با گذشت حدود 100 روز از روی کار آمدن دولت سیزدهم، با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و انتظارات متعددی که متوجه این دولت است، افکار عمومی توقع داشت تا این دولت در کوتاهمدت، بتواند بخش زیادی از مشکلات کشور را حل کند. این در حالی است که هماکنون، آنچه مورد انتظار بوده، به ویژه در حوزه معیشتی محقق نشده است.
در این میان، ضدانقلاب و برخی جریانهای داخلی با موجسواری بر ذهنیت عامه، تلاش میکنند تصویری ناکارآمد و فاقد اثر از عملکرد دولت سیزدهم از ابتدای استقرار تاکنون نشان دهند.
این در حالی است که اگرچه دولت سیزدهم نتوانسته به صورت فوری و کوتاهمدت، در حوزه معیشتی اقدامات چشمگیری را انجام دهد، اما منصفانه و واقعبینانه نیست که دولت آقای رئیسی را در همین ابتدای کار ناکارآمد بدانیم. درواقع، برای ارزیابی کارنامه دولت جدید حداقل باید به دو مؤلفه مهم توجه ویژه کرد:
1- شرایطی که دولت اداره کشور را به دست گرفته است:
در این خصوص باید به چند واقعیت مهم اشاره کرد: کسری بودجه حدود 500 هزار میلیارد تومانی، تورم حدود 50 درصدی، رشد افسارگسیخته نقدینگی به بیش از 4000 هزار میلیارد تومان در کنار فشارهای سیاسی و امنیتی برای به گل نشاندن دستگاه تصمیم و تدبیر دولت، مانند رخداد وقایع خوزستان قبل از استقرار دولت جدید و همچنین اتفاقاتی که در مرزهای شمال غرب(توطئه صهیونیستها، ترکیه و ج. آذربایجان برای تسخیر مرز ایران و ارمنستان) و شرق کشور(هوچیگری اصلاحطلبان و برخی سلبریتیها برای وارد کردن ایران به قضایای داخلی افغانستان) برای مشغولسازی نظام و دولت صورت گرفت. در همین راستا باید به حمله سایبری اخیر به سامانه توزیع سوخت کشور هم اشاره کرد. نکته مهمتر در این شرایط، تورم توقعاتی است که متوجه دولت است. بنابراین، دولت در شرایطی قدرت را به دست گرفته که هم توقعات متعددی متوجه آن است، هم فشارهای زیادی برای به زمین زدن آن وجود دارد و هم در عین حال، میراثدار مشکلات متعدد باقیمانده از دولت قبل است.
2- اولویتهای دولت سیزدهم:
سلامت، معیشت و بازسازی انقلابی دولت، مهمترین اولویتهای دولت بودند. در موضوع اول، با توجه به واکسیناسیون عمومی، که هماکنون به 100 میلیون دوز رسیده، انصافاً کارنامه دولت خوب است. در ارتباط با موضوع سوم هم در دو حوزه کارهای اساسی صورت گرفته است: اول در حوزه روابط خارجی که در آن به طور موفق شرقگرایی، باتوجه به پیوستن ایران به پیمان شانگهای، کلید خورده است و در عین حال، روند انفعال در پرونده هستهای هم خاتمه یافته است. امروز این ایران است که دست برتر را در مذاکرات آتی دارد و اتفاقاً برخلاف گذشته، تیم مذاکرهکننده کنونی با طرح و برنامه وارد مذاکرات میشود. دوم در بازسازی نرمافزاری یا ترمیم سرمایه اجتماعی دولت و نظام از طریق سفرهای استانی، دیدار با مردم اقصی نقاط کشور و در جریان امور مردم قرار گرفتن از سوی دولتمردان بهویژه شخص رئیسجمهور. این امر، در شرایطی که در جامعه نوعی احساس بیگانگی با مسئولان در حال قوت گرفتن بود، میتواند کارگشا باشد.
در ارتباط با حوزه معیشت نیز اگرچه نتیجه مطلوب هنوز حاصل نشده است، اما دولت یک اقدام اساسی انجام داده است که عبارت است از نزولی کردن سرعت رشد نقدینگی در کشور. جالب است که در چهار ماه نخست سال که دولت قبلی حاکم بود، ماهانه به طور میانگین، حدود 15000 میلیارد تومان نقدینگی رشد داشت، اما در دو ماه اخیر به زیر 1000 میلیارد تومان رسیده است. در همین زمینه باید اشاره کرد که دولت در دو ماه اخیر، حقوق کارمندان را بدون خلق پول پرداخت کرده است. چنانچه این روند کنترل نقدینگی ادامه داشته باشد، میتوان امیدوار بود که در ماههای آتی تورم تا حدودی کنترل شود. علاوه بر این، برای جبران کسری بودجه باید گفت، این امر نیز با اعمال اصلاحات ساختاری در بودجه امکانپذیر است که امیدواریم در لایحه بودجه سال آینده، تمهیدات مناسب برای این منظور اندیشیده شود. در عین حال، یک نقطه قوت مهم در کارنامه دولت آن است که برای جبران کسری بودجه خود، راههای آسان و البته مخاطرهآمیزی را که بار تورمی دارد، انتخاب نکرده است.
***
باتوجه به آنچه گفته شد، دولت از شروع به کار خود تاکنون با آهنگ خوبی کار را آغاز کرده است. با این حال، ملموس شدن نتیجه اقدامات دولت زمانبر است و انتظار حل مشکلات در کوتاهمدت نمیتواند منطقی باشد.