صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۰  ، 
کد خبر : ۳۳۲۸۷۷

مرزداری از  اسلام اصیل

پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی

بیش از چهارده قرن از مصیبت عظمای 10 محرم سال 61 هجری می‌گذرد و حب حسین‌بن‌علی(ع) همچنان حرارت بخش قلوب احرار و آزادگان عامل است. حرکتی که مسیر تاریخ را تغییر داد و اجازه نداد تا سایه سیاه حاکمیت ظلم و کفر فراگیر شده و نور هدایت و امید خاموش شود! درباره این حرکت عظیم و اینکه هدف نهضت حضرت اباعبدالله(ع) چه بود و چه عاملی موجب شد تا فرزند رسول‌الله(ص) گام در مسیری بگذارد که شهادت خود و یارانش و اسارت خاندانش پایان‌بخش آن باشد، در طول تاریخ تحلیل‌های مختلفی ارائه شده و هر کس تلاش کرده است تا از منظر و خاستگاه خود به این حادثه پرعظمت بنگرد. برخی از تلاش حضرت برای به دست‌گیری حکومت سخن گفته‌اند، برخی از قیام او برای شهادت و دیگرانی شهادتش را تقدیری الهی تفسیر کرده‌اند!

حقیقت آن است که روح و گوهر قیام امام را باید مقابله با بدعتی دانست که تسلیم و تمکین و سکوت در برابر آن مرادف با پایان اسلام بود! و آن تبدیل حکومت نبوی به حکومت سلطنتی اموی بود! هرچند در مکتب اهل بیت(ع) اداره حکومت و جامعه اسلامی پس از پیامبر اعظم(ص) به فرمان الهی بر عهده امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان او سپرده شده بود، اما با وجود انحراف ایجاد شده در طول نیم قرن از رحلت پیامبر اسلام(ص) خلفای متعددی بر مسند خلافت اسلامی تکیه زده بودند، که هیچ یک رسماً مدعی تبدیل خلافت به سلطنت نبودند! و هیچگاه انحراف تا این حد زیاد نشده بود که پست‌ترین افراد بر مسند عالی‌ترین جایگاه حکمرانی جامعه اسلامی تکیه زند! پیش از این خلفای جامعه اسلامی ادعای حکمرانی مبتنی بر سنت پیامبر(ص) داشتند و مشروعیت خود را به انتخاب مسلمانان و سیره نبوی مستند می‌کردند، اما با صدرنشینی یزیدبن‌معاویه، بنی امیه رسما خلافت اسلامی را به سلطنت اموی تبدیل کرد!

سلطنت نامشروع بنی‌امیه اعتباربخشی از سوی بزرگانی را نیازمند داشت که می‌توانستند جامعه اسلامی را با خود همراه کنند که در رأس آن بزرگ خاندان اهل بیت(ع)، حضرت حسین‌بن‌علی(ع) بود. اینجا بود که بیعت گرفت از امام(ع) به مهم‌ترین رکن تکمیل بخش پروژه کودتای اموی بدل شد! رهبر معظم انقلاب اسلامی در شرح این ماجرا می‌فرمایند:

«[یزید] توقّع داشت که این امام هدایت پای حکومت او را امضا کند؛ «بیعت» یعنی این. می‌خواست امام حسین(علیه‌السّلام) را مجبور کند به جای این‌که مردم را ارشاد و هدایت فرماید و گمراهی آن حکومت ظالم را برای آنان تشریح نماید، بیاید حکومت آن ظالم را امضا و تأیید هم بکند! قیام امام حسین(علیه‌السّلام) از این‌جا شروع شد... توقع کرد که امام حسین(علیه‌السّلام) پای این سیه‌نامه‌ تبدیل امامت اسلامی به سلطنت طاغوتی را امضا کند؛ یعنی بیعت کند. امام حسین فرمود «مثلی لا یبایع مثله»؛ حسین چنین امضایی نمی‌کند. امام حسین(علیه‌السّلام) باید تا ابد به‌عنوان پرچم حق باقی بماند؛ پرچم حق نمی‌تواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد.» (9/1/1381)

تبدیل حکومت اسلامی به سلطنت اموی بدان سبب بزرگ‌ترین بدعتی بود که تسلیم در برابر آن جایز نبود، که از نگاه اسلام حکومت در نگاه اسلام مهم‌ترین نهاد اجتماعی است که بیشترین تأثیر را در هدایت و ضلالت جامعه دارد! تعبیر «الناس علی دین ملوکهم»، بخشی از این حقیقت را بازگو می‌کند؛ از این رو دین آخرالزمانی که هدایت همه بشریت را در همه زمان‌ها و مکان‌ها بر عهده دارد، نمی‌تواند تنها به چند توصیه فردی و اجتماعی بسنده کند و برای در اختیار گرفتن مهم‌ترین عامل سعادت و شقاوت موجودی اجتماعی به نام «انسان» برنامه‌ای نداشته باشد و امر حکومت را به فساق و فجار بسپارد!

در طول حدود 250 سال دوران مبارزات اهل بیت(ع) دستیابی به حکومت و بهره‌گیری از آن برای هدایت جامعه در صدر آرمان‌های مبارزاتی ایشان قرار داشت و تشکیلاتی پیچیده، قدرتمند و سامان یافته اهل بیت(ع) در طول تاریخ برای فراهم کردن مقدمات آن تلاش کرده و موفق شد مرزهای حکومت اصیل اسلامی را از حکومت‌های انحرافی به نام دین پر رنگ کند؛ هرچند عملاً امکان دستیابی به قدرت برای ایشان فراهم نیامد!

امروز به برکت قیام بزرگمرد از سلاله حسین‌بن علی(ع) و حمایت یک ملت از ایشان، پس از چهارده قرن حکومتی شکل گرفته است که رنگ و بویی از حکومت علوی دارد و روزگاری حضرت اباعبدالله(ع) برای اعتبار بخشی به آن به شهادت رسیده است. امید آنکه همان آرمان و همان مرام همواره به مثابه مانیفست حرکت جمهوری اسلامی در مسیر مبارزه با طاغوت و تحقق تمدن بزرگ اسلامی فرا راه‌مان باشد و روزگاری نه چندان دور امر حکمرانی به منجی بشریتی داده شود که عدالت را برای عالمیان به ارمغان آورده و منتقم خون ثارالله خواهد بود!

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات