مباحث اقتصادی واکسن کرونا یکی از دغدغههای تیم تحقیق و تولید واکسن نورا بوده است؛ به همین منظور در خدمت دکتر شهرام نظریان، عضو تیم علمی مجریان واکسن نورا هستیم تا ابعاد اقتصادی موضوع واکسن را با تمرکز بر واکسن داخلی به ویژه واکسن نورا بررسی کنیم.
درباره اهمیت اقتصادی واکسن کرونا توضیح دهید.
شیوع گسترده ویروس کرونا چندین ماه متوالی است که کل دنیا را درگیر کرده و احتمالاً به چندین سال درگیری خواهد کشید و خسارتهای جانی، مالی و معنوی فراوانی را به جامعه بشری وارد کرده و میکند. با وجود برخی نظرات همچنان تهدیدات زیستی به منزله یکی از مهمترین چالشهای حال و آینده جامعه بشری مطرح است و در این بین یکی از راههای برونرفت از این بحران یا به حداقل رساندن خسارتها «واکسن» است. هنر و توانمندی ما برای تبدیل تهدیدات به فرصتها با استفاده از زیستفناوری است که میتواند به ما کمک کند تا تهدیدات زیستی را به فرصت تبدیل کنیم که گاهی تبدیل تهدید به فرصت میتواند همراه با منافع اقتصادی زیاد برای جامعه بشری و کشورهای درگیر باشد. در دو دهه اخیر، با توجه به اینکه داروها و ترکیبات زیست فناورانه در پیشگیری یا درمان بیماریها مؤثر بودهاند، اهمیت بسیاری پیدا کردهاند و روند تجاریسازی این ترکیبات و فروش آنها رشد چشمگیری در دنیا داشته است. بر همین اساس هم بسیاری از شرکتهای بزرگ با سرمایهگذاریهایی که انجام میدهند، سعی میکنند در این حوزه سودهای کلان اقتصادی هم برای خود و هم برای کشور مادر کسب کنند. در سال ۲۰۱۳ ارزش این بازار بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار گزارش شد؛ این در حالی است که در سال ۲۰۱۹ این ارزش به ۳۸۷ میلیارد دلار رسید و پیشبینی میشود این بازار در سال ۲۰۲۶ هم ارزشی معادل ۶۲۵ میلیارد دلار داشته باشد. در ایران، میزان ارزش افزوده داروهای زیستی پس از حوزه فناوری اطلاعات در رتبه دوم قرار گرفته و بعد از فناوری اطلاعات بالاترین ارزش افزوده را دارد. نکته حائز اهمیت این است که از ۱۳۵ قلم داروی اولیه که در حوزه پیشگیری و درمان مورد نیاز است و تولید آن باعث میشود که ارزبری کمتری به کشور تحمیل شود، ۲۷ مورد از این ۱۳۵ قلم دارو و ماده اولیه ترکیبات بیولوژیک است. ارزش تولیدات این صنعت در حوزه دارو و زیست فناوری در کشور 2/1 دهم میلیارد دلار برآورد شده است؛ نکته جالب این است که کشور ما در تنوع موضوعی محصولات بیولوژیک در منطقه جایگاه اول را دارد و در جهان از لحاظ تنوع رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.
آمار جالبی دادید، منظور واکسن، فاکتور هشت و هفت و محصولات اینچنینی است که در آن مزیت داریم، درست است؟
بله. افق پیش روی فناوری زیستی در خصوص کشور ما این است که باید یکی از پرچمداران این حوزه شویم تا اقتصاد نفتی را به یک اقتصاد دانشبنیان تبدیل کنیم. با توجه به امکانات موجود در کشور و برنامهریزیهای احتمالی، سهم ایران و شرکتهای زیست فناوری ایرانی میتواند ۲۳ میلیارد دلار از سهم جهانی ۷۷۰ میلیارد دلاری در سال ۱۴۰۴ باشد. طبیعتاً با سیاستگذاری درست و دقیق حمایت از این فناوری، میتوان آینده درخشانی را برای آن متصور بود.
به نظر شما در حوزه واکسن و صادرات آن میتوانیم مزیت اقتصادی داشته باشیم؟
در مورد واکسنها باید گفت، واکسیناسیون توانسته سالانه از مرگ هزاران نفر جلوگیری کند. طبیعتاً با توجه به تهدیدات نوین زیستی تلاشهای زیادی هم برای تولید واکسنهای جدید با هدف پیشگیری و مقابله با این در حال انجام است. با وجود واکسنها، تخمینزده شده است به صورت متوسط امید به زندگی در قرن بیستم تا ۳۰ سال افزایش پیدا کند، لذا اقبال جهانی وجود دارد. در ایران با توجه به تهدیدات بیولوژیکی و تغییرات اکولوژیکی و بیوتروریسم فعالیت در حوزه داروهای زیست فناوری و نوترکیب یکی از ضروریاتی است که باید به آن توجه شود و تا حدودی هم این گفتمان در کشور وجود دارد. توجه به واکسن و فناوری آن میتواند یکی از مؤلفههای اقتدار منطقهای و جهانی شود. در حوزه اتفاقات کرونا کشورهایی که در حوزه واکسن فعال بودهاند، به عنوان یک مؤلفه اقتدار جهانی از آن استفاده میکنند. اگر به فناوریهای واکسن در کشور بیشتر توجه شود، میتوان آن را به منزله یک مؤلفه اقتدار جدای از جنبه اقتصادی آن به حساب آورد. واکسن میتواند زبان دیپلماسی فناوری برای کشور باشد. همچنین، با توجه به جنبه ضد استکباری و نهضتی انقلاب میتواند وسیله دفاع از کشورهای همسو در برابر تهدیدات بیولوژیک باشد.
آقای دکتر واکسن تنها در شرایط کرونا مزیت اقتصادی دارد؟ یعنی این فرصت فقط در قبال تهدید کرونا ایجاد شده است؟
بر اساس مطالعات بانک جهانی هر ۱۴ تا ۲۰ دلار سرمایهگذاری در بخش واکسن و واکسیناسیون امید به زندگی افراد را یک سال افزایش میدهد. نسبت هزینه و فایده سرمایهگذاری در واکسن دو برابر است؛ یعنی درمان دو برابر واکسن تحمیل هزینه دارد. برآوردهای جهانی نشان میدهد، بازار واکسن طی چهار سال آینده ۳۰ درصد رشد خواهد کرد. کرونا و شیوع بیماریهای عفونی مؤید این امر است. خیلی از دولتها به این نتیجه رسیدهاند که هزینهای که برای درمان می کنند، چندین برابر هزینه پیشگیری است؛ از این رو اقبال به واکسن زیاد شده است و تمرکز دنیا بر ایمنسازی است تا درمان. الان بازیگران کلیدی بازار واکسن در دنیا تقریباً شش شرکت بزرگ هستند و روی این امر سرمایهگذاری زیادی هم کردهاند.
اشارهای به مزیت در بازار واکسنهای نو ترکیب کردید، در این باره توضیح دقیقتری بفرمایید.
برآوردها نشان میدهد از سه مدل اصلی واکسن در جهان واکسنهای ویروسی که ویروس کشته یا ضعیف شده هستند، به دلیل ایمنیزایی کمتر کاهش تولید خواهند داشت، واکسنهای دیانای هم یک کاهش محسوس دارند که به دلیل هزینه تولید است؛ در این میان واکسنهای نوترکیب جای خود را در بازار واکسنها باز خواهند کرد و شاهد ۲۰۰ درصد رشد بازار واکسنهای نوترکیب خواهیم بود که علت آن هزینه کم تولید و ارزش افزوده بالای آن است. الان در حوزه واکسن کرونا، واکسنهای فایزر، سینوفارم و مدرنا بیشترین حجم تولید را دارند که بیشترین صادرات مختص فایزر است، اما بیشترین تولید را سینوفارم دارد. البته فایزر و مدرنا از پیشبینیها عقب هستند؛ اما سینوفارم موفق بوده و چون واکسیناسیون چین تکمیل شده است، حجم صادرات آن افزوده خواهد شد. چین، اتحادیه اروپا، هند و آمریکا به ترتیب تولیدکنندگان واکسن از نظر حجم هستند، بعد کره جنوبی، روسیه و انگلیس. برآوردها نشان میدهد، آمریکا طی دو سال آینده رشد نزولی داشته باشد، اما سایرین تولید را زیاد کنند. رشد ارزش دلاری واکسن هم ۱۹ و نیم میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ با ۴۰ درصد افزایش در سال ۲۰۲۶ مواجه خواهد شد. اگر میخواهیم در کشور جهشی در این حوزه داشته باشیم، باید سهمی از این بازار بزرگ را بگیریم که در اختیار قرار گرفتن و همه اینها در گرو سیاستگذاری درست اتفاق میافتد. در این میان واکسنهای نوترکیب سهم زیادی را به خود اختصاص میدهند و بازار فروش به سمت این نوع واکسن است. ما هم باید به این موضوع توجه بیشتری داشته باشیم تا سهم بسزایی در این بازار پیدا کنیم.
تا امروز که صد میلیون دوز واکسن وارد کردهایم، حدود یک میلیارد دلار ارزش صرف شده که توانایی ما برای اختصاص ارز دارو و واکسن دو و نیم میلیارد دلار است که این یک میلیارد دلار واکسن از سهم دارو و تجهیزات پزشکی کم میشود، در حالی که ورود به عرصه بازار جهانی واکسن حتی میتواند یکی از اساسیترین فرصتهای ما برای رهایی از اقتصاد نفتی به اقتصاد زیست فناوری و دانشبنیان باشد.