برگزاری دور چهارم گفتوگوهای ایران و عربستان در بغداد حاکی از پیشرفت دو طرف در دستیابی به برخی توافقات اولیه، از جمله بازگشایی کنسولگری در مشهد و جده است. به گفته سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد، مذاکرات با عربستان در حال پیشرفت است و امیدواریم به نتایج مطمئنی برسیم، زیرا دو طرف ایرانی و سعودی به مذاکره و رسیدن به نتیجه تمایل دارند.
نمایندگان ایران و عربستان سعودی از فروردینماه سال جاری نخستین دور گفتوگوهای مستقیم از زمان قطع روابط دیپلماتیک در سال 1395 را به میزبانی عراق برگزار کردند.
واقعیت این است که تهران همواره حسننیت نشان داده و خواهان از سرگیری روابط با ریاض بدون پیش شرط بوده است؛ اما عربستان معمولاً برای روابط مجدد شرط و شروط تعیین کرده است؛ ولی در دور جدید مذاکرات به نظر میرسد سعودیها دچار نرمش شده و حاضر به توافق با ایران هستند.
«محمدبنسلمان»، ولیعهد عربستان سعودی با لحنی کمسابقه از در آشتیجویی درآمده و پس از دور اول مذاکرات در مصاحبهای تصریح کرد ایران کشور همسایه ماست و تمام چیزی که ما خواستار آن هستیم، داشتن رابطهای خوب و ویژه با این کشور است.
در چرایی انعطاف عربستان در قبال ایران حداقل دو دلیل عمده وجود دارد: نخست ناکامی سعودیها در جنگ شش ساله یمن و تلاش برای خروج از باتلاق این کشور و دوم تغییر شرایط منطقه از جمله عقبنشینی آمریکا از افغانستان و عراق.
ریاض با وجود هزینههای فراوان در جنگ یمن، به هیچ یک از اهداف اولیه خود دست نیافته و در نتیجه بازنده سیاسی و میدانی این عرصه خونین قلمداد میشود؛ لذا تلاش زیادی دارد تا به شکل آبرومندانه از این معرکه خارج شود.
سران ریاض به خوبی میدانند که کلید تعامل با جنبش انصارالله به عنوان برنده جنگ یمن در دست تهران است، به همین دلیل در مذاکرات جاری با ایران خواهان دستیابی به توافقی بر سر یمن هستند. موضع ایران اما درباره بحران یمن روشن است: توقف جنگ، خروج متجاوزان از یمن و مذاکرات میان یمنیها برای ترسیم روند سیاسی آینده این کشور.
سعودیها هر چند چارهای جز پذیرش این خواستهها (که در واقع شروط مقاومت یمن و انصارالله است) ندارند، اما مشکل آنها این است که به آسانی قادر به اعتراف به شکست در این جنگ خانمانسوز و پرهزینه نیستند.
نتیجه این سرسختی، طولانی شدن مذاکرات در پرونده یمن خواهد بود؛ اما توافق بر سر سایر امور از جمله ازسرگیری مناسبات دیپلماتیک کار چندان دشواری نیست، مسئلهای که ایران به عنوان مقدمهای برای رفع تنش بین دو کشور بر آن تأکید دارد.
اما مسئله خروج آمریکا از منطقه، ناشی از تغییر نگاه دولت جدید آمریکا و در پیش گرفتن رویکرد نرم و سیاست تنشزدایی در غرب آسیا (و از جمله با ایران) است. عربستان که در دوره دولت پیشین آمریکا مورد حمایت دونالد ترامپ و سیاست یکجانبهگرایانه او بود، اکنون پشت خود را خالی میبیند و حداقل آن است که از چک سفیدهای ترامپ خبری نیست.
برآورد مقامات سعودی این است که در چنین شرایطی، موقعیت منطقهای ایران بیش از گذشته تقویت شده و در نتیجه ترجیح میدهند پیش از آنکه متحمل خسارتهای ناشی از سیاست جدید کاخ سفید در منطقه شوند، خود نسبت به رفع تنش با ایران مبادرت ورزند.
از طرفی، جمهوری اسلامی ایران نیز به ویژه در دولت جدید آقای ابراهیم رئیسی، در صدد ایجاد تغییراتی در رویکرد منطقهای خود با هدف توسعه مناسبات منطقهای و تحکیم سیاست «نگاه به شرق» است.
در واقع تداوم شکست و عقبنشینیهای آمریکا از منطقه، فرصتی فراهم میآورد تا تنشهای منطقه به ویژه با متحدان واشنگتن از جمله عربستان سعودی حل و فصل شده و فضای سیاسیـ امنیتی منطقه، به جای اتکا به غرب، به همکاریهای درون منطقهای و توسعه روابط با شرق تبدیل شود.
شاید به همین دلیل است که برخی محافل غربی بر این باورند که عربستان به دلیل پذیرش مذاکرات بدون شرط، در واقع به ایران امتیاز داده است. گروهی دیگر از ناظران هم به استیصال عربستان خصوصاً در یمن اشاره دارند و معتقدند ریاض برای خروج از تنگنا و بازیابی توازن و نقش منطقهای خود، چارهای جز نرمش در برابر تهران نداشته است.
از سوی دیگر، همان گونه که در سخنان اخیر وزیر خارجه سعودی آمده، ریاض سیاست روشنی دارد که اولویت آن رفاه، ساختن کشور و اجرای چشمانداز ۲۰۳۰ (طرح اصلاحات) است. به گفته «فیصل بن فرحان» ما نمیتوانیم این اهداف را در منطقهای که دچار آشفتگی و جنگ و ناامنی است دنبال کنیم؛ لذا در چنین شرایطی لازم است برای شیوههای دیپلماسی اولویت خاصی قائل شویم.
در هر حال تمایل ایران برای رفع تنش با عربستان سعودی و نرمش ریاض در شرایط کنونی، نویدبخش ذوب شدن یخ مناسبات پس از سالها تنش و آغاز دور تازهای از همکاریهای دو جانبه و چندجانبه در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی است.
با این حال نباید از چالشهای احتمالی غافل بود که ممکن است مانع از سرگیری روابط دو طرف شده یا موجب تأخیر آن شود. از جمله این چالشها نگاه تاکتیکی ریاض به مذاکره و در نتیجه تغییر رویکرد سعودیها به ویژه در سایه بلندپروازیهای شاهزاده جوان این کشور است که در صورت تحول در شرایط کنونی، بعید نیست بار دیگر سیاست تنش با ایران را در پیش بگیرد.
چالش دیگر مربوط به توطئه و کارشکنیهای رژیم صهیونیستی است که از دیرباز سیاست تفرقه در جهان اسلام را دنبال کرده و بهبود روابط بین کشورهای بزرگی مانند ایران و سعودی را برنمیتابد.
ایالات متحده آمریکا نیز هر چند قائل به تنشزدایی در منطقه است، اما سیاست منطقهای و نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران را تحمل نکرده و در عین حال از پیشبرد سیاست نفوذ و هژمونی نرم در منطقه غافل نیست. برای نمونه، واشنگتن به این منظور روند سازش و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را در دستور کار دیپلماسی منطقهای خود قرار داده است.
در واقع اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی و آمریکا موفق شوند پس از امارات و بحرین، عربستان را نیز سوار قطار صلح کنند، تأثیرات منفی این رخداد بر مناسبات تهرانـ ریاض، اجتنابناپذیر خواهد بود.