرفته و حتی به تولید محتوا در رسانه ملی هم سرایت میکند. حوزه نشر دیجیتال وقتی حساسیت بیشتری پیدا میکند که مخاطب آن، خانوادهها به ویژه کودکان و نوجوانان باشند. در این فضا دیگر خوشبینی و تساهل در سیاستگذاری و اجرا معنا ندارد و باید مسئولانه رفتار کرد.
«مجمع نشر دیجیتال» یکی از نهادهای تازهتأسیس در این حوزه است که تلاش میکند به سهم خودش بازیگر فعالی در میدان فضای مجازی و نشر دیجیتال باشد. برای آشنایی بیشتر با حوزه فعالیت این نهاد، با «مسعود نظریمنش» نایبرئیس مجمع به گفتوگو نشستهایم.
آقای نظریمنش، انجمن شما انجمنی تازه متولد شده است و شاید بسیاری از مخاطبان هیچ گونه آشنایی با فعالیت انجمن نشر دیجیتال کودک و نوجوان نداشته باشند، کمی درباره انجمن و اینکه با چه هدفی تشکیل شده است، توضیح بدهید.
از وقتی تولید محصولات دیجیتالی مانند فیلمها، کلیپها و فایلهای کتابهای دیجیتال باب شده و گسترش یافته، نوعی محتوا به جز محصولات چاپ شده، به خصوص در فضای مجازی یا روی محصولات دیجیتال همچون CD، فلش مموری یا فایلهای دیگر تولید و منتشر میشود. بنابراین نوعی از محتوا را که روی حاملهای دیجیتالی ذخیره و منتشر میشود، نشر دیجیتال میگویند. چون تعداد اینها رو به افزایش بود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میخواست نظارت و البته حمایتی بر روی اینها داشته باشد، تصمیم گرفتند شرکتها یا اشخاص حقیقی و حقوقی که در این حوزه فعالیت میکنند، مجمعی تشکیل دهند که کنار هم مسائل و دغدغهها را مطرح کنند و یک حرکت صنفی را رقم بزنند. ناشران این حوزه چند دستهاند: ناشرانی که وبگاه دارند، ناشرانی که روی CD محصولات خود را میفروشند یا ناشرانی که با تلفن همراه کار میکنند. بنابراین انواع اینها ناشران دیجیتال به شمار میآیند. در ادامه به دلیل تخصصی بودن فضای کودک آنهایی که اختصاصاً درباره کودک محصول تولید میکنند، برای خود مجمع جدایی تشکیل دادند؛ زیرا دغدغههای حوزه کودک و اهمیت آن با آن حوزه عامه جامعه متفاوت است. این چنین شد که از سال 1398 شرکتها کنار هم جمع شدند و یک انتخاباتی تشکیل دادند و حدود هفت نماینده که از فعالان حقوقی این حوزه هستند، مجمع ناشران دیجیتال کودک و نوجوان را شکل دادند.
انجمن نشر دیجیتال کودک و نوجوان چه خدماتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این رده سنی عرضه میکند؟
زمانی که تقاضایی در جامعه وجود دارد، قطعاً افرادی هم هستند که برای این تقاضا محصولی برای عرضه داشته باشند. الآن حدود 25 درصد از جمعیت کشور افراد زیر 15 سال هستند، بنابراین افراد زیادی بر اساس علاقه و دغدغه یا منفعت شخصی به این حوزه وارد شده و فعالیت میکنند.
ما به عنوان یک تشکل صنفی تلاش کرده و میکنیم تا تولیدکنندگان متعهد و منطبق با موازین اخلاقی را دور هم جمع کنیم، افرادی که به قول معروف دنبال کلاهبرداری و شیادی نیستند؛ بلکه واقعاً بهعنوان تولیدکننده تخصصی فعالیت داشته و محصولی را تولید کرده و الآن میخواهند محصولی را در حوزه نشر دیجیتال به بازار عرضه کنند. برای نمونه، الآن شرکتی داریم که حدود 6 هزار اپلیکیشن منتشر کرده است. از هیچ جا مجوز ندارد و اپلیکیشنها همه قفلشکنهای خارجی هستند. تصور کنید این 6 هزار اپلیکیشن هر کدام 50 هزار نصب داشته باشند، چقدر ممکن است کاربر را تحت تأثیر قرار دادند.
تحت تأثیر چه چیزی؟
کودک اپلیکیشنی را به عنوان بازی نصب میکند که مشخص نیست این اپلیکیشن چه دسترسیای از گوشی این کودک گرفته است، اطلاعات را از آن میگیرد یا مجرایی برای تبلیغات نامناسب سن کودک است، چون وقتی روی گوشی شما نصب شده، دسترسی به هارد و مموری و دوربین را گرفته و میتواند پیامک دریافت کند و پیامک بزند. این زیر نظر هیچ جایی تولید نشده است. شرکتی که 6 هزار اپلیکیشن ساخته است و این میزان حداقل هر کدام هزار نصب داشته باشد، ممکن است 6 میلیون کودک را درگیر کند. آیا نباید به عنوان کسانی که فعال هستیم، این دغدغه را به وزارت ارشاد اعلام کنیم؟ باید جایی باشد که بر روی این موارد نظارت داشته باشد تا اپاستورهای ایرانی این گونه اپلیکیشنها را نپذیرند، چون وزارت ارشاد هم به این اندازه اشراف ندارد.
با توجه به اینکه این روزها دسترسی کودکان و به خصوص نوجوانان پس از کرونا به اپلیکیشن و اساساً تلفن همراه بسیار زیاد شده است، بزرگترین دغدغه این حوزه را چه میدانید؟
متأسفانه در حوزههای کمک آموزشی، دروس و مهارت زندگی موضوعات زیادی روی زمین مانده است. در واقع حوزه کودک دچار خلأ محتوایی است. به شدت حوزه فضای کودک ما خالی از آموزش مهارتهای زندگی است. مهارتهای زندگی شامل آموزش دوستیابی، مهارتهای مالی، آموزش «نه» گفتن، لباس انتخاب کردن، هوش هیجانی و ... است که در محتوای درسی هم به صورت شفاف به این مهارتها پرداخته نشده است.
چرا باید فرزند یک خانواده ایرانی کارتونهای باربی و خارجی ببیند که معیارهای اخلاقی بچهها را تغییر میدهد؟ بنابراین نیاز شدیدی که در این حوزه وجود دارد، این است که در حوزههای مهارتی محتوا تولید شود، چه کسی باید محتواهایی متناسب با فرهنگ خانواده ایرانی تولید کند. دولت هم این دغدغه جزء اولویتهای اصلیاش نیست. آیا اگر من به عنوان تولیدکننده این محتوا را تولید کردم، به من یارانهای می دهند یا از من حمایتی میکنند؟ حالا فرض کنید شرکتی یک اپلیکیشن باکیفیت تولید کرد و میخواهد آن را تبلیغ کند، صداوسیما که هیچ کمکی در حوزه معرفی و تبلیغ نمیکند. بیلبورد هزینه بسیاری دارد. در حقیقت انگار هیچ امتیازی برای تبلیغ این محصولات که اتفاقا نیاز نسل کودک و نوجوان سرزمینمان است، وجود ندارد. نهادها باید از محصول فاخر حمایت کنند، زیرا این نیاز کودک و نوجوان ماست. اینها دغدغههایی است که در مجموعه کودک برای آن میجنگیم. اگر جایی فرصت کنیم به مسئولان گوشزد میکنیم. هر چند مسئولان هم فقط گوش میدهند و در نهایت میگویند که مثلاً صداوسیما دست ما نیست.
آیا میزان محتواهایی که نامناسب است، زیاد است؟
در حوزه کودک محتوای غالبی که کودک مصرف میکند، تصویری است. باید به فیلمها، انیمیشنها و این نمونه محتواها نگاه کنیم که بچهها مصرف میکنند. اغلب آنهایی که ترند روز دنیا هستند، قهرمانپروری به وسیله نیروهای جادویی است؛ یعنی در فیلمها یک سوپرمن، سیندرلایی دارند که چوب جادو دارد یا ریز یا خیلی غول شده است. در مجموع تخیلگرایی به دنبال نیروهای جادویی که هیچ کس ندارد، ترویج میشود. چون ماجراجویی و کنجکاوکننده است. بچه هم نگاه میکند و باور میکند باید لیزر داشته باشد که ندارد. وقتی در این حوزه کار جدی داخلی صورت نگیرد، بچه در نهایت کارتون هالیوودی را تماشا میکند. این کارتونها در سوپرمارکتها زیاد است و هیچ قانون کپی رایتی هم ندارد. همان فیلمی که بچه دوست دارد روی صد میلیون CD تکثیر شده و آن را راحتتر به فروش میرسانند، بنابراین کودک ایرانی هم آن راتماشا میکند. در واقع خود ما بچهها را به سمت محتوایی نامناسب که راحتتر و ارزانتر در دسترس است و دارای محتوای باکیفیتتر اما ضدفرهنگی است، سوق میدهیم. در مقابل اگر اینجا کسی دغدغه فرهنگ داخل را متناسب با اقلیمها و شهرهای مختلف داشته باشد، این عملاً برایش توجیه اقتصادی ندارد. شرکت خصوصی نیز پایگاه دولتی نیست که بودجه زیادی داشته باشد که این کارها را انجام دهد. بنابراین در حوزه فرهنگ هم عملاً بازی را به آنها واگذار کردهایم. شبکه دو به شبکه کودک معروف است، شبکه پویا و امید هم مخصوص کودکان و نوجوانان است؛ باید فضا به تولیدکننده محتوای داخلی بدهند که خوب کار کنند، برنامه ایجاد کنند، تبلیغ کنند، اپراتورهای تلفن همراه و مخابرات باید ظرفیت بدهند و روی پیامک کار کنیم. در شهر باید بیلبورد داشته باشند. آن ارگانی که دغدغه فرهنگی دارد، باید از تولیدکنندگانی که در جهت ترویج فرهنگ درست تلاش میکنند، حمایت کند. برای نمونه، گاهی در اپلیکیشن کودک، یکباره تبلیغ مسائل زناشویی و ترک اعتیاد ارائه میشود! باید این حوزه را جدی گرفت، وگرنه قافیه را میبازیم.