صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۳  ، 
کد خبر : ۳۳۳۵۷۹
اصرار اروپا، خط و نشان آژانس، تناقض رفتاری آمریکا!

دور باطل

پایگاه بصیرت / حنیف غفاری

اگرچه تشکیل مثلث «واشنگتن‌ـ آژانس‌‌‌ـ اتحادیه اروپا» در مذاکرات منتهی به انعقاد توافق برجام بیش از هر زمان دیگری عیان و آشکار شد، اما بازتعریف این مثلث در مرحله کنونی(برگزاری مذاکرات احیای توافق هسته‌ای) نیز مورد توجه هر سه بازیگر ضد ایرانی قرار گرفته است. اکنون در یک مقطع زمانی، آژانس، آمریکا و اروپا در حال هدایت یک نقشه مشترک علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. به عبارت بهتر، با جورچینی مواجه هستیم که هر یک از این سه بازیگر، در حال چینش یکی از قطعات آن بوده و قصد دارند یک «تصویر نهایی» را در مواجهه با «ایران قدرتمند» طراحی کنند.

 

پارادوکس هدفمند آمریکایی

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در تازه‌ترین مواضع خود اظهار کرده است: «دولت آمریکا به این نقطه نزدیک‌تر می‌شود که توافق هسته‌ای با ایران را رها کند. البته هنوز به این نقطه نرسیده‌ایم، اما ممکن است در آینده به آن برسیم!» درست زمانی که بلینکن این سخنان را بر زبان آورد، رابرت مالی، مسئول تیم مذاکره‌کننده آمریکا در مذاکرات وین و مسئول امور ایران در وزارت خارج ه این کشور، در سفر به مسکو و دیدار با مقامات روسی تأکید کرد خواستار احیای توافق هسته‌ای و رایزنی مؤثر در خصوص حل و فصل نقاط اختلافی در این فرآیند است! در نگاه اول، تجمیع مواضع بلینکن و رابرت مالی ذهن مخاطب را سردرگم می‌کند. اصرار آمریکا بر احیای برجام از یک سو و هشدار واشنگتن در خصوص پایان مذاکرات از سوی دیگر، مصداق «خلق پارادوکس‌های هدفمند» از سوی کاخ سفید است. در تشریح این موضوع، نکته مهمی وجود دارد که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت؛ اینکه «احیای برجام دفرمه شده» همان هدف اصلی دموکرات‌های آمریکا از زمان حضور بایدن در کاخ سفید تا کنون بوده است. جو بایدن، آنتونی بلینکن و جیک سالیوان حتی قبل از ورود به کاخ سفید، بر روی گزینه‌ای به نام «احیای صوری برجام» تأکید کرده و خواسته‌اند «برجام دفرمه شده» به نقطه ثقلی برای انعقاد توافق جامع(توافق موشکی‌ـ ‌‌هسته‌ای‌ـ منطقه‌ای) با ایران تبدیل شود. پمپاژ مواضع پارادوکسیکال آمریکا در برهه کنونی معطوف به همین هدف صورت می‌گیرد. از سوی دیگر، بسیاری از استراتژیست‌ها و افراد صاحب نظر در حوزه روابط بین‌الملل به دولت بایدن هشدار داده‌اند که آلترناتیوی برای احیای برجام در برهه کنونی وجود ندارد و در صورت شکست مذاکرات، وی بحران تازه‌ای را در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی تجربه خواهد کرد. فراموش نکنیم که اشغالگران آمریکایی پس از گریز از افغانستان، به مصادیق ابطال و پایان هژمونی آمریکا در نظام بین‌الملل تبدیل شده‌اند. بایدن می‌داند که با عبور از گزینه «احیای برجام»، نمی‌تواند بر روی گزینه‌هایی، مانند «فریز در برابر فریز» یا «مبادله امتیازات و تعهدات» در قبال برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران حساب ویژه‌ای باز کند؛ زیرا آینده برای واشنگتن نامشخص‌تر و مبهم‌تر از آن چیزی است که تصور می‌شود!

 

مهره‌بازی غرب

رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با انتشار گزارش مغرضانه خود در قبال فعالیت‌های هسته‌ای ایران، آن هم در آستانه نشست شورای حکام در ماه سپتامبر، قصد دارد مؤلفه‌های فشار بر کشورمان را به گونه‌ای افزایش دهد که حتی در صورت احیا نشدن توافق هسته‌ای، تهران ناچار شود در روند دسترسی‌های آژانس و پذیرش تعهدات فراپادمانی و فراپروتکلی، امتیازاتی را به این سازمان دهد. نباید فراموش کرد که طی شش دور مذاکرات صورت گرفته اخیر در وین، رافائل گروسی نه تنها کمترین اقدامی در راستای صیانت از حقوق هسته‌ای کشورمان صورت نداده است، بلکه در دو دور پایانی مذاکرات اخیر(مذاکرات وین 5 و وین 6) خواستار پذیرش یکجانبه تعهدات گسترده و فراپروتکلی از سوی ایران شده است. اکنون، بار دیگر واشنگتن و تروئیکای اروپایی از گروسی خواسته‌اند به جزئی از بازی غرب در تقابل با تهران تبدیل شود و گروسی نیز این مسئولیت را پذیرفته است. فراموش نکنیم که افزایش ذخایر اورانیوم غنی شده در ایران، افزایش درصد غنی‌سازی به 20 و 60 درصد و موارد دیگر،جملگی به صورت آشکار و با اطلاع‌رسانی کامل به آژانس صورت گرفته و این سازمان بین‌المللی، نمی‌تواند در این خصوص ادعای «عدم شفافیت» کند. از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران فراموش نکرده است که در اوایل سال 2020 میلادی و در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، گروسی و همراهانش چگونه تلاش کردند با تصویب قطعنامه‌ای ضد ایرانی در آژانس، زمینه را برای «بازگشت یک‌جانبه و کامل ایران به برجام» در عین «باقی ماندن همه تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا» فراهم کنند!  در تحلیل رفتار آژانس همین بس که اقدامات این سازمان، هیچ گاه بی‌ربط به فضای مذاکرات وین نبوده و در آینده هم نخواهد بود. مسئله‌ای که در مورد نشست ماه سپتامبر آژانس وجود دارد، این است که سیاستمداران و رسانه‌های آمریکایی و اروپایی به بزرگنمایی این نشست و تأثیر آن در قبال سرنوشت برجام پرداخته‌اند. برخی منابع از احتمال صدور یک قطعنامه ضد ایرانی در این نشست خبر می‌دهند و برخی دیگر معتقدند در نهایت قرار نیست که قطعنامه‌ای علیه ایران در این نشست صادر شود. در هر حال تأکید می‌کنیم که آمریکا، آژانس و اروپا در تقابل با ایران به ویژه در صحنه مذاکرات وین، کاملاً به صورت مشترک چیده می‌شود. بازیگران غربی و آژانس در حال تقویت اهرم‌های فشار علیه ایران با هدف «پذیرش توافقی یک طرفه» از سوی کشورمان هستند. مقامات آمریکایی و اروپایی در مذاکرات وین عنوان کرده‌اند که نه تنها ارائه تضمین در خصوص آینده توافق هسته‌ای و راستی‌آزمایی در فرآیند بازگشت خود به برجام را نمی‌پذیرند، بلکه قصد ندارند همه تحریم‌های مغایر با توافق هسته‌ای سال 1394 را رفع کنند! از سوی دیگر، افرادی مانند «ریچارد نفیو» و «رابرت مالی» که در وزارت خارجه آمریکا و در بخش ایران مشغول به فعالیت هستند، تأکید دارند که هندسه تحریم‌های ضد ایرانی باید در هر شرایطی حفظ شود!

 

صحنه‌گردانی ناشیانه اروپایی‌ها

در این معادله، تروئیکای اروپایی سعی دارند از موضع «هشدار» و «امیدواری»، ارتباط خود با تهران را تنظیم کنند! هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان و ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه از یک سو هشدار داده‌اند که باید هر چه سریع‌تر مذاکرات برگزار شود و به نتیجه (نتیجه مدنظر غرب) برسد؛ زیرا در غیر این صورت پنجره دیپلماسی بسته خواهد شد! از سوی دیگر و در هر دو حوزه دیپلماسی آشکار و پنهان، مقامات اروپایی از اعلام آمادگی خود برای «انعطاف در خواسته‌های اولیه» و «تأمین برخی نظرات ایران» سخن می‌گویند. در هر حال، نمی‌توان اتحادیه اروپا را به مثابه یک «متغیر مستقل» در این آوردگاه شناسایی کرد. از سوی دیگر، چنانچه بارها تأکید شده است، تفکیک بازی اروپا از آمریکا یک خطای بارز راهبردی و استراتژیک بود که دولت دوازدهم مرتکب شد و همین خطای پرهزینه، منجر به باقی ماندن تعهدات برجامی ایران در عین رفع نشدن تحریم‌ها شد. خطایی که دولت سیزدهم قطعاً آن را تکرار نخواهد کرد.  بازیگران اروپایی پس از خروج دولت ترامپ از برجام نیز از کسوت «بازیگران متعهد به برجام» خارج شده و به «بازیگران واسطه‌گر» در فرآیند احیای توافق هسته‌ای تبدیل شده‌اند. گویا مرکل، مکرون و بوریس جانسون فراموش کرده‌اند که امضای وزرای امور خارجه کشورهای‌شان پای سند برجام درج شده و آنها موظف به انجام تعهدات خود در قبال این توافق بوده و هستند!

 

چه پاسخی باید به غرب و آژانس داد؟

رمز موفقیت جمهوری اسلامی ایران در برهه کنونی، یکی رصد هوشمندانه و متعاقباً علنی‌سازی بازی پشت پرده آمریکاـ اروپاـ آژانس و دیگری، اتخاذ گاردی بسته و محکم در برابر این بازی مشترک است. درصورتی‌که تحت تأثیر جوآفرینی اخیر آژانس، کشورمان گارد خود را بازکرده یا اسیر پیچیده‌سازی صحنه بازی از سوی طرف مقابل شود، در این صورت اقدامات سلبی و بازدارنده آتی جبهه غرب و آژانس علیه ما آغاز خواهد شد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات