حمله عربستان سعودی در کنار امارات متحده عربی به یمن باعث شده است یکی از بدترین فجایع انسانی در طول نزدیک به هفت سال به وجود بیاید. در زمان حمله به یمن، این کشور به عنوان یک کشور ضعیف از نگاه محمد بن سلمان و بن زاید در عرض یک هفته به اشغال نیروهای یورشگر این کشورها در خواهد آمد.
شرکت امارات متحده عربی در جنگ علیه مردم یمن، باعث ایجاد اختلاف در بین امارتهای امارات متحده شد. این اختلاف بیشتر در فضای غیر رسانهای و حتی گاها رسانهای، خود را نشان داد. امارات متحده عربی در سال 1971 تأسیس شد و در کنار هفت امارت، دبی مرکز اقتصادی این امارتنشینها و ابوظبی مرکز سیاست و حکمرانی محسوب میشده است؛ بنابر قانون اساسی امارات، همواره حاکم ابوظبی ریاست کشور را به عنوان عالیترین مقام عهدهدار بوده و نخستوزیر و نایب رئیس نیز به عنوان مقام دوم و سوم این کشور به حاکمان دبی تعلق داشتند.
اکنون نیز این سمتها به ترتیب در اختیار خلیفه بن زاید حاکم ابوظبی و «محمد بن راشد آل مکتوم» حاکم دبی، قرار دارد. در واقع در بین هفت امارت، دو امارت ابوظبی و دبی به دلیل گرایشها و سیاستهای متضاد، همواره بر سر بسط سیطره و قدرت خود در این کشور و خارج از آن اختلاف نظر داشته و دارند.
جنگ علیه مردم یمن یکی از بارزترین موارد اختلاف بین امارت دبی و امارت ابوظبی است که به دلیل تکروی ولیعهد ابوظبی و شکست سیاستهای او در یمن موجب شده است که این سیاستها از سوی «محمد بن راشد آل مکتوم»، حاکم دبی، مورد انتقاد قرار گیرد. به نظر میرسد بعد از پاسخ انصارالله یمن به تجاوزات چندین ساله امارات به خاک یمن، در قالب هدف قرار گرفتن فرودگاه ابوظبی و چند نقطه دیگر در این امارت و تهدید به جواب بیشتر، در صورت تداوم تجاوزگریهای نیروهای تحت حمایت ابوظبی، اختلافات درون کشور امارات متحده عربی به اوج خود رسیده است.
از این رو میتوان گفت پاسخ موشکی انصارالله یمن به تجاوزگری امارات متحده عربی پیامدهای استراتژیکی را در بر داشته است که باعث تشدید اختلافات در درون امارتهای این کشور شده است. فرار سرمایهگذاران خارجی از کشور: امارات متحده عربی که به شدت به دنبال جذب سرمایههای خارجی است و در این زمینه امارات با رویکرد مصالحه با همسایگان پیشتاز این سیاست است. متأسفانه بن زاید در سالهای اخیر به خصوص در قضیه یمن، برخلاف این سیاست تلاش کرده است. دنباله روی از سیاستهای تنشزای آمریکا و عربستان سعودی در منطقه مهمترین دستاورد حاکم ابوظبی بر امارات متحده عربی بوده است، که به شدت با امنیت اقتصادی این کشور در تعارض بوده است. بعد از خدشهدار شدن امنیت وارداتی این کشور، پیشبینی میشود که میزان سرمایهگذاری در این کشور کاهش پیدا کند.
نکته بعدی این است که در پژوهشی که «مرکز مطالعات خلیج» درباره حقوق مدنی و سیاسی شهروندان اماراتی در پنجاه سال گذشته منتشر کرده، آمده «علیرغم حجم رفاه و خدماتی که شهروندان تجربه کردهاند، [اما] از حداقل حقوق شهروندی، یعنی مشارکت در انتخاب حاکم محروم هستند. دولت از بدو تأسیس تاکنون شاهد دستاوردهای بسیاری در زمینههای اقتصادی و فناوری بوده، اما از سوی دیگر افت چشمگیر حقوق بشر و پرونده مدنی و همچنین مشارکت سیاسی مردم را نیز همراه داشته است». یعنی وارد شدن خود سر حاکم ابوظبی به جنگ یمن بدون در نظر گرفتن در خواست مردم باعث شده است که وضعیت سیاسی امارات نیز مورد مطالعه قرار گیرد و انتقاداتی به آن وارد شود.
بهره سخن
جنگ یمن نه تنها هیچگونه دستاوردی برای امارات در برنداشته است، بلکه امارات متحده را وارد چالشهای اساسی امنیتی و اقتصادی کرده است. چالشهایی که ممکن است به عدم اتحاد امارات متحده عربی منجر شود. لذا تدبیر زودهنگام برای خروج از جنگ یمن در مرحله اول به نفع امنیت و در مرحله دوم به نفع اقتصاد امارات خواهد بود.