با شروع به کار دولت سیزدهم و انتصاب چند مدیر اجرایی با سوابق نظامی و امنیتی، خط تبلیغاتی و رسانهای «جریان ناکارآمد سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب» با القای این نکته که دولت نظامیان شکل گرفته است، دولت جدید را تخریب کردهاند. آنها بر اساس یک پیشفرض ناصحیح بر این موضوعات اصرار میکنند که اولاً ورود نظامیان به سیاست مغایر با قانون و مخالف با بیانات حضرت امام خمینی(ره) قرار دارد؛ ثانیاً شکلگیری دولت نظامیان، آزادیهای سیاسی و اجتماعی را تحدید میکند. ثالثاً علت انتخاب مدیران با سوابق نظامی به دلیل ترس و دلهرهای است که سیستم از وقوع آشوب در کشور دارد؛ چرا که نظامیان از تجربه لازم برای مقابله با آشوبگران برخوردار هستند!
در این باره نخست لازم است به این مسئله توجه شود که پیش فرض ناصحیح چیست؟ پیش فرض نادرست آن است که با فضاسازیهای رسانهای به مخاطب این گونه تلقین میشود که همه یا اغلب مدیران منصوب شده از نظامیان و بخش امنیتی کشور هستند. این در حالی است که سنجش این واقعیت برای کسانی که میخواهند منصفانه و واقعبینانه قضاوت کنند، اصولاً کار دشواری نیست. برای نمونه در میان وزیران، تنها افرادی که نظامی به حساب میآیند، وزیر کشور است که سوابق امنیتی و سیاسی مهم و راهبردی در گذشته داشته و نیز وزیر راه و شهرسازی که سالهاست از کسوت نظامی خارج شده و در عرصه سازندگی و اقتصادی کشور ثابت کرده مدیر اجرایی توانمندی است که پروژههای کلان و راهبردی کشور را در بخش اقتصادی کشور به سرانجام رسانده است.
موضوع انتصاب مدیران با سابقه امنیتی در بخش اجرایی کشور و خاصه مشاغل با هویت سیاسی و امنیتی نه خلاف قانون است و نه برای اولین بار است که رخ میدهد. تقریباً در همه دولتهای جمهوری اسلامی این وضعیت به وقوع پیوسته است؛ اما «جریان ناکارآمد سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب» آن هنگام که افرادی با سوابق امنیتی در جایگاه تئوریپرداز سیاسی و مناصب مدیریتی در دولتهای با گرایش چپ و بعدا اصلاحطلب منصوب شدند و فرمان به آشوب و نافرمانی مدنی دادند، زبان در کام نگه داشتند و دم فروبستند و چیزی نگفتند. نگفتند چون مسئله «جریان ناکارآمد سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب» اصولاً منطبق با موضوعات امنیت و منافع ملی کشور نیست؛ آنها به دنبال به چنگ آوردن منافع و علایق سیاسی و حزبی خودشان هستند. درباره نهی حضرت امام خمینی(ره) معطوف به عدم ورود نظامیان به دستهبندیهای جناحی و حزبی کشور، به ویژه وارد نشدن به تقابلات سیاسی درفصول انتخابات و مبارزات انتخاباتی است، نه ورود به پذیرش مسئولیتهای سیاسی و اجرایی برای پیشبرد کشور و ایجاد رفاه ، امنیت و توسعه برا ی ملت ایران.
مسئله اصلی کشور در مقطع کنونی، تمرکز بر مسائل اقتصادی و معیشتی است. مسائلی که دشواری و سختی در کار و زندگی مردم انداخته است؛ از اینرو نباید اسیر فضاسازیهای تبلیغاتی «جریان ناکارآمد سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب» شد و در دام آنها گرفتار آمد. همه عناصر و گروههای دلسوز کشور باید به سمت گرهگشایی از کار مردم و ارتقای کارآمدی نظام حرکت کنند. تبلیغات غیرواقعی و ساختگی از قبیل ایجاد دولت نظامیان از سوی جریان مذکور نباید تمرکز بر مسئله یا مسائل اصلی کشور را از بین ببرد.
مسئله امروز کشور انتصاب چند مدیر با سوابق نظامی و امنیتی نیست. مسئله اساسی ارتقای شاخصهای بخش کارکردی و عملکردی نظام است. «جریان ناکارآمد سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب» که امروز با پروپاگاندا در صدد تغییر و جابهجایی اولویتهای کشور است، خوب است پاسخگوی عملکرد هشت ساله گذشته خود باشد که چرا و چگونه تقریباً همه شاخصهای اجتماعی و معیشتی کشور را در نقطه مخاطرهآمیز قرار دادهاند؟ آیا وضعیت امروز کشور، از حیث اقتصاد و معیشت که برای همه آشکار و محسوس است و آنچه دولت آقای رئیسی تحویل گرفته، مسبب آن نظامیان بودهاند یا افرادی که ادعا و شعار تکنوکرات بودن آنها همه جا را فرا گرفته بود؟ غرض از بیان این نکته آن است که مسئله اولویتدار کشور انسجام نیروهای سیاسی و تمرکز آنها برای حل مسائل اقتصادی است و نه ساختن سناریوهای جنگ روانی برای تخریب دولتی که در ابتدای راه قرار گرفته است. از قضا بخشهای اقتصادی و سازندگی نیروهای مسلح و خاصه قرارگاه سازندگی در ادوار مختلف با دو رویکرد ظاهر شده است.
نخست اینکه در هشت سال گذشتهـ و حتی پیش از آنـ همه امکانات و ظرفیتهای خود را برای حمایت از دولتها به میدانِ همکاری آورده است. دومین نکته نیز آن است که بخش سازندگی نیروهای مسلح در عرصههای کلان اقتصادی بهترین عملکردها را بر اساس اسناد موجود به ثبت رسانده است. بنابراین نه مسئله اصلی کشور انتصاب چند مدیر نظامی در امور سیاسی، امنیتی و اجرایی است و نه بخش نظامی کشور عملکرد نامطلوبی در عرصه سازندگی و اقتصادی کشور از خود نشان داده است که اکنون «جریان ناکارآمد سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب» با جنگ تبلیغاتی و ادعای برپایی دولت نظامیان برای خنثیسازی آشوبهای پیش رو، به سیاق مرسوم و معمول خودشان آب در آسیاب دشمن میریزند.
سخن پایانی نیز آن است که بخش نظامی و امنیتی که حتی در فرهنگ سیاسی و اجتماعی جوامع غربی نیز وجود دارد، بخشی با کارکرد مهم و قابل احترام برای عموم مردم است. در این جا مهم منش و رفتار انسانی و اسلامی مدیران و مسئولان کشور در برابر مردم است که باید برای تحقق و استمرار آن اهتمام صورت پذیرد. هنوز زمان زیادی نگذشته که به فراموشی بسپاریم در همین دولت قبل چگونه برخی از وزرا علنا زبان به بیاحترامی مردم گشودند و حتی رئیس دولت قبل نه یک بار و دو بار، بلکه دهها مرتبه طعنه و اهانتها را روانه رقبا و منتقدان خود کردند. چه بیاحترامی و توهینی بالاتر از اینکه مردم را نامحرم بدانید و ملت صبح روز جمعه متوجه افزایش قیمت بنزین شوند و عجیبتر آنکه گفته شود، «من هم صبح روز جمعه فهمیدم». بنابراین «جریان ناکارآمد سیاسی و اقتصادی اصلاحطلب»به روشهای نخنما برای جابهجایی مسائل اصلی و فرعی کشور و به حاشیه بردن موضوعات مهم جامعه روی نیاورند و قدری در سوابق گذشته خود بنگرند و رفتارها و رویههای ناصحیح خود را اصلاح کنند.