فتنه 88 با ادعای وقوع تقلب در برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری رخ داد. مکانیسم شکلگیری و سازماندهی این فتنه اینگونه بود که نخبگان معترض به نتیجهی انتخابات با فراخواندن طرفداران خود به خیابان، فضای پایتخت را تبدیل به آشوب و اغتشاش کردند. درواقع، فتنه 88 محصول پیوند خوردن نخبگان غربگرا و معترض، با بدنهی اجتماعی غربگرا بود که هر دو از روندهای سیاسی موجود در کشور احساس نارضایتی داشتند و با بهانه قرار دادن تقلب در انتخابات، برای تسلیم نظام در مقابل خواستههای خود، به مبارزه خیابانی روی آوردند. با این توضیح که اولاً آنان که به نفع نخبگان فتنهگر به میدان آمدند صرفاً محدود به طبقه متوسط شهری بودند که به طور عمده نیز در پایتخت متمرکز بودند و ثانیاً در مدل به صحنه کشاندن آنها، تلاش بر این بود که این اقلیت به عنوان اکثریت و کسانی که مطالبات اکثریت را نمایندگی میکنند، قلمداد شوند. از این نظر، مدل طراحی و اجرای فتنه 88، منطبق و منبعث از الگوی انقلابهای رنگی بود. به عبارت دیگر، مدل طراحی و اجرای فتنه 88 مبتنی بر ترکیبی از چانهزنی و فشار از بالا توسط نخبگان فتنهگر و فشار از پائین توسط بدنه اجتماعی طرفدار آنها بود. درواقع، نخبگان مذکور برای آنکه نظام را مجبور به تسلیم در برابر خواستههای خود کنند، به فشار اجتماعی نیاز داشتند تا از آن به مثابه اهرمی علیه نظام استفاده کنند که به زعم خود، این فشار با فراخوان مردم به خیابانها و ایجاد آشوب و اغتشاش، ایجاد میشد و این مدلی بود که در انقلابهای رنگی اجرایی شده بود.