بنزین را چگونه میتوان بدون تبعات اقتصادی و اجتماعی گران کرد؟
مداخله در قیمتها نفعی به اقشار کمبرخوردار نمیرساند چرا که آنها توان تهیه برخی کالاها به قیمت مصوب را نیز ندارند.نفع این موضوع به طبقات بالاتر جامعه که مصرف بیشتری دارند میرسد و به همین دلیل مداخله دولتی اختلاف طبقاتی را افزایش میدهد.
اگر انرژی را به صورت واقعی قیمتگذاری کنیم، مصرف داخلی بهینه میشود و با صادرات انرژی مازاد، میتوان تکنولوژی وارد کرد و فعالیت اقتصادی مولدتر و درآمدزاتری انجام دهیم.
آزادسازی قیمتها و سپردن کشف قیمت به تعادل بازارها، محدود به حاملهای انرژی نمیشود و باید شامل همه چیز شود. دولت به طور کلی نباید در قیمتها دخالت کند.
ستاد حمایت از مصرفکنندگان به شکل کنونی باید تعطیل شود و به جای آن، سازمانی با نظارت بر کیفیت و صداقت فروشندگان شکل بگیرد که از حقوق مصرفکنندگان حمایت کند.همانطور که دولت نباید در قیمتها مداخله کند، نباید در نرخ دستمزدها نیز دخالت کند.
در سال های گذشته اصلاح واقعی صورت نگرفت؛ چرا که قیمت بنزین به حال تعادلی نرسید. در واقع یک قیمت دستوری جایگزین قیمت دستوری دیگری شد.
از سوی دیگر، قیمت حاملهای انرژی تغییری نکرد و تنها بنزین با افزایش قیمت مواجه شد. همچنین کشور بارها تجربه افزایش بنزین را تجربه کرده بود. به غیر از تیر۸۶ و آبان ۹۸ اعتراضاتی شکل نگرفت، ولی در آبان ۹۸ سازو کار نقدیسازی یارانه در افزایش قیمت دیده نشد. در واقع یک اقدام اقتصادی کارشناسی، ناگهان از نهادهای مرتبط گرفته و به وزارت کشور سپرده شد در نتیجه موضوع امنیتی شد.
آزادسازی قیمتی و نقدیسازی یارانه باید توأمان صورت بگیرد و به شکل تراز و متناسب باشد. سیاستگذاری اقتصادی و اقدامات امنیتی، دو امر تخصصی جداگانه هستند که هر یک حوزه و کارشناسان خاص خود را دارند.