سالروز شهادت سیدالشهدای جبهه مقاومت حاجقاسم سلیمانی، فرصت مغتنمی برای طرح این پرسش مهم و اساسی است که «وظیفه ما پس از سلیمانی چیست؟» طرح این پرسش هم منطقی و هم امری لازم است؛ چرا که شهید سلیمانی یک قهرمان واقعی برای ملت ایران و امت اسلام بود. او خود را وقف خدمت به مردم کرد و با جهاد چهلسالهاش عزت، استقلال و امنیت ملت ایران را تأمین کرد. برای پاسخ به این پرسش مهم، باید به یک سؤال دیگر جواب داد و آن اینکه، چرا رهبر حکیم انقلاب اسلامی، سکه مکتب به نام حاج قاسم زده و فرمودند: «به حاج قاسم سلیمانی، به چشم یک فرد نگاه نکنیم، به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درسآموز نگاه کنیم.»
به نظر میرسد، به دو دلیل مهم رهبر معظم انقلاب، این عنوان مکتب را برای شهید سلیمانی مطرح فرمودند؛ دلیل اول به شایستگیها، ویژگیها و شخصیت جامع حاج قاسم برمیگردد. معظمله تا قبل از شهادت حاج قاسم، عنوان مکتب را فقط و فقط برای حضرت امام(ره) به کار برده بودند. به عبارت دیگر، شهید سلیمانی اولین فردی است که پس از امام(ره)، از سوی رهبر معظم انقلاب، عنوان مکتب برایش مطرح میشود.
دلیل دوم به نیاز زمانه ما برمیگردد. انقلاب اسلامی در گام دوم و جمهوری اسلامی در دهه پنجم، با وضعیتی مواجه است که برای شتاببخشی به حرکت انقلاب اسلامی به منظور تحقق هرچه سریعتر آرمانهای انقلاب، به یک الگوی الهامبخش برای مردم و به ویژه برای نسل جوان نیاز دارد. رهبر معظم انقلاب با صدور بیانیه گام دوم در چهل سالگی انقلاب اسلامی، ضمن ترسیم گذشته، حال و آینده انقلاب و بازخوانی آرمان و اهداف این حرکت الهی، جوانان را مخاطب اصلی خود قرار داده، آنان را به یک حرکت فراگیر و عمومی برای سرعت بخشیدن به حرکت انقلاب به منظور تحقق آرمان اصلی، یعنی تمدنسازی اسلامی فراخواندند. متأسفانه پس از صدور این بیانیه، آن طور که شایسته و بایسته بود، این حرکت شتاببخش شکل نگرفت. شاید یکی از دلایلش، نبود الگوی الهامبخشی و قابل اطمینان برای مردم و به ویژه جوانان بود. وقتی سلیمانی به شهادت رسید و خداوند متعال آنگونه محبت این شهید را در دلها قرار داد و همگان را متأثر کرد؛ فرصتی حاصل شد تا رهبرحکیم انقلاب اسلامی، حاج قاسم را به مثابه یک الگو برای جامعه و به ویژه جریان مؤمن انقلابی معرفی کنند. بر این اساس، میتوان به آن پرسش اصلی پاسخ داد که ما در قبال سلیمانی، پس از شهادت این قهرمان ملت ایران چه وظیفهای داریم؟ شهید سلیمانی الگو برای چه امری و چه کاری است؟ با اطمینان میتوان گفت شهید سلیمانی، در موارد زیر میتواند یک نقش الگویی داشته باشد:
1- شهید سلیمانی یک مسئول برجسته تراز انقلاب اسلامی بود و برای مسئولان کشور یک الگوی تمامعیار است.
2- شهید سلیمانی یک پاسدار و فرمانده مطلوب و تراز انقلاب اسلامی است و برای تمامی پاسداران و فرماندهان سپاه یک الگوی کامل است.
3- شهید سلیمانی، یک مؤمن و انقلابی ولایتمدار است و میتواند برای اهل ایمان و معرفت، برای وفاداران به انقلاب و پیروان ولایت الگو باشد.
4- حاج قاسم عزیز، یک شخصیت مردمی و خدمتگزار ملت است و میتواند برای تمام کسانی که خود را مردمی میدانند و میخواهند خادم مردم باشند و به خلق خدا کمک کنند، یک الگو و راهنمای عمل باشد.
5- حاج قاسم یک مجاهد فیسبیلالله و ایستاده در وسط میدان در مقابل دشمنان است و میتواند برای تمامی مبارزان و مجاهدان فیسبیلالله الگو باشد.
6- حاج قاسم یک عارف واقعی و سالک الیالله است و میتواند برای شیفتگان این راه یک الگو باشد.
بنابراین در یک جمله میتوان گفت، وظیفه اصلی ما پس از حاج قاسم، آن است که «مکتب سلیمانی» را به یک گفتمان رایج و غالب در جامعه تبدیل کنیم. البته حاج قاسم خود تربیت شده مکتب اسلام و امامین انقلاب اسلامی است و در واقع مکتب او، در امتداد مکتب اسلام، مکتب امام(ره) و مکتب رهبری عزیزمان قرار دارد.
با این حال، مکتب حاج قاسم، یک مکتب پویا، گویا و کاربردی به اقتضای شرایط، برای حفظ انقلاب اسلامی و سرعتبخشی به حرکت انقلاب برای تحقق آرمانها و اهداف است. بنابراین تمرکز اصلی باید برای ادای دِین و انجام وظیفه پس از حاج قاسم، تمرکز بر روی مکتب سلیمانی است. در قبال مکتب سلیمانی حداقل امور زیر را باید به صورت جدی مورد توجه قرار داد:
1- مکتب سلیمانی را باید به درستی شناخت و با ابعاد، مؤلفهها و شاخصههای این مکتب آشنا شد.
2- تمامی دلسوزان انقلاب اسلامی، باید پس از شناخت مکتب سلیمانی، این شهید را الگوی خود قرار داده، شبانهروز در هر موقعیتی و هر مسئولیتی که قرار دارند، سعی کنند همانند این شهید عمل کنند. باید تلاش کرد از منظر شهید سلیمانی به اسلام، انقلاب، امام، جمهوری اسلامی، کشور، مردم، آمریکا،رژیم صهیونیستی، شهدا و خانواده شهدا و ..نگاه و توجه کرد. اگر ما نگاهمان به اسلام، انقلاب، جمهوری اسلامی و ولایت آنگونه شد که سلیمانی نگاه میکرد و اعتقاد داشت؛ آنگاه امید است که به شهید سلیمانی نزدیک شده باشیم. در این مسیر سخنرانیها و وصیتنامه حاج قاسم، ترسیمکننده و توضیحدهنده نگاه حاج قاسم به بسیاری از امور است. حاج قاسم در یک عبارتی میگوید،تلاش کنید رنگ خدایی به خود بگیرید و اسلام، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه رنگ خداست. بسیار روشن است که اگر کسی نقش الگویی حاج قاسم را بپذیرد و مصمم باشد مانند حاج قاسم بشود؛ تلاش میکند مثل این شهید والامقام رنگ خدایی پیدا کند و حاج قاسم راه رنگ خدایی پیدا کردن را به او نشان میدهد. حاج قاسم با ذوب شدن در ولایت، به درستی رنگ خدایی پیدا کرده بود. بر اساس همین رنگ الهی و مبتنی بر یک معرفت عمیق و اعتقاد راسخ، با سه قسم جلاله و با صراحت هر چه تمام اعلام کرد: «والله، والله، والله، از مهمترین شئون عاقبت بخیری، رابطه دلی، قلبی و حقیقی با این حکیمی است که امروز سکان این انقلاب را به دست دارد و روز قیامت خواهیم دید که این مهمترین محور محاسبه است.»
3- سومین کار ضروری، تبیین، تبلیغ و ترویج مکتب حاج قاسم است. باید با استفاده از تمامی شیوهها، ابزارها و به ویژه ابزار هنر مکتب حاج قاسم را معرفی کرد. این مکتب اگر با تبلیغ درست مبتنی بر تبیین صحیح به گفتمان غالب تبدیل شود، آنگاه حرکت انقلاب اسلامی به سمت قلههای عزت و افتخار و نائل آمدن به آرمان تمدنسازی اسلامی شتاب پیدا خواهد کرد.
4- از دیگر وظایف در قبال مکتب حاج قاسم، جلوگیری از تحریف و تخریب مکتب سلیمانی است، متأسفانه در آستانه دومین سالگرد شهادت حاج قاسم، حرکات مشکوکی برای تحریف و تخریب شخصیت حاج قاسم و مخدوش کردن مکتب سلیمانی آغاز شد.
با توجه به موارد چهارگانه مورد اشاره، نکته اصلی در شناخت دقیق و صحیح مکتب حاج قاسم است. کسی میتواند در قبال مکتب سلیمانی خوب عمل کند که این مکتب را خوب شناخته باشد. مکتب سلیمانی ابعادی دارد که حداقل چهار بعد اصلی آن عبارت است از: الفـ معنویت، بـ عقلانیت، جـ عدالت و دـ ولایتمداری. باید با این چهار بعد مکتب حاج قاسم به درستی آشنا شد و مؤلفههای هر یک از این ابعاد چهارگانه را شناخت. مکتب حاج قاسم، یک مکتب عقلانی و مبتنی بر خرد، تدبیر و اندیشه است. او با تدبیر و عقلانیت مبتنی بر معنویت، چهل سال جهاد موفق داشت و در 22 سال فرماندهی نیروی قدس سپاه، مبتنی بر همین ویژگیها، موفق شد تمامی طرحهای جبهه استکبار در منطقه را با شکست مواجه کند. حاج قاسم یک فرد عدالتمحور، عدالتگستر و پر تلاش برای تأمین حقوق مردم بود. حاج قاسم با رویکرد عدالتمحوری خود، خودش را وقف خدمت به مردم کرد. حاج قاسم در بعد ولایتمداری، شخصیتی بینظیر بود تا جایی که وصیت کرد بر روی سنگ قبرش بنویسند: «سرباز قاسم سلیمانی» آری، او با این عبارت به همگان درس داد که در جمهوری اسلامی و در نظام ولایی، هرکسی با هر عنوان و مسئولیتی، در برابر ولایت باید همانند یک سرباز عمل کند. این سربازی عیار رنگ خدایی شهید سلیمانی را نمایش میدهد. پس همه ما تلاش کنیم همانند او به رنگ خدا در آییم.