نیمههای دیماه امسال، دومین سالگرد شهادت سیدالشهدای مقاومت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را سپری کردیم، در حالی که غم و دردمان کمتر نشد و یادش افزونتر از گذشته بود. در سالگرد شهادت این شهید عزیز، مردم دوباره سنگ تمام گذاشتند. از پروفایلهایی که به چهره عزیز و دوستداشتنی او مزین شد، تا کارهای فرهنگی خودجوشی که در کوچه و مسجد و محل انجام دادند.
در این میان که هر کس سعی کرد تا به نوبه خودش، قطرهای از دریای ابراز ارادت به مقام والای شهیدی باشد که در وصیتنامهاش درباره مردم این سرزمین نوشته بود: «جان من هزاران بار فدای آنها باد...»، فعالان حوزه فرهنگ و هنر نیز هر یک تلاش کردند تا سهم اندکی را نصیب خود کنند و به همین دلیل، آثار بسیاری در بخشهای گوناگون ساخته و منتشر شد. از شعر و داستان و دیوارنگاره زیبای میدان ولیعصر(عج) گرفته تا نماهنگهای مختلف، فیلم کوتاه، مستند و دیگر جلوههای هنری.
حتی برخی از این آثار از جمله فیلم کوتاه «توکل» در بعضی از میدانهای اصلی شهر تهران در نمایشگرهای بزرگ به نمایش درآمدند، تا شهر بیش از پیش رنگ و بوی «حاج قاسم» را به خود بگیرد؛ اما در میان تمامی این آثار، به خصوص آنها که تا به حال منتشر نشده بودند و برای اولین بار پخش شدندـ که البته همه در جای خود خوب و عالی بودندـ دو مستند نامشان بیش از بقیه بر سر زبانها افتاد و توانستند در دل مخاطبان جا باز کنند. «72 ساعت» در فضای مجازی و «پرواز 1:20» در تلویزیون. مستند «پرواز 1:20» در 24 ساعت نخست بعد از پخش از شبکه یک سیما، به یکی از پربازدیدترین محتواهای آرشیوی تلوبیون تبدیل شد.
مستندی که برای اولین بار به سراغ بُعد بسیار مهم شخصیتی سردار شهید سلیمانی رفته و بسیار خوب هم توانست از عهده روایت این بُعد برآید و آن هم عبارت است از بُعد زندگی خانوادگی آن اسطوره جهاد و مقاومت. موضوعی که قطعاً برای شیفتگان آن شهید بسیار مهم است و درسهای زیادی خواهد داشت. البته به تمامی وجوه این بُعد پرداخته نشده، بلکه فقط به سراغ برههای از این رابطه رفته که به ساعات و دیدارهای آخر این شهید با خانوادهاش مربوط میشد و این تأثیرگذاری مستند را چندین برابر کرد.
مستند پرواز 1:20 و استقبالی که مخاطبان از آن کردند، نشان داد همیشه داشتن امکانات ویژه نیاز نیست تا بتوان اثری ماندگار برای شخصیتهای جاودان تاریخ ساخت و قطعاً این موارد در کارهایی، مانند «پرواز 1:20» صادق است که آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. مانند مستند «مکتب سلیمانی در روستای قنات ملک» که البته پیش از این و در اوج سادگی ساخته شد، اما بسیار بر دل نشست. هر چند این موضوع نمیتواند دلیلی برای کوتاهی مسئولان و متولیان فرهنگی برای حمایت از تولید آثاری با موضوعاتی در این تراز باشد، اما این نوید را هم میدهد که آنها که با پای دل وسط میدان بیایند، میتوانند آثاری ماندگار نیز تولید کنند.