بيش از چهار دهه از شکل گيري بسيج ميگذرد و اين نهال خودجوش انقلاب اسلامي امروز به شجره طيبهاي تبديل شده است که شبيه آن را در هيچ نقطهاي از اين عالم نميتوان يافت. مجموعهي مردم نهاد که دايره گسترده خدمت به مردم و دفاع از انقلاب را حوزه ماموريت خود تعريف کرده است، لذا هر جا کمبود و مشکلاتي هست، خيلي زود سر و کله بسيج و بسيجيان پيدا ميشود تا با همه توان براي حل آن تلاش و تدبير کند!
همين دايره وسيع رسالت و ماموريت از آن مجموعه اي ممتاز ساخته است که شبيهي براي آن نميتوان يافت. بسيجي لباس و هيبتي خاص ندارد و متناسب با ماموريتش لباس ميپوسد و سلاح در دست ميگيرد! قلم و دفتر و کلاش و بيل و واکسن و ... همگي سلاح او در ماموريتهاي مختلف هستند! بسيجي سن و سال نميشناسد و هم آن پيرمرد هفتاد ساله به عضويت بسيج در آمده است و هم نوجواني 9 ساله که در مسجد محله تکبير ميگويد! لذا نوه و پدربزرگ همزمان در آن مجموعه عضوند! بسيجي جنسيتپذير نيست و زنان و مردان و دختران و پسران همگي در بسيج حضور دارند.
نکته اساسي اما آن است که چشمان تيزبين بسيجي بيش از هر چيز به حربهها و نقشههاي دشمن دوخته شده است تا با اقدام به هنگام، اجازه ندهد راهبردهاي دشمن در اين سرزمين عملياتي شود. بسيجي به خوبي ميداند که انقلاب اسلامي خار چشم زيادهخواهان عالم بوده و در چهار دهه گذشته اين اردوگاه تلاش کرده است تا از اولين فرصت براي ضربه زدن به ملت مسلمان ايران بهره جويد. در اين فرآيند بسيج سينه سپر کرده و رسالت خود را تقابل با اين سياستها قرار داده است. جنگي تمام عيار و همه جانبه که عرصهاي واحد ندارد و تمامي حوزههاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، امنيتي و نظامي را در بر ميگيرد!
يکروز راهبرد دشمن راه اندازي جنگي نيابتي و حمله نظامي به خاک اين سرزمين از طريق ايادي منطقهاي است؛ در اين ميدان بسيج لباس خاکي بر تن کرده و اسلحه بر دست گرفته و هشت سال تمام در مرزي طولاني به دفاع از خرمشهرها ميپردازد و ده ها هزار شهيد تقديم انقلاب اسلامي ميکند!
روز ديگر تهاجم فرهنگي دشمن که هويت ايراني - اسلامي جوانان اين سرزمين را نشانه رفته بود، کليد ميخورد که بسيج به ميدان آمده و با همه توان، عمليات براي براي حفظ سرمايههاي هويتي انقلاب اسلامي را آغاز ميکند!
روز ديگر ميدان جنگ در عرصه علم و فناوري و توسعه و پيشرفت کشور تعريف ميشود و باز هم در اين ميدان اين جوان مومن انقلابي که مزين به نام بسيجي است کيف در دست گرفته و در پشت ميز و صندلي دانشگاه حاضر ميگردد تا بياموزد و به آزمايشگاه و کارگاه برود تا اختراع و اکتشاف کند و جهاد علمي و توليد عملي بوم را رقم بزند! او حتي حاضر است در اين مسير جان خويش را نيز تقديم کند و قرباني ترور ناجوانمردانه دستگاههاي امنيتي دشمن شود.
و روز ديگر در برابر تحريم تمام عيار اقتصادي دشمن در کارخانه و مزرعه جهاد عظيم ديگري براي طراحي اقتصاد مقاومتي آغاز ميکند تا نگذارد چرخ اقتصاد کشور از کار بايستد و سفره معيشت مردم بيش از پيش کوچک نگردد!
در صبحي ديگر آنگاه که دشمن سوداي فتح ارکان قدرت را در سر ميپروراند و ايادي داخلي خود را به صف ميکند که تا طريق سناريوهاي طرحريزي شدن کودتاهاي رنگين در انتخابات فعال شوند و کشور را به آشوب و بلوا بکشانند! اين بسيج است که با بصيرت تمام در ميدان حاضر است و چشم فتنه را در ميآورد و ادهاعاي دروغشان را يکي پس از ديگري رسوا ميکند و مرزهاي فتنهگران و مردم را جدا کرده و آنها را منزوي و منفعل ميکند.
روز ديگر سناريوي دشمن قلب و ذهن نسل سوم جامعه را هدف گرفته است تا با سلاح تحريف، همه ارزشهاي چهل ساله يک ملت مورد ترديد و سياه نمايي قرار گيرد، اينجا باز هم اين بسيجي است که پرچمدار بصيرتافزايي شده و در کوچه پس کوچههاي فضاي مجازي فعال ميشد تا اجازه ندهد جنگ تحريف حقايق انقلاب را وارونه نشان دهد و مافيا قلبها و ذهنهاي شهروندان را تسخير نمايد!
بسيجي حتي راهبردهاي دشمن در بيرون مرزها را نيز رصد ميکند، لذا آنجا که منافع کشور در بيرون از مرزها نيز مورد تهديد قرار گرفته و عمق استراتژيک جمهوري اسلامي در معرض فروپاشي قرار ميگيرد، اين بسيجي است که مدافع حرم شده و گمنام و بيادعا جان خود را در سرزمينهاي دور دست بر زمين ريخته ميبيند
بسيجي نه تنها هيچگاه طلبکار از انقلاب و مردم نيست، بلکه خود را بدهکار نيز ميداند و براي جبران آن تلاش ميکند و به همين خاطر است که حتي وقتي جريان انقلابي به قدرت ميرسد و حاکميت را در عرصه مختلف به پشتوانه ملت در اختيار ميگيرد، سهمي از قدرت براي خود نميخواهد و قدرت را فرصتي براي برخورداري بيشتر نميبيند و رسالت خود را حفظ همان خاکريزي ميداند که راهبر انقلاب اسلامي براي او تعريف کرده است.
بسيجي خود را سرباز ولايت ميداند و نه جلوتر از او قدم برميدارد و نه آنقدر از امام فاصله ميگيرد که صدايش را نشنوند و در زمره يارانش قرار نگيرد! بسيجي عاشق کربلا است و آروزيش آن است که روزي با امام بسيجيان محشور گردد.