صنعت «انیمیشن» که در زبان فارسی به آن «پویانمایی» گفته میشود، بیش از 150 سال قدمت دارد؛ صنعتی که شاید سازندگان آن هم نمیدانستند کاری که میکنند تا این حد برای اقتصاد و فرهنگ کشورها مهم باشد.
انیمیشن هر چند این روزها مختص دنیای کودکان نیست، اما هنوز هم مخاطبان اصلی بازار انیمیشن نوجوانان و به خصوص کودکان هستند. کودکانی که با کاراکترهایی جذاب، محو تماشای انیمیشن میشوند و گاهی «پاندای کونگفو کار» برایشان از کاراکترهای حقیقی هم مهمتر میشود؛ چرا که انعطاف و حرکات کاراکترهای کارتونی و انیمیشنی آنقدر زیاد و بالاست که گاهی طنازیهایشان هم در خاطر تکتک بچهها نقش میبندد.
کارشناسان معتقدند، یکی از دلایل جذابیت انیمیشن برای کودکان این است که نگاه آنها به دنیای پیرامونشان انتزاعی و تخیلی است؛ بنابراین با هر آنچه با ذهنشان همخوانی بیشتری دارد، ارتباط بهتر و مؤثرتری میگیرند.
فرهاد خوارزمی، روانشناس بالینی فعال در حوزه کودک در مصاحبهای گفته است: «کودکان در دنیایی که به نظر میرسد کاملاً غیرواقعی است، با اسباببازیهایشان و یا با همبازیهایشان مدام در حال نقش بازی کردن هستند و با استفاده از قوه تخیل یک خودکار را به یک میکروفون تبدیل میکنند، آن را جلوی دهانشان قرار میدهند و وانمود میکنند که در حال مصاحبه کردن هستند.
بنابراین با توجه به ذهن خیالپرداز کودکان، کاملاً طبیعی است که علاقه به تماشای انیمیشن داشته باشند؛ چون آن دنیای انتزاعی و تخیلی که در انیمیشنها وجود دارد، همان دنیایی است که کودک دوست دارد آن را تماشا کند و حتی در آن زندگی کند.»
گامهای افتان و خیزان
با این اوصاف، حتما سازندگان انیمیشن هم به این مسئله توجه دارند و هر چند از نظر کمی و کیفی، تولید انیمیشن با گذشته مانند آنچه در دهه 60 وجود داشت، قابل مقایسه نیست؛ اما همچنان تولیدکنندگان پویانمایی، کودکان و نوجوانان را مخاطب اصلی خود میدانند و برای آنها میسازند و تولید میکنند.
از طرفی، این نکته هم مهم است که ذهن کودک برای پذیرش هرگونه مطلبی آمادهتر است و آن چیزی را هم که یاد میگیرد تا آخر عمر گوشه ذهنش نگه میدارد و سر بزنگاه، بخش عمده انتخابهای اصلی زندگیاش از همین آموزههاست؛ بنابراین، تولید برای کودک و نوجوان به خصوص در حوزه دیداری مانند کارتون و انیمیشن، نقش بیبدیلی در فرآیند یادگیری و تربیتپذیری کودکان و نوجوانان ایفا میکند.
اما چند سالی است که مسئولان فرهنگی البته به فاصلهای کاملا ملموس و انکارناپذیر، تأثیرپذیری کودکان از انیمیشن در زندگی را پذیرفتهاند و رشد نسبتاً خوبی در این زمینه داشتهایم؛ به گونهای که احمدرضا نصری، کارگردان فیلم پویانمایی «صفر در سفر» میگوید: «انیمیشن ایران جایگاه خود را در دنیا پیدا کرده و بسیاری از کشورهای بزرگ در ساخت انیمیشن، خواهان انیماتورهای کشورمان هستند. خوشبختانه انیماتورهای ایرانی تسلط لازم و کافی را بر روی نرمافزارهای ساخت انیمیشن دارند و از ایدههای بزرگی برخوردارند.»
به جوانان اعتماد کنیم!
با وجود پیشرفتهای قابل تحسین در این حوزه در سالهای گذشته، اما واقعیت این است که صنعت پویانمایی هنوز هم در کشور ما مهجور مانده است.
این نکتهای است که نصری به آن اشاره کرده و میگوید: «مشکل کمبود بودجه و امکانات در انیمیشنسازی کشور هم وجود دارد، اما مهمترین مشکل این صنعت در ایران، عدم اطمینان سرمایهگذاران و تهیهکنندگان به انیماتورهاست. جایگاه حقیقی انیمیشن ایران بسیار بالاتر از جایگاه کنونی آن است.»
نباید فراموش کرد که اگر به انیماتورهای ایرانی اعتماد کافی وجود نداشته باشد یا اعتماد بدون بودجه و امکانات باشد، بدون تعارف فرار مغزها در این حوزه بسیار جدیتر هم خواهد بود؛ البته به شیوهای متفاوت از آنچه درباره فرار و مهاجرت مغزها سراغ داریم! با این توضیح که فرد از کشور مهاجرت نمیکند؛ اما از همین جا و در سرزمین مادریاش، به دلیل اعتماد نکردن و حمایت نکردن مسئولان، نمونه کارهایش را برای شرکتهای بزرگ دنیا میفرستد و با آنها از خانه خودش همکاری را کلید میزند و این یکی از بدترین اتفاقات حوزه انیمیشن است که در حوزه بازیهای رایانهای هم شایع شده و اگر جدی گرفته نشود، قطعاً دامن بازار این حوزه را بیش از پیش و بیشتر از دیگر حوزهها خواهد گرفت. از سوی دیگر، نباید اقتصاد این حوزه پر رنگ و لعاب را فراموش کنیم؛ اقتصادی که اگر جدی گرفته شود، میتواند علاوه بر اشتغالزایی، درآمدهایی غیرقابل تصور را نصیب کشور کند. مهمتر از همه این موارد، این است که وقتی انیماتورهای ایرانی دستشان باز باشد و حمایت شوند، قطعاً بخش عمده بازار به جای اینکه در دست آمریکا و اروپا و ژاپن باشد، در دست تولیدات داخلی با پیامهای فرهنگی داخلی خواهد بود و این نکته، اهمیتش کمتر از تولیدات داخلی در حوزه های دیگر نیست، چراکه به طور مستقیم با فرهنگ و هویت فرزندانمان ارتباط دارد.