خط لوله انتقال نفت خام گوره تا جاسک به طول هزار کیلومتر با صرف هزینه یک و نیم میلیارد یورو، اواخر تیرماه افتتاح شد تا برای اولین بار محمولههای نفت ایران از دریای عمان صادر شود. هزینه پروژه، تحریم نفت و وضعیت اقتصادی کشور باعث شده تا عدهای بدون نگاه راهبردی، لزوم این طرح استراتژیک را انکار کنند؛ اما از چند منظر وجوب این طرح برای کشور، یک الزام بدون تردید است: 1- در حال حاضر نفت ایران صرفاً از پایانه خارک ارسال میشود. این موضوع میتواند در شرایط بحران، تولید تهدید کند. لذا برای متنوعسازی پایانههای صادراتی و افزایش تابآوری صادرات نفت در شرایط بحران، نیاز به پایانهای جدید، غیرقابلانکار بود. 2- شرایط خاص خلیجفارس و حضور بیگانگان در آن باعث شده تا تنگه هرمز بهعنوان یکی از مهمترین آبراههای جهانی، همیشه در معرض بحرانهای امنیتی باشد. به همین خاطر کشورهای حوزه خلیجفارس پیگیر بینیازی خود از این تنگه هستند. ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و با این پروژه راهبردی در پی تضمین منافع خود در موقعیت بحران است تا در شرایط بسته شدن تنگه هرمز، ریسک صادرات نفت را کاهش دهد. 3- طرح توسعه سواحل مکران و توسعه پالایشگاهها در این منطقه، نیازمند تأمین پایدار انرژی خام است که از طریق این خط لوله به انجام خواهد رسید؛ ضمن اینکه موجبات جذب سرمایهگذاری در این سواحل را نیز فراهم میکند تا سواحل مکران بهعنوان قطب جدید نفت، گاز و پتروشیمی معرفی شود. 4- بالای نود درصد طراحی، ساخت و پیادهسازی این خط لوله در داخل انجام گرفته است که قطعاً میتواند دانش فنی و مهندسی انتقال نفت را در کشور توسعه دهد. ضمناً اشتغال و ثروتی که در پیادهسازی این پروژه برای مردم بومی کشور حاصل شد را نباید نادیده گرفت. 5- هرچند در شرایط فعلی تحریمی، فروش نفت بهسختی اتفاق میافتد؛ اما نمیتوان با نگاه به این شرایط، نیاز بهصرف چنین هزینههایی را غیرمعقول دانست. طرحهای اقتصادی نفتی را باید با این نگاه طراحی کرد که ایران در آینده نزدیک سهم خود را از بازار نفت پس خواهد گرفت.
نکته راهبردی: پروژههای کلان اقتصادی زودبازده نیستند و عموماً در یک دوره طولانی هم تولید ثروت میکنند و هم تولید امنیت. هرچند پایانه خارک نیاز فعلی کشور را در صادرات نفت تأمین میکند، ولیکن نگاه راهبردی به آینده کشور در زمینه تولید ثروت و امنیت پایدار، لزوم ایجاد پروژه مذکور را واجب میسازد.