حجاب و عفاف دغدغهای است که اهمیتش نه تنها کم نشده بلکه با توجه به گسترش فضای مجازی و بسیاری بیبند و باریها در آن اهمیت و صیانت از این موضوع بیش از گذشته شده است. حالا در این روزهای هجمه فرهنگی به حجاب و حیا و عفاف، بانوان بسیاری هستند که در هر شرایطی کاملترین حجاب را برای خود انتخاب کردهاند. بنابراین حق آنهاست که به بهترین روشها مورد تشویق قرار بگیرند اما قیمتهای بالای چادر نه تنها تشویقی برای آنان محسوب نمیشود بلکه با سیاستهای نظام نیز در یک راستا نیست. برای بررسی مشکلات این حوزه و به بهانه برگزاری نمایشگاه دائمی حجاب و عفاف در مصلی به سراغ اسدالله سلیمانی رئیس انجمن تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب رفتهایم.
در خبرها اعلام شده که نمایشگاه محصولات حجاب و عفاف قرار است از این به بعد، به صورت دائمی برگزار شود؛ در ابتدا کمی درباره این نمایشگاه توضیح بدهید.
عملاً پایگاههایی که خانمهای محجبه و خانوادههای متدین برای تهیه محصولات حجابشان مراجعه میکردند، نمایشگاه قرآن بود. چون ما سکوی فروش متمرکز و واحدی را در شهر تهران نداریم و از طرفی حدود دو سال است درگیر ویروس منحوس کرونا هستیم، بنابراین درصدد ایجاد یک مرکز خریدی بودیم که همه تولیدکنندگان در آنجا باشند. خیلی وقت بود که با متولیان ذیربط مثل وزارت صمت، استانداری تهران و اصناف داشتیم رایزنی میکردیم که بتوانیم یک فروشگاه دائمی را در مصلی حضرت امام(ره) برگزار کنیم. ابتدا تصمصم بر این بود این کار را انجمن به تنهایی و به صورت مستقل عملیاتی کند و از بهمن ماه ۹۹ قرار بود این نمایشگاه برگزار شود، ولی در نهایت اصناف دارد این کار را انجام می دهد. در این نمایشگاه ۵۲ غرفه به عفاف و حجاب اختصاص دادهاند که انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب آنجا مستقر میشود و تا پایان سال تولیدات و محصولات خودش را به متقاضیان ارائه میکند.
مدت این نمایشگاه از چه زمان تا چه زمانی است؟
گفتند از ۱۷ مهر ولی از دوم آبان رسما شروع میشود. ما جلسات متعددی با استانداری، وزارت صمت و خود مصلی داشتیم. ابتدا قرار بود برای کمک به ترویج عفاف و حجاب این نمایشگاه را به صورت رایگان در اختیار تولیدکنندگان محصولات حجاب قرار دهند، قراردادمان هم تقریباً نهایی شد. استانداری مصوباتی داشت مثل این که در ارتباط با مواد اولیه به انجمن کمک کنند. بحث گمرک پارچه مشکی را حل کنند، وامهایی را در اختیار تولیدکنندگان محصولات حجاب قرار دهند. همه اینها مصوبهاش موجود است(چیزی نیست که من تهمت بزنم)، اما متأسفانه هیچ کدام از این موارد عملیاتی نشد.
آقای سلیمانی؛ در سالهای اخیر قیمت محصولات و کالاهای حوزه حجاب و عفاف، مخصوصا «چادر مشکی» به شدت بالا رفته و به نوعی سر به فلک گذاشته است! به گونهای که خیلی از خانمها مجبورند همان چادرهای قدیمی را دائم سرشان کنند. در حال حاضر وضعیت تولید و قیمت این محصولات به ویژه چادر مشکی چطور است و اساسا چه مطالبهای از دولت جدید دارید و چه راهکاری را بهتر میدانید که واقعاً یک مقدار این مشکلات را حل کند؟
شما میدانید متولی پوشاک که محصولات حجاب و عفاف هم قسمتی از پوشاک است، وزارت صمت و اتحادیههای پوشاک هستند، کارگروه ساماندهی مد و لباس است؛ حالا اگر یک انجمنی تشکیل شده به دلیل این بوده است که اینها کارکرد مناسبی نداشتهاند، به مطالبات مردم نتوانستند جواب بدهند. به همین دلیل، در این هفت سالی که انجمن تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب، به صورت خودجوش و دغدغهمند وارد میدان شده، تمام این مشکلاتی را که شما اشاره کردید، احصا کردیم. الان به صورت جزیرهای دهها نهاد هستند که برای عفاف و حجاب دارند کار میکنند، ولی خروجی اینها کم است؛ به دلیل اینکه جزیرهای دارند کار میکنند و کارهایشان تأثیرگذار نیست. من همیشه گفتهام اگر یک کلاس درس را در نظر بگیریم و زنان باحجاب و بدحجاب را دانشآموزان این کلاس فرض بگیریم، دانشآموزانی که درس میخوانند، یعنی کسانی که قانون و شرع را رعایت میکنند؛ یعنی همان خانمهای محجبه و دانشآموزانی که درس نمیخوانند، یعنی کسانی که حجاب عرفی را هم رعایت نمیکنند و هزینه روی دست کشور میگذارند؛ اعم از هزینههای اجتماعی و گشت ارشاد، مشکلات خانوادگی و اخلاقی و...؛ حالا با این قیمت محصولات عفاف و حجاب، به جای اینکه خانوادههای معتقد و خانمهای باوقار و محجبه را که این هزینهها را برای جامعه ندارند، تشویق کنند، عملا آنها را جریمه میکنند! خب جریمههای آنها چیست؟ جریمههای آنها همین مصائب مواد اولیه پارچه چادر مشکی است که الان قیمتش نسبت به سه سال قبل حدود 12 برابر شده است. جریمههای آنها، نبود مراکز خرید مناسب است که مثل مراکز خرید موبایل و طلا این افراد بروند خریدهایشان را با قیمت مناسب انجام بدهند. جریمه و تنبیه این زنان و دختران، نبود تولیدکنندگان و جریان حمایت از تولیدکنندگانی است که برای خانمهایی که جوان هستند و میخواهند حجاب را انتخاب کنند، بتوانند با مواد اولیه مناسب و حمایت از تولید، ذائقهسازی کنند و کارهای شکیل و ارزانی را تولید کنند. ما راهکاری که امروز برای بحث چادر مشکی داریم و باید این اتفاق بیفتد، بحث «کالای فرهنگی» محسوب شدن چادر است. شما میدانید بزرگان ما مخصوصا چادر را به عنوان کالای فرهنگی محسوب میکنند و حضرت آقا هم از آن به عنوان نماد بانوی ایرانی یاد میکنند. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم از چادر به عنوان «کالای فرهنگی» یاد کرده، ولی این قانون نشده است؛ این باید قانون شود. اگر این مسئله تبدیل به قانون شود و محصولات حجاب به عنوان کالای فرهنگی شناخته شود، در این بخش ما ایجاد مزیت خواهیم داشت؛ یعنی موانعی مثل واردات، مالیات و بیمه باید از روی این کار برداشته شود، با توجه به تهاجم پوشاکی که از سراسر دنیا، از تایلند، ترکیه، چین و امثال آنها داریم، باید در مقابل اینها، برای بخش حجاب و تولیدات محصولات حجاب ایجاد مزیت کنیم که از لحاظ اقتصادی برایشان بصرفد و بیایند تولید کنند و این گسترش پیدا کند و محصولات حجاب تکثیر پیدا کند. ولی متأسفانه در حال حاضر نه تنها این حمایتها را و قانون بحث کالای فرهنگی را نداریم، میرویم بیکیفیتترین پارچههای چینی را میآوریم که هم از نظر وزن سنگین است، هم از جهت بویی که دارد نامناسب است، هم از جهت الکتریسیتهای که ایجاد میکند مشکل دارد، اما به خاطر اینکه پارچههای با کیفیت که متعلق به ژاپن است، قیمتش در بازار به1 تا ۲ میلیون تومان رسیده، خانمها مجبور هستند پارچههای بیکیفیت و غیرقابل استفاده را مصرف کنند.
علاوه بر اینکه چادر به عنوان کالای فرهنگی مشمول حمایتهای ویژه شود، چه راهکار دیگری برای اصلاح این وضعیت و قیمتهایش وجود دارد؟
راه دیگر این است که به خاطر اینکه جزیرهای کار نشود و هرکسی یک گوشهای همدیگر را خنثی نکند ـ من هفت سال پیش هم این پیشنهاد را دادم، الان هم این پیشنهاد را میدهم ـ ما همینطور که ستاد امر به معروف و نهی از منکر داریم، در ذیل ریاستجمهوری باید یک ستادی برای عفاف و حجاب تشکیل شود که یک تیمی باشد که از متخصصین پارچهبافی، از کسانی که پارچه وارد میکنند، تولیدکنندگان محصولات حجاب، شهرداریها و خود دولت باید در آن کارگروه یا قرارگاه عضو شوند و بتوانند بحث حجاب و تولیدات حجاب را برای همیشه ساماندهی کنند. این که نمیشود؛ تهیه محصولات حجاب این قدرگران باشد، مرکز خرید نداشته باشیم، پارچههای بیکیفیت در اختیار مردم قرار بدهیم؛ اینها همه مانعتراشی برای ترویج و حفظ حجاب در جامعه است. پس ما نیاز به این قرارگاه داریم که بحث کالای فرهنگی و ایجاد یک اتحادیه متمرکز را پیگیری کند. الان در کشورمان دهها اتحادیه پوشاک وجود دارد، ولی شاید برای شما جالب باشد که بعد از 40 سال یک اتحادیه محصولات حجاب نداریم.بحث دیگر، ساخت یک مرکز فروش مشخص است. ساخت یک مرکزی مانند بخش طلا، موبایل و... که واقعاً خانوادههای متدین بتوانند صفر تا صد خریدهای محصولات حجابشان را در آنجا داشته باشند.
ماجرای احداث کارخانههای چادربافی ایرانی مثل کارخانه چادربافی شهرکرد به کجا رسید؟
ببینید، بحث چادر برمیگردد به همان بحث هزینههایی که سربار تولید چادر مشکی در کشور؛ یعنی همان بحث «کالای فرهنگی» درمان ماجراست. حدود 25 سال پیش ۴ تا کارخانه از دولت امکانات گرفتند که چادر مشکی ببافند. چون این چهار کارخانه به دلایلی از چرخه تولید جهانی چادر مشکی عقب بودند، باید کرهایها میآمدند اینجا کارخانه ایجاد میکردند. کره هم وقتی میخواهد اینجا کارخانه چادر ایجاد کند، یعنی برای خودش دارد رقیب درست میکند؛ پس قطعاً به ما فوت کوزهگری یاد نمیدهد و آن کیفیتی که ما میخواهیم را عرضه نمیکند. بالاخره آمدند ۴ کارخانه ایجاد کردند، سه کارخانه که همان ابتدای کار که دلیلش را باید از خودشان بپرسید، آش را با جاش خوردند و رفتند! یک کارخانه در حال حاضر سرپاست. این کارخانه هم واقعاً نه از جهت توان تأمین مایحتاج عمومی و نه از جهت شرایط هزینهای به خاطر هزینههای سرباری که دارد، آن انتظاری که جامعه محجبه و متدین دارند، از نظر کیفیت و تنوع برآورده نمیکند. پس فقط یک کارخانه است که دارد کار میکند. شاید برای شما جالب باشد؛ یک کارخانه ۲۵ سال پیش همین ارز و امکانات دولتی را گرفت؛ شما به عنوان یک خبرنگار همین الان از مسئولان آن مصاحبه بگیرید، بپرسید که شما بعد از ۲۵ سال ورشکسته شدید، سال گذشته با کمک یک دستگاهی آمدید امکانات گرفتید – یا نگرفتید، من حالا نمیدانمـ در صدا و سیما هم آمدند و گفتند ما کارخانه چادر مشکی فلان را راه انداختیم. گفتند ما میخواهیم ماهیانه 400 الی 500 هزار متر پارچه ببافیم؛ الان بعد از یک سال، هزار متر هم پارچه نبافتهاند! پس آن بحثی که من دارم عرض می کنم، همین بحث ستاد یا کارگروه عفاف و حجاب است که بتواند این مسائل را پیگیری کنند.