با برگزاري مراسم تنفيذ و تحليف، دولت سيزدهم رسما کار خود را آغاز کرده و در مهمترين گام بايد اعضاي کابينه خود را به مجلس معرفي نمايد و با کسب راي اعتماد، عملا مديريت کشور را بر عهده گيرد! در اين ميان چينش کابينه طبيعتا با ظرافتها و پيچيدگيهاي فراواني همراه بوده و طبيعتا با اختلاف نظراتي همراه خواهد بود.
در حالي که ميتوان تصور کرد که نامزدهاي متعددي براي تصدي يک پست وجود دارد، اما تنها يک نفر آنان بايد بر آن جايگاه تکيه زند! گزينههايي که هر يک از ويژگيهاي خاص خود برخوردارند و همين امر موجب آن شده که ترجيح و انتخابشان سخت و دشوار گردد! در کنار فرآيند شايستهسالاري که امري دشوار و پيچيدهاي بنظر ميرسد، نبايد فراموش کرد که ماهيت قدرت نيز حداقلي از فشارها و منفعتطلبيها و قبيلهگراييهايي را هم با خود دارد که به مثابه آفت و آسيب کار نميتوان از آن چشم پوشي نمود! امري طبيعي که به هر حال در تنظيم مناسبات قدرت وجود داشته و در هيچ دولتي نميتوان بطور صدرصد آن را ريشه کن نمود!
اما در اين ميان نقش فرصت طلباني که براي زمين زدن دولت انقلابي منتخب مردم صف آرايي کرده اند، قابل تامل است! در حالي که همگرايي و همدلي کم نظيري اين روزها بر مجموعه حکمراني بر کشور سايه انداخته و نويدبخش تلاش يکدست و متحد براي حل مشکلات کشور شده و اميد را براي تسهيل امر حکمراني در جامعه بالا برده است، بددلاني تلاش دارند تا اختلافات طبيعي در امور را بزرگنمايي کرده و براي پر کردن صفحات روزنامهها و سايتهاي خود قلمفرسايي نمايند!
به عنوان نمونه در حالي که رئيسجمهور دو هفته فرصت دارد تا پس از برگزاري مراسم تحليف فهرست اعضاي کابينه خود را براي کسب راي اعتماد به مجلس ارائه کند، و از اين فرصت بیش از 10 روز باقي مانده است، پروژه جنجالسازي و فرافکنيهاي دروغينی آغاز شده تا از تاخیر این فرآیند سخن گفته و آن را نشانهای از شدت اختلافات در درون تیم تصمیمگیری آقای رئیسی معرفی کنند! دروغ بزرگی که به هیج وجه صحت نداشته و اختلافات طبیعی در این سناریوی رسانه ای، بزرگنمایی شده است!
ادعای دیگری که توسط این جریان شکست خورده در انتخابات برجسته است، تلاش برای تحقیر و تخریب رییسجمهور منتخب مردم و متهم کردن وی به عدم توانمندی برای اداره کشور به واسطه نداشتن پیشینه اجرایی است! به عنوان نمونه روزنامه شرق در شماره روز دوشنبه (18 مرداد) خود با انتشار یادداشتی با عنوان "رئیس دولت مردد کابینه بلاتکلیف" مدعی است: «ابراهيم رئيسي سابقه مديريت اجرائي و تيمي ندارد و اين نکته همواره بهعنوان پاشنه آشيل او براي تشکيل کابينه مطرح بوده است؛ آنهم در حالي که از زمان انتخابش بهعنوان رئيس دولت، اخبار متعددي درباره فشار، سهمخواهي و اختلافهاي پشت پرده در جريان اصولگرايي براي ورود به کابينه به گوش ميرسد. در چنين وضعيت آشفتهاي، طبيعي است که تعويق در معرفي کابينه و آشنا نبودن او با حوزه اجرا و چهرههاي مناسب براي اين حوزه، به تشکيک در انتخاب افراد منجر شود. اينکه هنوز در ابتداي راه اخباري مبني بر اختلاف بر سر چينش تيم اقتصادي با معاوناولش به گوش ميرسد، چيزي جز ارجاع به همان وضعيت بلاتکليف نيست.»
این ادعا در حالی است که مسایلی از این قبیل در آغاز همه دولتهایی پیشین نیز بوده و امری طبیعی است که متاسفانه توسط جریان تخریب گر، بزرگنمایی شده است.
اولین نکته در نقد اين ادعا آن است که آیت الله رئیسی در حالی در جایگاه ریاست قوه مجریه قرار گرفته که از تجربه طولانی در امور مدیریت کلان و راهبردی در دستگاه قضایی برخوردار بوده و سالها معاون دستگاه قضایی و چندسالی نیز ریاست آن را برعهده داشته است. کافی است مروری بر سوابق روسای جمهور پیش از وی داشته باشیم تا مشخص گردد که آنان تا قبل از قرار گرفتن در قامت ریاست جمهوری از چه سوابقی برخوردار بوده اند!
آقای هاشمی در سال 1368 در شرایطی به ریاست جمهوری برگزیده شد که پیش از آن ریاست مجلس را برعهده داشت که به لحاظ اجرایی و مدیریتی اعتباری کمتر از قوه قضاییه دارد! سیدمحمد خاتمی چند سالی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که مدیریت در آن بدون شک کم اعتبارتر از ریاست دستگاه قضا محسوب میگردد! احمدی نژاد هم قریب به دو سال شهردار تهران بود و روحانی نیز چند دوره نماینده مجلس بود! لذا ادعای کم تجربگی رئیسی ادعای خلاف واقعی است که متاسفانه در فضای ولنگار رسانه ای کشور به راحتی زده میشود تا پروژه بیاعتبار سازی دولت مردمی به پیش رود!
از دیگر سو بررسی سوابق دولتهای گذشته به خوبی این حقیقت را آشکار میسازد که وجود اختلافات طبیعی و چندگانگیها در دولتهای گذشته چه در کابینه موسوی و هاشمی و خاتمی و چه در کابینه احمدی نژاد و روحانی، امری طبیعی بوده که بدون شک شکافهای دولت سیزدهم کمتر از آنان خواهد بود! اما پروپاگاندای رسانه ای با سوءاستفاده از حافظه ضعیف تاریخی افکار عمومی تلاش دارد تا وضعیت دولت انقلابی را وخیم گزارش کند!
اهل فن به یاد دارند که اختلافات جدی در کابینه دولت موسوی، هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی گاه آنقدر اوج گرفت که بارها به قهر و استعفا و عزل و کناره گیری انجامید و در برخي زمانها به دودستگی در کابینه بدل شد! اختلافاتی که با وجود کمرنگ بودن فعالیت رسانهها در آن دوران، باز هم رسانهای میشد و در حوزه عملکردي در برخی موارد به قفل شدن امور کشور میانجامید! حال چگونه است که تاخیر یک روزه در اعلام فهرست کابینه، اینگونه توسط فرصت طلبان برجسته شده است؟!
حقیقت آن است که فرآیند تشکیل کابینه روال عادی خود را طی میکند و انشالله در چند روز آینده شاهد شکل گیری یکی از منسجم ترین کابینه های تاریخ چهار دهه انقلاب اسلامی خواهیم بود که همگرايی و همدلی آن با مجلس و دستگاه قضا و دیگر نهادهای فعال کشور، فرصتی تاریخی برای پیشرفت و آبادانی و توسعه کشور را در دهه پنجم انقلاب اسلامی در اختیار این ملت و این سرزمین قرار خواهد داد!
امید آنکه دولت سیزدهم بتواند با مدیریت جهادی و روحیه انقلابی و اتکا به ملت و جوانان توانمند این سرزمین، گره مشکلات را یکی پس از دیگری بگشاید و روزهای خوشی را برای این ملت و کشور رقم بزند.