صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۴  ، 
کد خبر : ۳۳۳۱۳۱
حجت الاسلام سید حسن ربانی نماینده ولی فقیه در وزارت جهاد کشاورزی:

نقش بصیرت زینبی در جاودانگی واقعه کربلا/ ولایت پذیری لازمه عبور از بحران ها و فتنه های زمان

امام حسین(ع) در این بیابان خواهرش را برای این ماموریت با خود آورده بود که این نشان می دهد که تربیت، بسیار موثر بوده و اینکه زینب(س) می تواند امر ماموریتی مربوط به ابلاغ را به سرانجام برساند.

درباره نقش بصیرت در زندگی حضرت زینب(س) مطالب بسیاری باید گفته شود که پیشکسوتان ما تا حدی که در توان بوده، آن را ادا کرده اند اما مسئله و اهمیت آن بیشتر از این ها بوده است و از طرف دیگر ضرروت اقتضا می کند که مطالب تکرار و به زبان روز بیان شود،چرا که بازآفرینی مطالب یک ضرورت است.درخصوص بصیرت در زندگانی حضرت زینب کبری(س) به نظر باید دید بصیرت به چه معنایی به کار برده می شود.

بصیرت یک اقدام ویژه، یک تشخیص بهنگام، ضروری، در جای و زمان خود و به گونه ای است که این تصمیم موجب خروج به سلامت و با عزت از یک بحران و بن بست است. طبیعتا تیزبینی، مرعوب نشدن، فریب نخوردن و بازی نکردن در زمین دشمن از ویژگی ها و عناصر پررنگ مسئله بصیرت است. ما نسبت به افرادی که دارای عقل، قدرت و فهم هستند و به صورت روزمره کارهای خود را انجام می دهند، کاری نداریم بلکه در یک اتفاق و حادثه ای که می تواند یک اقدام و تصمیم سرنوشت ساز و جهت ساز باشد، می توان بصیرت را با این معانی پرداخت. در قضیه عاشورا و اتفاقی که کفر، شیاطین و تمام احزاب شیاطین دست به دست هم داده بودند که اسلام را ریشه کن کنند و قله آن را که اهل بیت و امام که صاحب دین است را باید از بین ببرند، اگر تدبیر این بود که امام حسین(ع) فقط با مردان به میدان بیایند و دستور این بود که همه مردان باید کشته شوند، طبیعتا همه مردان کشته می شدند و در بیابانی به اسم کربلا که به کوفه نزدیک نبود و چند روستا اطراف آن بود توسط اهالی آنجا دفن می شدند، بعد از مدتی اقتدار حکمرانی همه این ها را منکوب می کرد و تمام می شد و مثل سایر اتفاق هایی که پیش می آمد در تاریخ ثبت می شد.

اما اینکه این تدبیر اتفاق می افتد و بعد از شهادت حضرت اباعبدالله(ع) که امام حسین همه اهل بیت خود را همراه آورده بود و بعد از امام(ع) عرصه هایی از فعالیت به عهده حضرت زینب(س) می شود، باید پذیرفت که ایشان از یک جایگاه استواری برخوردار بودند که چنین تصمیم های بابصیرتی بگیرند.


نقش خانواده در بصیرت حضرت زینب(س)
 یکسری از مسائل مهمی که برای زینب(س) چنین جایگاهی را فراهم می آورد، بحث خانواده ایشان است؛ ایشان در یک خانواده ای تربیت می شوند و رشد پیدا می کنند که این خانواده تمام نیازهای معرفتی و شاکله هایی که زینب(س) بتواند در چنین میدان هایی رسالت بزرگی را به عهده بگیرد را فراهم می آورد، لذا بحث خانواده در این قضیه بسیار دقیق و اثرگذار است. بحث دوم، تربیت ایشان است؛ نقش فعالی که مادر ایشان حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) و بعد از آن دو بزرگوار، برادرانشان در تربیت حضرت زینب(س) داشته اند، نشان می دهد که ایشان یک تربیت ویژه  و خاصی را داشته اند. تربیت ایشان به گونه ای است که اباعبدالله الحسین(ع) این آرامش را دارد که در حادثه کربلا حضور داشته باشند، هر چند برای ایشان خیلی سخت است. کمترین قول این است که 30 هزار سواره که درنده بودند و جنایت از آنها جاری بود، در این قضیه مشهود است، اما امام حسین(ع) در این بیابان خواهرش را برای این ماموریت با خود آورده بود که این نشان می دهد که تربیت، بسیار موثر بوده و اینکه زینب(س) می تواند امر ماموریتی مربوط به ابلاغ را به سرانجام برساند.


خطبه خوانی حضرت زینب(س) نشان از فخر و دانش ایشان است
نکته دیگر که باید در اینجا به آن اشاره کرد، فخر و دانش حضرت زینب(س) است؛ اینطور نبود که ایشان فردی معمولی باشد و این را از خطبه ای می توان فهمید که ایشان قرائت کردند که برخی علما و بزرگان نسبت به این خطبه و شرح آن و تطبیق آن بر آیات قرآن گفته اند که انسان بهت زده می شود که یک خانمی در آن وضعیت که تازه وارد کوفه شده، از یک معرکه بزرگ حرکت کرده و آنجا آمده و در اسارت است و در وضعیتی که تمام کاروان اسرا در وضع اضطرار هستند، در جایگاه خطبه خوانی قرار می گیرد و ایشان خطبه را چنان محکم، استوار، در هم تنیده و مستند به آیات و بیانات وحی می خواند و چنان نظم و منطقی بر خطبه اش حاکم است که نشان می دهد زینب کبری (س) از نظر علم و دانش در یک شرایط بسیار عالی قرار داشتند.


مطیع امام زمان خود
بحث بعدی این است که ایشان با داشتن همه این ویژگی ها، فهم و دانش، تربیت و حتی سن بالا و تجارب فراوانی که دارند، اما یک مطیع محض امام زمان خود هستند؛ این مطیع امام زمان بودن در زمان اباعبدالله الحسین(ع) در خیلی جاها آورده شده که حتی وقتی حضرت در لحظه وداع امر به ایشان می کنند که به خیمه بروید، اطاعت می کنند و در جایی نیست که ایشان اظهار بی تابی کنند. در اطاعت از امام زمان خود بعد از شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) با اینکه عمه امام سجاد(ع) هستند و در برهه ای در کنار پیامبر اکرم(ص) بودند و در کنار حضرت زهرا(س)، امیرالمومنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که به عنوان حجت های الهی بودند، اما با این حال ایشان اطاعت پذیر و گوش به فرمان امام زمان، امام سجاد(ع) بودند که  که این مسئله خیلی موثر است، اما متاسفانه کمتر به این موضوع پرداخته شده است.

رفتاری که زینب(س) در اطاعت از ولایت و امامت دارند، فصل بسیار درخشانی است؛ همچنان که در رابطه با حضرت ابوالفضل(ع) داریم که بزرگترین ویژگی ایشان، بحث اطاعت از امام زمان و ولایت پذیری است که درباره زینب(س) نیز همینطور است. همان زمانی که زمین کربلا دگرگون می شود و آسمان به وضع دیگری در می آید، حضرت زینب(س) سراغ امام سجاد(ع) که امام زمانش است می روند و می پرسند که چه وضعیتی است که ایشان می فرمایند پرده خیمه را کنار بزنید و بعد می فرمایند پدرم را شهید کردند، از همان جا حضرت زینب(س) تمام کارها، دستورالعمل ها، برنامه ها و فعالیت هایش را با اجازه و اذن امام سجاد(ع) انجام دادند و در خط ولایت از امام زمان خود بوده اند. طبیعتا هر فردی که بخواهد عاقبت بخیر شود و به نجات برسد، مهم ترین عنصر باید ولایت پذیری وی باشد. در هر روزگار و فتنه ای، افرادی که مقید بودند که ارتباط و اتصال خود را با امام زمان خود از دست ندهند که توانستند از فتنه ها سر به سلامت و به تعبیری که امروز مورد بحثمان است، با بصرت عبور کنند.


رسواسازی جریان باطل
طبیعتا به عناصری مثل صبر و تحمل حضرت زینب(س) نیز باید اشاره کرد؛ اما بحث بعدی این است با توجه به بصیرتی که زینب(س) داشتند این است که ایشان چه اقدامات و فعالیت هایی بعد از حادثه کربلا انجام دادند که یکی از آنها مربوط به رسواسازی باطل و جریان باطل است که آن را به عالی ترین شکل انجام دادند؛ یعنی حضرت زینب(س) تمام افتخارات کسانی که به کربلا، کوفه و شام آمده بودند و در این قضیه مشارکت کرده بودند و علاوه بر وعده ها و پاداش هایی که به آنها داده شده بود، می خواستند از آن به عنوان یک برگ امتیاز و ارزش استفاده کنند که مثلا حکومت را یاری کرده ایم را، باطل کردند و همه آنها را رسوا کردند. رسوایی به گونه ای است که عمر سعد به عنوان یک فرمانده این حرکت، در کوفه بازیچه یک عده بچه می شود که او را مسخره می کردند و در کوچه ها دنبالش می کردند و به حد جنون و دیوانگی رسانده بودند، همچنین این رسوایی به گونه ای بود که ابن زیاد لعنت الله علیه و یزید همدیگر را محکوم می کردند که تو این کار غلط را کردی و رسوایی این ها به گونه ای شد که گفته شد فرزند یزید، معاویه دوم گفته بود ای کاش به جای اینکه فرزند تو بودم قبل از تشکیل نطفه از بین رفته بودم و بحث مربوط به ذلت بنی امیه و رسوایی آنها، به تمامی انجام شده بود.


دلیری و شجاعت در رسوا سازی
 کسانی که در راه دین قدم برمی دارند، شاید مظلوم باشند و در برهه هایی از زمان، مظلومیت ها و سختی ها و مرارت هایی را بکشند، اما عزیز هستند. بحث دیگری که در اینجا شاهد هستیم این است که حضرت زینب(س) بر اساس همین نگاه و اینکه عقبه های محترم و مبارکی در اختیار دارند، در مواجه با کسانی که باطل هستند، به خود هیچ گونه خوف و ترس و نگرانی راه نمی دهند. حضرت زینب(س) خطاباتی که با اهل کوفه و خطاباتی که در مجلس ابن زیاد داشتند، در عین حالی بود که ایشان به عنوان اسیر، در دست کسانی بودند که اهل بیت و خانواده اش را کشته بودند و دستشان هم باز بود که این کار را ادامه دهند؛ یعنی دست ابن زیاد بسته نبود که زنان و افراد خانواده اباعبدالله الحسین(ع) و کاروان اسرا را از بین نبرد، اما زینب(س) در مجلس ابن زیاد وقتی که خطاب می کند یابن مرجانه، این نهایت قدرت مواجه گری و قدرت این است که خصم را منکوب و ذلیل کند، بود و ایشان مصلحت و ملاحظه ای نمی کنند که مثلا دستانشان بسته است و اسیر هستند؛ این برگرفته از بصیرتی است که حضرت زینب کبری(س) دارد که باطل را در جایی که لازم است تشخیص و آن را رسوا کند که البته از امام زمانش اجازه گرفته است و ایشان با عبارت یابن مرجانه آنچنان ابن زیاد را ذلیل و زمین گیر می کند که نتوانست عکلس العملی نشان دهد و البته فقط به اینجا ختم نمی شود و ایشان خطاب های تندی نیز به کوفیان دارد و با خطبه هایی که ایشان داشتند نشان دادند که چگونه باید بر اساس بصیرت در مقاطع و جاهایی که لازم است، ورود پیدا کرد.


صبر و استقامت
همچین بحث هایی به عنوان برون داده های رفتاری برگرفته از بصیرت وجود دارد که یکی از آنها مربط به این است که حضرت زینب(س) هیچ بی تابی نمی کند که مبتنی بر این بصیرت، صبر زینب(س) و استقامت زینب(س) و بی تابی نکردن ایشان در مقابل مشکلات است؛ خیلی مشکلات وجود دارد که انسان بعضی وقت ها از بیانش ناتوان است و زینب کبری(س) چه سختی ها و مصیبت هایی را دید، اما هیچ جا نداریم که ایشان بی تاب شده باشند و اظهار جزع و اجز بکنند که همگی مبتنی بر بصیرت است.

حضرت زینب(س) با این بصیرت اجازه نمی دهند که این حرکت کربلا به یکسری مسائل تاثرانگیز یا مسائلی که می تواند عواطف را به حوزه ها و مسائل دیگر معطوف کند، کشیده شود. حضرت زینب(س) یک مادر، خواهر و عمه است و جایگاه ها ی مختلف دارند که همه این ها ارزشمند و نزد انسان ها قابل تمجید است و اینکه زینب(س)به دلیل اینکه مادر است بخواهد برای فرزندان خود سوگواری کند ونوحه بخواند، اما در تمام تاریخ کربلا از لحظه ای که فرزندانش شهید می شود تا وقتی به مدینه می رسند، در هیچ کجا نداریم که زینب کبری(س) برای بچه هایش سوگواری کرده باشد، حتی وقتی بچه هایش شهید شدند، از خیمه بیرون نیامدند که مبادا امام زمانش متاثر شود.

همین مدیریت را در خصوص حضرت رباب(س) نیز شاهد هستیم یا وقتی که بشیر به ام البنین(س) خبر شهادت پسرشان را می دهد، ایشان می فرمایند همه فدای حسین، از حسین برایم بگویید؛ همه این ها نشان می دهد که چقدر به چگونگی مدیریت و دقت در مسائل توجه داشته اند که مبادا با یک جریان های عاطفی و پرداختن به امور دیگر، بحث مربوط به این حرکت، در شاخه ها  و مسیرهای دیگر جریان پیدا کند. همه مسائل باید برای اباعبدالله الحسین(ع) به صف شود و آن کانون وجود اباعبدالله الحسین(ع) و مصیبت و مظلومیت ایشان و نوحه سرایی برای ایشان که به عنوان امام زمان است، باید تعریف شود.


بصیرت در زندگی امروز/توجه به خانواده
نکته ای که وجود دارد درس هایی است که ما باید از بصیرت، بصیرت پژوهی یا بصیرت بینی واقعه کربلا بگیریم است که بصیرت نگری از کربلا در تعالی زندگی امروز ما چگونه می تواند باشد. یکی از مهم ترین مباحث این است برای اینکه این راه، این حرکت و بودن با زینب(س) و با اباعبدالله(ع) و بودن با کربلاییان را بخواهیم به عنوان یک ارزش احیا کنیم، باید پرداختن به خانواده را حتما به عنوان یک عنصر مهم امروز تلقی کنیم؛دشمنان ما به اهمیت خانواده پی برده اند و تمام سعی خود را می کنند که خانواده های ما و بنیان های شکل گیری شخصیت دینی ما را از بین ببرند؛ ما باید یک همت مضاعفی برای حفظ خانواده و تعالی خانواده داشته باشیم و آثار خانواده را بیشتر متذکر شویم و روی آن اهتمام داشته باشیم.


ولایت پذیری لازمه عبور از بحران ها و فتنه های زمان
بحث دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم، ولایت پذیری و اطاعت از امام زمان خویش است؛ راز و رمز عبور به سلامت از بحران ها و فتنه ها این است که انسان نگاهش به اشاره های امام زمان و نائب امام زمان ومراجع عالیقدر باشد، باید قدم هایمان به دنبال قدم های آنها باشد؛  اولین مسئولیت و ماموریت تمامی گروه ها و جریان های ضد دین، ضد شیعه و ضد امام زمان، این است که بین یک نفر شیعه و مرجع و ولی او اختلاف، جدایی و فاصله بیندازند؛اخبار مدعیان دین را که دنبال می کنیم، اصلی ترین ماموریتشان این است که اتصال بین مردم و جامعه و کسی که رابط با امام زمان است را برهم بزنند. در دوران اخیر یکسری جریان های باطل مدعی وجود دارند که ماموریت آنها این است که مثلا نجف را ویران کنند یا حوزه های علمیه را از بین ببرند و یکسری حرف های باطل هم می زنند؛ به عنوان نمونه می گویند وقتی امام زمان ظهور کنند، اصلی ترین نقطه های مبارز ایشان با علما است و با این حرف ها می خواهند ارتباط مردم با علما را قطع کنند. بنابراین در زمینه اینکه چه استفاده هایی از بصیرت پژوهی و بصیرت در زندگی امروز می توانیم داشته باشیم، باید به خانواده ها توجه کنیم و باید ولایت پذیری را به عنوان یک اصل غیر منفک از همه اوقات زندگی و تصمیمات خود ببینیم؛ یک لحظه نباید دستمان از دست امام زمان و کسانی که از سوی امام زمان حجت هستند، جدا شود و نباید دستمان از دامان مراجع و حوزه های علمیه و رهبری کوتاه شود.
 

 

ظهروند

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات