«جنبش دانشجویی» را میتوان موتور محرک تحولات سیاسیـ اجتماعی دانست. جوانان پرشور و با انگیزهای که فارغ از هرگونه تعلقات زیستی، در جوانی و پاکدامنی گرد هم آمدهاند تا برای کسب و دانش تلاش کنند و آنقدر از آزادگی برخوردارند که پیشگام مبارزه با موانع تحقق آزادی و عدالت باشند! پتانسیل ارزشمندی که در هر جامعه در حال توسعه و پیشرفتی میتواند به مثابه موتور تحولات گوناگون علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عمل کرده و خیلی زود اهداف دست نیافتنی را در اختیارمان قرار دهد! از منظری دیگر این نقطه قوت جامعه به همان اندازه که میتواند منشأ اثر تحولی در جامعه باشد، در معرض آسیب و انحراف و حتی خوابهای شومی است که بدخواهان این سرزمین برای بهرهبرداری از آن نقشه کشیدهاند!
روزگاری جماعتی از سیاستمداران این موتور پیشرفت را به مثابه مانعی برای سیاستهای خود میدیدند، لذا تلاش داشتند جنبش دانشجویی را منفعل کنند که رهبرحکیم انقلاب بر سرشان فریاد زدند: «خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند. کشوری که جوانانش سیاسی نباشند، اصلاً توی باغ مسائل سیاسی نیستند، مسائل سیاسی دنیا را نمیفهمند، جریانهای سیاسی دنیا را نمیفهمند و تحلیل درست ندارند. مگر چنین کشوری میتواند بر دوش مردم، حکومت و حرکت و مبارزه و جهاد کند!؟» (12/8/1372) روزگاری دیگر دانشگاه را به جولانگاه فعالیتهای سیاسی ساختارشکنانه خود بدل کرده و آن را به «باشگاه فعالیت سیاسی» تبدیل کردند! آنان برای در اختیار گرفتن جنبش دانشجویی حربههای گوناگونی را به کار بردند و تلاش کردند جریان دانشجویی را به پیاده نظامی برای پیشبرد اهداف سیاسیشان بدل کنند و هر روز کشور را به آشوب بکشانند! که اوج آن را میتوان در ماجرای کوی دانشگاه تهران مشاهده کرد. امروز نیز طیفی دیگر برآنند تا با بهرهگیری از روحیه عدالتخواهی و فسادستیزی دانشجویی، بستری برای بازیچه قرار گرفتن جنبش دانشجویی فراهم آورند و حتی ایشان را در برابر نظام اسلامی و امام جامعه قرار دهند و به جاده انحراف و انحطاط بکشانند! در این مسیر حتی از آنکه از عناوینی چون انقلابیگری، آتش به اختیار و... بهره بگیرند، ابائی ندارند! درد بزرگی که متأسفانه در سالهای اخیر میتوان نشانههایی از اثرگذاری این ترفند را بر بخشی از بدنه جنبش دانشجویی کشور مشاهده کرد! همه موارد برشمرده فوق به خوبی حکایت از آن دارد که سرمایه عظیم جنبش دانشجویی کشور تا چه اندازه گرانبهاست که دشمنان این ملت به این سادگیها از آن دست نخواهند کشید و هر روز با ترفندی اهداف شوم خود را دنبال خواهند کرد. در این میان، این جنبش دانشجویی است که باید با هوشمندی و بصیرت کامل عمل کرده و فرصتطلبان را ناکام بگذارد. سرمایه بزرگ جنبش دانشجویی برای آنکه به موتور محرک جامعه در مسیر تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بدل شود، نیازمند تمسک جستن به عقلانیت و تدبیر و اعتدال است و همچنین چشم دوختن به رهنمودهای دیدهبان رهبر حکیم انقلاب اسلامی که با همه وجود به سرمایه ارزشمند جنبش دانشجویی اعتماد کامل و اعتقاد راسخ دارد.