از زمان وقوع بحران سوریه،کشورهای مختلفی چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم درصدد تأثیرگذاری بر تحولات این کشور بودند. برخی کشورها همچون ترکیه در ابتدا با حمایت از برخی گروههای تروریستی و سپس به صورت مستقیم وارد جنگ سوریه شدند. توجیه اصلی ترکیه برای حضور در مناطق شمالی سوریه، تهدید کردهاست و در این راستا تاکنون دو عملیات نظامی «شاخه زیتون» و «سپر فرات» را انجام داده است. در این دو عملیات، ترکیه چیزی نزدیک به چهار هزار کیلومتر از خاک سوریه را اشغال کرده و به نوعی این مناطق را به حوزه نفوذ خود تبدیل کرده است. همچنین، آنکارا در مهر 1398 برای عقب راندن شبه نظامیان کرد سوریه موسوم به «نیروهای دموکراتیک سوریه» از مناطق مرزی رقه و حسکه سوریه، عملیات نظامی موسوم به «چشمه صلح» را در شمال سوریه آغاز کرد که این عملیات پس از توافق آتشبس میان آنکارا و واشنگتن متوقف شد و ترکیه به شبه نظامیان کُرد سوریه پنج روز مهلت داد که تا عمق ۳۲ کیلومتری از مرز ترکیه عقبنشینی کنند. اکنون نیز ترکیه قصد دارد عملیات جدیدی را در شمال سوریه و در محورهای عملیاتی «تل رفعت»، غرب شهر «الباب» و همچنین «کوبانی»، «منبج» و «عین عیسی» انجام دهد. به همین منظور ذکر چند نکته در رابطه با تحرکات فعلی ترکیه حائز اهمیت است:
1ـ سیاست امنیتی ترکیه در قبال کردها مبتنی بر سیاست خط قرمز است. این سیاست یک پایه دوگانه دارد: در وهله اول ترکیه باید مانع از استقلال کردها شود و در وهله دوم از خودمختاری آنها جلوگیری کند. تا قبل از برگزاری رفراندوم اقلیم کردستان تمام تلاش ترکیه بر عدم استقلال کردها بود، اما اکنون با توجه به تحولات موجود در منطقه و حرکت کردها به سمت دولتسازی، ترکیه هر دو هدف را پیگیری میکند. به عبارت دیگر، آنکارا در قبال کردهای سوریه سیاست عدم استقلال و در برابر کردهای عراق سیاست عدم خودمختاری را اتخاذ کرده است؛ به همین دلیل ترکیه مخالف تشکیل کردستان سوریه است و برای جلوگیری از تشکیل چنین منطقهای به عفرین و الباب حمله کرد.
2ـ ترکیه در شمال سوریه براساس راهبرد دفاع از مرزها و بازدارندگی، سیاست نظامی و امنیتی خود را تبیین کرده است. طبق این راهبرد ابتدا در سال 1397 به عفرین حمله کرد و سپس عملیات «بهار صلح» را در شمال سوریه با وسعت گستردهتری انجام داد. اکنون نیز قصد اشغال مناطق بیشتری از شمال سوریه را دارد.
3ـ در مرحله اول ترکیه به دنبال عدم قدرتسازی کردها برای استقلال یا خودمختاری است. راهحل آنکارا نیز بر تضعیف قدرت نظامی کردها به عنوان مکمل قدرت سیاسی آنهاست. چنانچه آمریکا حمایتهای نظامی خود را از کردها بردارد، شرایط مساعدی برای ترکیه در جهت انجام عملیاتهای نظامی فراهم میشود. آمریکا نیز در مقاطع مختلف چه در زمان عملیات سپرفرات و چه شاخه زیتون نشان داده که در صورت حمله ترکیه، حمایت خاصی از کردها نخواهد کرد و آنچه برای واشنگتن اولویت دارد، حفظ منافع خود بهویژه منابع نفتی شرق سوریه است.
4ـ اگرچه کردها در تشکیل دولتسازی یا استقلال ناکام ماندهاند، اما همچنان به دلیل دسترسی به آبهای آزاد تهدید تلقی میشوند. این دسترسی قدرت مانور کردها را برای دفع هرگونه تهدید امنیتی بالا خواهد برد. دلیل اصلی ترکیه در حمله به عفرین ترس از دسترسی کردها به مدیترانه و بندر لاذقیه بود.
5ـ از منظر ترکیه با توجه به تضعیف قدرت نظامی کردها و جلوگیری از دسترسی کردها به مؤلفههای قدرت(آبهای آزاد)، شرایط برای از همگسیختگی کردها فراهم شده است. ترکیه اکنون با انجام این حملات به دنبال قطع کانتونهای کردی سوریه با یکدیگر است. در حملات گذشته، ترکیه با اشغال عفرین، جزیره و کوبانی کانتونهای کردی را از یکدیگر جدا کرد. اکنون نیز منطقه عملیاتی مدنظر ترکیه مناطق متصل به کانتونهای کردی است که با تصرف این مناطق به طور کامل دسترسی کانتونها به یکدیگر قطع میشود. گفتنی است، منطقه کردستان سوریه سرشار از منابع نفتی است. منطقه نفتی شدادی که دومین ذخایر منابع در سوریه بعد از جبل الشاعر است و همچنین میادین نفتی مهم رمیلان و جبسه از مناطق مهم در حوزه ادعایی کردهاست. از سوی دیگر کردستان عراق محصور در خشکی است و به آبهای آزاد دسترسی ندارد؛ از این رو کردها روی مزیت دسترسی کردستان سوریه به آبهای آزاد به عنوان تنها منطقه کردی میان کردهای چهارگانه(ایران، عراق، سوریه و ترکیه)حساب باز کردهاند.
6ـ با ایجاد گسست در مناطق کردی، ترکیه وارد فاز چهارم خود، یعنی اسکان افرادی غیر از کردهای کنونی میشود. براساس طرح پیشین ترکیه، کردهای سوریه باید از منطقه امن اخراج و حدود 2 میلیون عرب سوری در مناطق اشغالی اسکان داده میشدند. ترکیه قصد داشت در این مناطق 10 شهر بسازد که در هر کدام 30 هزار نفر اسکان داده شود. در این شهرها و روستاها هم دهها مدرسه و یک دانشگاه و چند مسجد و تعدادی بیمارستان و چند ورزشگاه و شهرک صنعتی و کشاورزی ساخته شود. با این اقدام ترکیه ارتباط کردهای ترکیه و کردهای سوریه قطع میشود و به نوعی منطقه حائل مدنظر ترکیه تأسیس میشود.
7ـ ترکیه به دنبال تسلط بر مناطق استراتژیک مناطق شمالی سوریه است. جاده ترانزیت و استراتژیکی در عمق سی کیلومتری از مرزهای ترکیه وجود دارد به نام M4 که از شمال شرق سوریه آغاز شده و به سواحل دریای مدیترانه و بندر لاذقیه میرسد و این جاده برای ترکیه از اهمیت بسزایی برخوردار است. دلیل آن این است که جاده مزبور از مرزهای عراق شروع شده و از شهرهای حومه حسکهـ عین عیسیـ منبجـ البابـ حلبـ ادلبـ جسرالشغور و لاذقیه عبور میکند. این امر به منزله یک کریدور مهم برای مناطق کردی عراق و سوریه است که همان رویکرد کردها در احاطه بر دریای مدیترانه است و تحرکات اخیر برای دسترسی به این مناطق استراتژیک است.
8ـ همان طور که ذکر شد مناطق شرقی سوریه سرشار از منابع نفتی است که اکنون در اختیار کردهای سوریه قرار گرفته است. ترکیه همواره به این مناطق نه فقط به دلیل منابع انرژی، بلکه به دلایل استراتژیکی و بهویژه همسایگی با کردهای عراق چشم داشته است؛ زیرا از منظر آنکارا، تسلط بر این مناطق به منزله تحت سلطه قرار دادن کردهای عراق از دو جبهه شمالی و غربی است و از این طریق نه تنها تهدیدهای کردهای سوریه، بلکه تهدیدهای کردهای عراق (منظور پ.ک.ک) را کنترل خواهد کرد. از سوی دیگر ترکیه بنابر فقدان منابع انرژی به دنبال مسیری برای تأمین منابع انرژی خود است. یکی از این مناطق شمال سوریه و منابع موجود در آن است که زمان حضور داعش نیز ترکیه نفت این منطقه را از این گروه خریداری میکرد.
9ـ با توجه به موارد فوق، راهبرد دولت سوریه نیز پس از دفع تهدید گروههای تروریستی، اکنون بر خروج نیروهای اشغالگر از این کشور است. برهمین مبنا ارتش سوریه تصمیم دارد یک سری عملیاتهای نظامی در مناطق شمالی انجام دهد تا در وهله اول مناطق موجود را ازوجود تروریستها پاکسازی کند و سپس براساس دفع تهدید، کشورهای اشغالگر را اخراج کند. برهمین مبنا ترکیه قصد دارد قبل از انجام هرگونه عملیات از سوی ارتش سوریه عملیات شمال را کلید بزند؛ زیرا در صورت عملیات ارتش سوریه و نابودی گروههای تروریستی، ارتش سوریه در مرحله بعدی مترصد خروج کشورهای اشغالگر است.
10ـ البته بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند، تشدید تحرکات ترکیه در شمال سوریه در جهت انحراف افکار عمومی ترکیه از مشکلات داخلی همچون سقوط بیسابقه لیر و بحث سلامت جسمانی اردوغان است و بدین منظور اردوغان مترصد ایجاد یک بحران خارجی خودساخته برای فرار از انتقاد افکار عمومی در داخل ترکیه است.
در نتیجه میتوان گفت این تحرکات و اقدامات مانع از به نتیجه رسیدن اقدامات سیاسی برای حل بحران سوریه و افزایش تنشهای منطقهای خواهد شد که این امر به حضور گستردهتر بازیگران فرامنطقهای به بهانههای مختلف میانجامد.