با بررسی کارنامه ضعیف دولت یازدهم و دوازدهم در 2 بخش عرضه مسکن و ساماندهی تقاضای سرمایهای، از یکسو و تورم بسیار بالا و افزایش 8 برابری متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی از سوی دیگر، باعث شد یکی از مطالبات عمده مردم و همچنین وعدههای پرتکرار انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری حول حل مسئله مسکن تمرکز یابد. حال این شعار انتخاباتی به یک برنامه راهبردی در دولت سیزدهم و وزارت راه و شهرسازی آن تبدیل شده است. سؤال مهم در این فرایند این است که آیا ساخت این تعداد مسکن در یک سال و یا 4 میلیون مسکن در دوره چهارساله دولت، مقدور و میسور است؟
نکات تحلیلی: 1- بررسیهای نهادههای تولید مسکن ازجمله زمین، مصالح ساختمانی و نیروی کار بیانگر آن است که ساخت 1 میلیون مسکن در سال هدفی قابلدسترس است و میتواند بخش مهمی از فشار معیشتی وارده به جامعه را کنترل کند. تولید مسکن ازجمله تولیداتی است که خیلی کم به منابع ارزی مرتبط است و پیوندی با موضوع تحریمها ندارد. 2- تجربه برنامهریزی و ساخت 824 هزار واحد مسکونی مسکن در سال 1389 نشاندهنده قابل تحقق بودن این پروسه در حال حاضر است. 3- دغدغه زمین مهمترین نیاز تولید مسکن است؛ اما آخرین بررسیهای انجامشده توسط وزارت راه و شهرسازی نشان از این دارد که در حال حاضر در کشور بیش از 11.2 میلیون نفر در 76.4 هزار هکتار بافت فرسوده شهری زندگی میکنند. برآورد حداقلی نشان میدهد که این مقدار زمین بافت فرسوده جواب گوی ساخت 5 میلیون مسکن را دارد؛ مضافاً زمینهای حاشیه شهرها اکثراً دولتی است و در روستاها نیز زمین بهاندازه کافی وجود دارد. از سوی دیگر، 4 درصد از کل تسهیلات سالانه بانکی برای تأمین منابع موردنیاز این طرح کفایت میکند.
نکته راهبردی: ساخت مسکن بهعنوان یکی از پیشرانهای اقتصاد کشور همزمان بهغیراز رضایتمندی مردم و کم کردن بار استرس مردم از بیسرپناهی، میتواند رشد اقتصادی و جهش تولید در صنایع پیشینی و پسینی تولیدی را به دنبال داشته باشد و مسئله بیکاری در کشور را تا حد زیادی مرتفع کند. دراینبین آنچه مهم است اراده متولیان امر است. اکنون با اراده دولت سیزدهم، فضای کشور آماده چنین اقدام اساسی است؛ علاوه بر این، ساخت یکمیلیون مسکن بهصورت قانون درآمده و مجلس برای تحقق آن میتواند نظارت و مطالبه گری داشته باشد.