روز دوشنبه 29شهریور بالاخره دولت هفتادوهفتم لبنان به نخستوزیری نجیب میقاتی با 85 رأی موافق نمایندگان مجلس این کشور شروع به کار کرد (تعداد نمایندگان مجلس لبنان 128 نفر است و از این تعداد 11 نفر استعفا داده یا فوت کردهاند). برخی از تحلیلگران معتقدند با توجه به وجود مشکلات متعدد داخلی و خارجی، نباید امید زیادی به کسب دستاوردهای ویژه برای دولت میقاتی داشت. از سوی دیگر، برخی از طرفهای خارجی مانند عربستان سعودی از مدتها پیش سیاست تلاش برای سقوط کامل لبنان را در پیش گرفتهاند و آمریکاییها نیز راهبرد «لبنان ضعیف» یا «لبنان بدون مقاومت» را در صدر سیاستهای خود قرار دادهاند. آنها به خوبی میدانند هر چه دولت لبنان تا انتخابات ماه می 2022 ناکامتر باشد، این ناکامی به اسم جریان مقاومت نوشته خواهد شد.
میقاتی، میراثدار بحران
دولت میقاتی میراثدار بحرانهایی است که خود در ایجاد آنها نقشی نداشته است، 10 مشکل عمدهای که دولت او باید برای رفع آنها اقدام کند، عبارتند از: تعیین تکلیف دعمالحکومی یا یارانه دولتی به کالاها، حسابرسیهای کیفری انفجار بیروت، مسئله سوخت و انرژی، کاهش ارزش پول ملی، کرونا، بازسازی خرابیهای ناشی از انفجار بندر بیروت، انتخابات مجلس آینده لبنان، وام از صندوق بینالمللی پول، تعاملات منطقهای و بحران مرزی-دریایی با سرزمینهای اشغالی. هر یک از این 10 مشکل، ظرفیت آن را دارند که دولت جدید لبنان را به سقوط بکشانند.
لزوم پیوند با مقاومت
از سوی دیگر این دولت برگ برندهای در اختیار دارد که در صورت استفاده صحیح از آن میتواند با موفقیت به استقبال انتخابات مجلس ماه می 2020 برود و نه تنها اکثریت خود را در مجلس آینده حفظ کند؛ بلکه دولتی مقتدر معرفی شود که توانایی عبور از بحران را نیز دارد.
آنچه تاکنون توانسته لبنان را با وجود سنگاندازیهای آمریکا و عربستان از سقوط کامل حفظ کند، حمایت جریان مقاومت در داخل لبنان و تلاشهای بیروت برای برقراری پیوند اقتصادی و تجاری بیشتر با محور مقاومت در منطقه است. به عبارتی میتوان مقاومت را تنها راه نجات لبنان و دولت میقاتی دانست. پیچیدگی سیاست، حکومت و طایفهگری در لبنان امکان اتخاذ تصمیمات کاملاً مستقل را از دولت این کشور گرفته است و انتظار همراهی مستمر با محور مقاومت منطقهای، حداقل در حال حاضر نگاهی خوشبینانه و تا حدودی غیر واقعی است، در سایه ابتکار حزبالله در خرید سوخت از ایران به وقوع پیوست، به عبارتی تا پیش از سخنرانی سیدحسن نصرالله در عاشورای سال جاری، هیچ طرحی از سوی غرب و متحدانش برای کمک به لبنان جنبه عملیاتی نگرفته بود. از میان وعدههای خارجی، اعم از برق اردن، گاز مصر، کمکهای آمریکا و وام صندوق بینالمللی پول که برای کمک به لبنان مطرح شده، تنها وعدهای که مردم لبنان به صورت ملموس آن را احساس کردهاند، سوخت ایرانی است. بیسبب نیست که حتی سیاستمداران منتقد جریان مقاومت نیز از کمکهای ایران در این زمینه تشکر کردهاند. در روز رأی اعتماد به دولت میقاتی برق ساختمان محل نشست نمایندگان قطع شد، حضور تانکر سوخترسان ایران و تغذیه منبع گازوئیل به منظور راهاندازی برق موقت ساختمان خبر حائز اهمیتی بود که میتواند برای لبنانیها نمادی از شناختن دشمنان و دوستان واقعی باشد. سیاستمداران لبنانی میدانند که سایه سنگین آمریکا در لبنان صرفاً راهی برای محافظت از امنیت رژیم صهیونیستی و جلوگیری از قدرتگیری لبنان است. در سایر مسائل، مشکلات و بحرانهای پیش روی لبنان اعم از مسئله بازسازی بندر بیروت، سوخت، برق، دادرسی کیفری عاملان انفجار و سایر بحرانهای ریز و درشت، دست آمریکا و عربستان به روشنی مشهود است و بر عکس آنچه موجب کاهش شعله هر یکی از بحرانهای مذکور شده، جریان داخلی و محور منطقهای مقاومت است.