در ماههای اخیر، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از یک روند پویا و فعالی برخوردار شده است. شرکت رئیس جمهور در اجلاسهای منطقهای، از جمله شانگهای و اکو، رایزنی و گفتوگوی تلفنی با مقامات عالی خارجی از جمله رؤسای جمهور چین، روسیه، فرانسه و ... و همچنین افزایش سفرهای مقامات عالی خارجی در قالب هیئتهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و تجاری به تهران حتی از کشورهای رقیب و پایتختهایی که تا پیش از این سیاست غیرمعقولی در قبال کشورمان داشتند، مصادیق بارزی از تقویت «عملگرایی نتیجهمحور» در سیاست خارجی دولت آقای رئیسی است.
اگر تا پیش از این و در هشت سال گذشته، تمرکز بر حوزه کشورهای غربی، مرکز ثقل سیاست خارجی کشور را تشکیل میداد، اما این روند با آغاز به کار دولت دکتر رئیسی تغییر یافته و ضمن برخورد قاطع و سختگیرانه در حوزه منافع ملی با آمریکا و بازیگران اروپایی، توجه ویژه به کشورهای منطقه به طور خاص و آسیاگرایی به طور عام، به صورت جدی در دستور کار سیاست خارجی دولت قرار گرفته است. امروز احیای برجام دیگر ستون اصلی سیاست خارجی کشور را تشکیل نمیدهد؛ بلکه آنچه مورد اهتمام قرار گرفته است، بازگشت به اولویتهایی است که پیش از این و در دورههای قبلی به هر دلیلی از آن غفلت و رویگردانی شده بود؛ یعنی سیاست نگاه به همسایگان که تهران را به مرکز توجه و «کانون دیپلماسی» منطقه تبدیل کرده است. در خصوص برجام تنها کافی است اشاره شود که اولین و مهمترین اصل سیاست خارجی دولت، ایجاد و حفظ اهرمهایی است که آمریکا را از زیر پا گذاشتن هرگونه توافق بازدارد.
اسناد بالادستی و تصمیمگیری در سطوح عالی نظام نیز اولویت اصلی روابط خارجی را به همسایگان زمینی و دریایی داده است. بر این اساس، کشورهای همسایه، اولویت اصلی گسترش روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران به شمار میروند. کشورهای مسلمان، کشورهای درحال توسعه و کشورهایی که یکی از نیازهای مهم اقتصادی، نظامی و تکنولوژیکی کشور را تأمین میکنند، به ترتیب در اولویت بعدی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار دارند. اینکه چرا گسترش مناسبات دوجانبه و چندجانبه با کشورهای همسایه در عرصههای مختلف وجودی اولویت روابط خارجی کشور را تشکیل میدهد، عمدتاً به ظرفیتها و فرصتهایی برمیگردد که به شکل آسان و کمهزینه در همسایگی وجود دارد. پیوندهای مشترک تاریخی، فرهنگی و غیره و در کنار آن، سرنوشت مشترک در حوزه امنیت و ثبات و درهمتنیدگی منافع ملی، موضوعات مهم دیگری هستند که روابط همسایگی را حائز اهمیت میکند.
رویکردی که جمهوری اسلامی هماکنون در قبال کشورهای همسایه دنبال میکند، ارتقای همکاریهای منطقهای از طریق «تعامل حداکثری با همسایگی» و «تجارت پیرامونی» است. سفر اخیر مشاور امنیت ملی امارات به تهران و ابلاغ پیام دعوت رئیس امارات از رئیس جمهور برای سفر به امارات، مثال صریحی است از اینکه دولت آقای رئیسی در جهت پیشبرد «سیاست همسایگی» که جمهوری اسلامی ایران را به مرکز تعاملات سیاسی، اقتصادی و غیره تبدیل میکند، حتی پذیرای کشورهایی است که در سالهای اخیر مناسبات خارجیشان با جمهوری اسلامی تا سطح تنش ارتقا یافته بود. اینکه رئیس جمهور اسلامی ایران به مشاور امنیت ملی امارات وقت ملاقات میدهد و با او پیرامون راهکارهای تقویت روابط دوجانبه گفتوگو میکند، برخلاف تحلیلهای هدفمندی که میخواهند آن را نشانه ضعف تلقی کنند، اتفاقاً نشاندهنده قدرت، حسن نیت و آغوش باز جمهوری اسلامی برای استقبال از کشورهای همسایه عربی است؛ آنهم در شرایطی که محافل سیاسی، امنیتی و رسانهای وابسته به رژیم صهیونیستی و آمریکا با طراحی برنامهها و سیاستهای مختلف همچنان تخریب روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران با همسایگانش را به جد دنبال میکنند.