«بازی مرکب» نام سریالی است که به تازگی شبکه نتفلیکس آن را پخش کرده است. سریالی که در چند روز اول نمایش آن، مخاطبان بسیاری را به سمت خود کشیده است و در شبکههای مجازی بحثهای بسیاری حول این سریال شکل میگیرد. احتمالاً شما هم بخشهایی از این سریال را در شبکههای اجتماعی دیدهاید و در جریان داستان آن قرار گرفتهاید و متوجه خشونت بالای این سریال شدهاید، اما نه تنها به دلیل صحنههای زیاد خشونتآمیز، بلکه به دلیل مواجه کردن مخاطب با انبوهی از سؤالهای بیجواب، شما را به دیدن آن توصیه نمیکنیم.
داستان این سریال حول یک بازی جلو میرود. 456 نفر شرکتکننده در یک بازی مرگ وارد میشوند که شش مرحله دارد و در هر مرحله مجبور هستند بازیهایی کودکانه، مانند تیلهبازی و طنابکشی انجام دهند و اگر برنده شوند به مرحله بعد خواهند رفت و در صورت باخت، جانشان را از دست میدهند! شاید با خود بپرسید چرا شرکتکنندگان وارد بازیای شدهاند که جزای باختشان، جانشان است؟ جواب ساده است، پول! صحنه انتخاب شرکتکنندگان بین خروج از بازی که نجات جانشان است و ادامه به بازی که عاقبت مرگ را برایشان خواهد داشت، دقیقا همان شالوده این سریال 9 قسمتی است که سعی دارد انسان را موجودی ذلیل و خوار نشان دهد. جای تعجب است که برخی این سریال را ضد سرمایهداری عنوان میکنند! این سریال نه تنها در جهت تفکر سرمایهداری ساخته شده است، بلکه با ظرافت، سرمایهداری را تطهیر میکند! جایی که نشان میدهد از میان 456 نفر شرکتکننده، که در بین آنها مرد و زن، تحصیلکرده و بیسواد، فروشنده و کارمند و هر قشری که فکرش را بکنید هستند، همگی در نهایت حاضر میشوند برای پول همدیگر را بکشند و حذف کنند. مخاطب حین دیدن این سریال باید تصمیم بگیرد که آیا به شرکتکنندگان این مسابقه چنین حقی را میدهد که برای به دست آوردن پول، جان هم نوع خود را بگیرند یا نه، و با چیدن صحنهها به دنبال هم و نشان دادن گرفتاریهای هر شرکتکننده، مخاطب در نهایت چنین حقی را برای شرکتکنندگان قائل خواهد شد و در این لحظه است که بیننده همپای شرکتکنندگان در این مسابقه برای به دست آوردن جایزه نهایی که چیزی حدود 40 میلیون دلار است، در ذهن خود مبارزه میکند! درست در جایی که فکر میکنید سریال تمام شده است و و برنده مشخص خواهد شد، سازندگان، مفهوم اصلی مد نظرشان را رو میکنند که آن مسئلهای نیست جز توجیه کردن سرمایهداری!
در قسمتهای انتهایی سریال که بیننده مشغول تماشای کشتار برای پول است، گروهی از سرمایهداران با عنوان آدمهای طبقه بالا به عنوان بیننده این مسابقات وارد سریال میشوند و در جایگاههایی خاص از دور به تماشای این مسابقات میپردازند. انسانهایی سرمایهدار که بر اساس ادعای خودشان در سریال، به وجود آورنده این بازیها هستند آن هم برای تفریح و سرگرمی خود، آدمهایی که برای پول هرکاری کردهاند و دیگر به جایی رسیدهاند که برای گذران وقتشان، آدمهای طبقه پاییندست را وارد بازی مرگ میکنند! در این جاست که بیننده سریال با خود کلنجار خواهد رفت که آیا کار این آدمهای سرمایهدار درست است یا خیر؟ اگر کارشان درست نیست، که خود او به عنوان بیننده چند لحظه قبل به شرکتکنندگان این اجازه را داده بود برای پول همدیگر را بکشند و این سرمایهداران هم همین کار را دارند میکنند! و اگر کارشان درست نیست چرا پیشتر به شرکتکنندگان چنین حقی را داده است!
سریال بازی مرکب یک سریال کاملا سرمایهداری است که نه تنها علیه سرمایهداری حرف نمیزند، بلکه با نگاهی حق به جانب، سرمایهداری و سرمایهداران را کاملاً پاک میکند! پیشبینی میشود بازی مرکب 1 میلیارد دلار سود برای شبکه اینترنتی نتفلیکس حاصل کند، شبکهای که خود یکی از ارکان گسترش و تسلط تفکر سرمایهداری در دنیا است. این سریال که تاکنون در بیش از 90 کشور در دنیا مخاطب داشته است، با ادعا علیه شکافطبقاتی بودن و نمایش فقر و تنگدستی خانوادهها در قسمت اول خود، سعی میکند مخاطب با آن همذاتپنداری کند و کم کم راه خود را به خانه مخاطبان باز کند و در ادامه با داستانی گیرا، مفاهیم پوشیده خود را بیان میکند!
اما سؤال این است که آیا این همه حواشی درباره این سریال حقیقی است؟
بیتردید بسیاری از بینندگان این سریال در انتها با خودشان خواهند گفت آنقدرها هم که میگفتن، این فیلم ارزش دیدن یا تعریف نداشت! اما این حواشی در شبکههای مجازی و رسانههای دنیا حول این سریال ناشی از همین نفوذ تفکر سرمایهداری در دنیاست که پیام این سریال را باید همگان ببینند و بشنوند! در واقع زمانی که بیشتر رسانهها و شبکههای مجازی دنیا به دست سرمایهداران افتاده است و جریان اصلی و عامه مردم که رسانهای در اختیار ندارند، طبقه پایین جامعه، باید هرچه را که طبقه بالایی جامعه در دنیا بخواهد، ببیند و بشنود! بازی مرکب آنچنان که درباره آن گفته میشود، اثری شاهکار نیست! گیم، ساخته دیوید فینچر شاید یکی از برترین ساختهها در این زمینه باشد که بتوان به آن شاهکار گفت، اما گیم را شاید بینندگان زیادی ندیده باشند و بازی مرکب را به دلیل حمایت رسانهای، میلیونها نفر در دنیا دیده باشند!
آخرین نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد، تبدیل شدن کره به کشوری عقبمانده فرهنگی در ساختههایی است که غرب آنها را حمایت میکند. بازی مرکب با نمایش انسانهایی زیادهخواه، خونخوار و فرصتطلب، تمام تلاش کره برای نشان دادن این کشور به عنوان مهد فرهنگی شرق را از بین میبرد؛ موضوعی که منحصر به این سریال نیست و این داستان در فیلم سینمایی انگل هم تکرار میشود. فیلمی که داستان یک خانواده فقیر کرهای را نشان میدهد که برای مدتی دزدکی در خانه یک فرد پولدار زندگی میکنند و در آخر هم اعضای خانواده را میکشند، آن هم با صحنههای خشن مانند بازی مرکب! جالب است که انگل هم مانند بازی مرکب، به لطف جریان سرمایهداری با سر و صدای زیادی که در فضای مجازی کرد، مخاطبان زیادی آن را دیدند و حتی جایزه اسکار هم به آن تعلق گرفت! فیلمی که مانند بازی مرکب، سرمایهداری را مشکل امروز دنیا نمیدانست و مشکلات جوامع را ناشی از مردم فرودست و فقیر نشان میداد.