خبر کشف گورهای دستهجمعی در یکی از مدارس شبانهروزی کانادا جهان را در بهت فرو برد. یک ماه بعد اجساد دستکم ۲۱۵ کودک بومی که برخی از آنها حدود سه سال داشتند، در محوطه یک مدرسه شبانهروزی کاتولیک در استان «بریتیش کلمبیا» کانادا، از جنایت بشری حکایت داشت. این کودکان دانشآموزان مدرسه سرخپوستان کملوپس در بریتیش کلمبیا بودند که سال ۱۹۷۸ تعطیل شد.
نسلکشی فرهنگی
نظام مدارس شبانهروزی کانادا با اجبار کودکان بومی را از خانواده آنها جدا میکرد. در بازه زمانی ۱۸۸۳ تا ۱۹۹۶، حدود ۱۵۰ هزار کودک بومی از خانوادههای خود بهاجبار جدا شدند و به مدارس شبانهروزی فرستاده شدند که کلیسای کاتولیک آن را تأسیس کرده بود و هدف اصلی آن دور کردن این کودکان از جوامع بومی کانادا و جلوگیری از ترویج زبان و سنتهای مادریشان و تربیت آنها به شیوهای تحمیلی بود. جداسازی کودکان از خانواده خود، اقدامی وحشیانه است که خارج از چارچوب حقوق اولیه است. شبکه کانادایی «سیبیسی» در این باره گزارش داد، اجساد کودکان بومی در یک منطقه جزیره کوپر که از سال ۱۸۹۰ تا ۱۹۷۰ مدرسه بود، کشف شده است. پس از پایان یک تحقیق شش ساله در سال ۲۰۱۵ درباره آن نظام آموزشی منسوخ، از آن به عنوان «نسلکشی فرهنگی» یاد شد. قبیله بومی «پنلاکوت» در جزیره کوپر خبر کشف این گور را اعلام و تأکید کرد، تا قبل از این کشف این گور اعلام و رسانهای نشده بود. شبکه سیبیسی خبر داد، در بیانیه این قبیله بومی که خطاب به یک قبیله بومی دیگر در جزایر خلیج جنوبی اعلام شد، آمده است: «ما از شما دعوت میکنیم که به ما برای افزایش آگاهیبخشی درباره مدرسه صنعتی جزیره کوپر و تأیید گور جمعی بیش از ۱۶۰ (کودک بومی) بپیوندید». بیانیه قبیله پنلاکوت به وضوح نشان میدهد، قبلاً نیز این گور دستهجمعی کشف شده و مکان آن مشخص بوده است! به عبارت بهتر، مقامات کانادایی سالها، وجود این گور دستهجمعی را مانند دیگر گورهای دستهجمعی کودکان بومی در این کشور کتمان کرده است. سیاست دولت کانادا سرانجام در جلوگیری از انتقال نسل به نسل رسومات و باورهای بومیان کارساز واقع شد و مردمان بومی سرزمین کانادا طی نسلهای مختلف، فرهنگ سنتی، زبان، معنویت، اقتصاد، نظام حکمرانی و دیگر بخشهای مهم هویتشان را از دست دادند. این استعمار هنوز هم میراثش را بر زندگی روزمره میلیونها نفر از مردمان بومی کانادا به جا گذاشته است. نرخ بالای بیماری استرس پس از سانحه (PTSD)، مصرف بالای الکل، سوءمصرف مواد و خودکشی در میان بومیان یکی از نمودهای نسلکشی فرهنگی دولت کانادا به شمار میرود.
کانادا کشور ضد حقوق بشری
بازداشتهای بدون رسیدگی و به مدت نامعلوم: طبق آمارهای اولیه در بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ بیش از ۸۷ هزار مهاجر و پناهجو بدون هیچگونه اتهامی در این کشور زندانی شدهاند. حدود یک سوم (۳۰ درصد) از مهاجران بازداشتی در زندانها (که مخصوص زندانیان جنایتکار است) نگهداری میشوند. تعداد قابل توجهی بدون مدت زمان معلوم و بدون هیچگونه رسیدگی قضایی در بازداشت هستند. دسترسی نداشتن مهاجران به خدمات حقوقی و قضایی، بازداشت مهاجران کانادایی و اخراج آنها از کشور بدون هیچ دلیلی از دیگر موارد نقض حقوق بشری در این کشور است. بسیاری از مهاجران (در بخش کشاورزی) صلاحیت استفاده از نظام سلامت و درمان دولتی را در وخامت اوضاع کرونایی ندارند. ناپدید شدن زنان بومی یکی از بحرانهای کاناداست که از آن به نسلکشی یاد میشود. مسئله قاچاق انسان در کانادا که نوعی بردهداری مدرن به شمار میآید، وضعیت حقوق بشری این کشور را وخیم کرده است.
طبق آمار حدود ۹۷ درصد از قربانیان قاچاق انسان در کانادا، زنان و دختران هستند که ۴۵ درصد از آنها بین ۱۸ تا ۲۴ سال دارند و ۲۸ درصدشان هم زیر ۱۸ سال هستند. دخترانی که تحت سرپرستی سازمانهای دولتی بودهاند هم در میان این افراد قاچاقشده هستند.
وضعیت وخیم پناهجویان و مهاجران
بومیان در کانادا به آب آشامیدنی سالم و تأسیسات بهداشتی دسترسی ندارند.(کانادا سومین کشور از نظر سرانه آب شیرین در جهان است). حق برخورداری از زمین (مناقشه بر سر عبور خط لوله از زمینهای آنها) در نقاط مختلف کانادا سلب شده است. اکثریت بومیان از بیتوجهی فرهنگی در رنج هستند. به نظر میرسد وضعیت بومیان کانادا در همه زمینهها وخیم است. دولت کانادا شرایطی شبیه به شکنجهگاه را برای پناهجویان فراهم کرده است. وضعیت اقلیتهای دینی نیز بسیار غم بار است، به ویژه مسلمانان که قربانی جرایم متعصبانه و قوانین تبعیضآمیز هستند. کانادا نتوانسته است معضلات مربوط به جوامع چندفرهنگی را حل و فصل کند و نژادپرستی در جامعه کانادا به وضوح دیده میشود و ظلم ساختارمند علیه اقلیتهای نژادی، مذهبی و قومیتی همچنان در شهرهای مختلف این کشور قابل مشاهده است. کانادا و نقض اصول حاکم بر روابط و همکاریهای سازنده بینالمللی: موضوع تبدیل شدن کانادا به بهشت امن مفسدان اقتصادی و مجرمان مالی دنیا و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت تعقیب، دستگیری و استرداد مجرمانی، نظیر خاوری که به دلیل اختلاس میلیارد دلاری در این کشور به سر میبرد و همکاری کشورها با اینترپل (سازمان بینالمللی پلیس جنایی) برای استرداد مجرمان یکی از بدیهیات احترام به اصول حاکم بر روابط بینالمللی در جهان معاصر است. با توجه به اینکه خاوری در فهرست هشدار قرمز اینترپل قرار دارد، همکاری نکردن کانادا نقض کامل تعهدات بینالمللی به شمار میآید.
کشور ریاکار حقوق بشری
۱۸ نوامبر (۲۸ آبان) 1399 به پیشنهاد کانادا، سازمان ملل قطعنامهای علیه جمهوری اسلامی ایران نسبت به آنچه نقض شدید حقوق بشر در ایران نامید، تصویب کرد. قطعنامهای که هیچگاه با واقعیت همخوانی نداشته است. حال کشوری که بر روی جمجمه کودکان قرار گرفته است، از طریق قطعنامههای سازمان ملل مورد عتاب و سرزنش قرار نمیگیرد؟ آیا رفتار گزینشی غرب و سازمانهای وابسته به آنها، نشاندهنده نگاه ابزاری آنها به مسئله بشریت و حقوق آن نیست؟ کشف گورهای دستهجمعی کودکان در کانادا، لکه سیاهی بر تاریخ این کشور و به تبع آن برای جامعه غربی به شمار میآید که اجازه ریاکاری به کانادا و غرب به منزله مدعیان حمایت از حقوق بشری را نخواهد داد. حال این سؤل مطرح میشود که چرا نسلکشی آشکار کودکان بومی در کانادا، به مثابه یک جنایت تاریخی از سوی سازمان ملل و نهادهای مدعی حقوق بشر بررسی میشود؟
در هر حال، آنچه در گذشته و حال در کانادا رخ داده است، بیانکننده ماهیت واقعی مدعیان حقوق بشر در غرب و سازمانهای بینالمللی است. اینها همان نهادها و سازمانهایی هستند که در اساسنامه خود قرار بود حامی حقوق همه انسانهای جهان باشند!حال که تمام رسانههای وابسته به غرب و لیبرالیسم، سازمانهای بینالمللی، کشورهای غربی در مقابل کشوری که بر روی جمجمه کودکان قرار گرفته است، سکوت کردهاند، یک بار دیگر برای تمام آزادیخواهان جهان، شخصیت وعدهگرایی به جای عملگرایی لیبرالیسم را نشان داد و هر گونه انتظار از آنها برای احقاق حقوق بشر در جامعه بینالمللی تنها در جهت تضعیف آن قابل ارزیابی است.