جمعه پرشور 22 خردادماه را میتوان یکی از باشکوهترین روزهای ملت ایران دانست که حضور چهل میلیونی مردم در انتخابات در آستانه دهه چهارم انقلاب اسلامی از عظمت مردمیترین انقلاب تاریخ بشریت خبر میداد. در حالی که به نظر میرسید فردای انتخابات، سراسر ایران باید منتظر شکلگیری فضای شاد و پرشور ناشی از خلق این صحنه تاریخی باشد، متأسفانه حوادثی به وقوع پیوست که تا حدی توانست این جشن شادمانی بزرگ را تحتالشعاع قرار دهد و کام ملت را تلخ کند. جریان مدعی قانون، که منطقاً باید به نتایج انتخابات قانونی کشور پایبند بود، بلوایی آفرید که از آن با عنوان «فتنه عمیق» یاد شده است.
اولین گام در برنامه تبلیغی جریان دوم خرداد هنگام برگزاری انتخابات، ایجاد یک جنگ روانی و اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات بود. در این میان، پایگاههای خبری متعدد این جریان همزمان به درج اخباری مبنی بر پیش افتادن موسوی در انتخابات مشغول شدند. برای نمونه، یکی از پایگاههای خبری همسو با این جریان در مطلبی با عنوان «آرای خاموش به صحنه آمدند» مینویسد: «مشاهدات و گفتوگوی خبرنگار ایلنا با برخی از رأیدهندگان حاکی از آن است که بسیاری از کسانی که پس از انتخابات ریاستجمهوری سال 1376 در انتخابات شرکت نکردهاند و به رأی خاموش تبدیل شده بودند، پس از هشت سال در انتخابات شرکت میکنند. بر اساس این گزارش پیشبینی میشود نتیجه انتخابات در مناطق حومه شهر تهران بر خلاف برخی پیشبینیها که از رأی مطلوب کاندیدای خاصی حکایت میکرد، کاملاً به نفع کاندیدای دیگری رقم بخورد.»
آقای هاشمیرفسنجانی نیز بهطور ابهامآمیز، دغدغه خود را درباره سلامت انتخابات اعلام کرد و هنگام رأی دادن گفت: «بسیار مهم است که این انتخابات به گونهای برگزار شود که هیچکس نتواند شبههافکنی کند و همه بپذیرند آنچه که از صندوق بیرون میآید، همان باشد که مردم رأی دادند.»
عفت مرعشی، همسر آقای هاشمی نیز پس از اینکه رأی خود را به صندوق انداخت، خطاب به مردم و خبرنگاران گفت: «شما شاهد هستید که من در رأی خود نام میرحسینموسوی را نوشتم و امیدوارم که تقلبی صورت نگیرد که اگر این اتفاق بیفتد، من در پل صراط از آنها نخواهم گذشت.» وی سپس با حمله به دکتر احمدینژاد گفت: «امیدوارم احمدینژاد و دوستان خوارجش از مردم پاسخ دریافت کنند.» مرعشی ادعا کرد: «اگر تقلب نشود، موسوی رئیسجمهور میشود؛ ولی خدا نکند تقلب کنند که اگر اینگونه شود، مردم به خیابانها میآیند و اعتراض میکنند!»
حتی فضا بهگونهای بود که موسوی پیشاپیش، خود را پیروز انتخابات دانست و در شب جمعه (22/3/1388) چنین بیانیهای صادر كرد:
«به نام خداـ مردم شریف ایران! ضمن تشکر از حضور پرشور و استقبال گسترده شما از انتخابات ریاستجمهوری، به اطلاع میرساند طبق گزارشها و مستندات واصله علیرغم تخلفات و کارشکنیهای متعدد و نارساییهای گسترده، مستندات واصله حاکی از آن است که رأی اکثریت قاطع مردم، متوجه این خدمتگزارشان بوده است. از مسئولان امر میخواهم در شمارش آرا نهایت دقت را بنمایند و اعلام میکنم در غیر اینصورت، از همه امکانات قانونی برای احقاق حقوق حقه ملت ایران اقدام خواهم کرد. همینجا فرصت را مغتنم میشمارم و از ملت شریف ایران میخواهم آماده برگزاری جشن پیروزی در شامگاه میلاد بانوی دو عالم حضرت فاطمهزهرا(س) باشند.»
اما نتایج اعلام شده از سوی ستاد انتخابات کشور، از حقیقتی دیگر حکایتی داشت و از شکلگیری حماسهای باشکوه و بینظیر خبر میداد که با حضور حدود چهل میلیون نفر و مشارکت 85 درصدی شکل گرفته بود و پیروز این میدان «محمود احمدینژاد» با رأی 5/24 میلیونی بود. این آمار نشان داد، تمامی ادعاهای ستاد جنگ روانی میرحسینموسوی کوبیدن بر طبل توخالی بود و نامزد مورد علاقه آنها اعتباری بسیار کمتر از آنچه ادعا میشد در میان مردم دارد.
رأیگیری این انتخابات در ۲۲ خردادماه ساعت ۸ صبح شروع و تا پاسی از شب تمدید شد. رأی موسوی بیشتر از 13 میلیون و 200 هزار نشد که 33/75 درصد کلا آرا بود و اختلافی 11 میلیونی با رقیب داشت. محسن رضایی در جایگاه سوم قرار گرفت و توانست تنها 678 هزار رأی که معادل 1/73 درصد آرا بود، کسب کند. در پایان صف نیز مهدی کروبی قرار گرفته بود که کمتر از یک درصد آرا برابر با 333 هزار رای کسب کرده بود و آرایش حتی از آرای باطله که برابر با 409 هزار بود نیز کمتر بود!
اخبار اعلام شده، ستاد جنگ روانی دوم خرداد را برای لحظاتی به کما برده بود. محمدعلی ابطحی، مشاور برجسته خاتمی و بهظاهر حامی این روزهای کروبی، در وبلاگش، وضعیت اردوگاه دوم خرداد را چنین توصیف میکند: «دیشب اما شب تلخ شوکآوری شد. خبرها، مثل چهار سال پیش با اعلام زودرس خبرگزاری فارس و کیهان شکل گرفت. اول باورکردنی نبود. کمکم که خبرها جلو رفت، خبرها داشت مثل یک کوه سنگین در برابر چشم کسانی که دیده بودند واقعیت این نیست، رسمی میشد... این بار مسئله خیلی مهمتر از تقلب بود. خیلیها اسم آن را کودتای سفید میگذارند. با ستادهای مختلف در تماس بودم. مگر میشد خوابید؟ دو بار رفتم پیش آقای کروبی یک بارش ساعت 2 بامداد بود. با دوستان مختلف در ستاد آقای موسوی صحبت میکردم. همه شوک بودند. هر وقت فرصت میکردم به فیس بوک و فرندهای نگران آنجا سر میزدم. دوستانی که این بار انتخاب کرده بودند و نتایج را میدیدند و داشتند دق میکردند، میخواستند حرفهای امیدوارکننده بزنم. من هم از این خبرها نداشتم. شرایط سختی بود.»
خروج از کما، سرآغاز اقدامات غیرقانونی بود که با هدف زیر سؤال بردن انتخابات طراحی شده بود.