یکی از بزرگترین نعماتی که خداوند به انقلاب اسلامی عطا کرده، حضور علما و فقهای صالح و پرهیزکار است؛ علمایی که خود را وقف پیریزی علمی و اخلاقی انقلاب و نظام اسلامی کردند. بههمین دلیل باید شاکر خداوند باشیم که همیشه عالمان و اهل اخلاق پشتیبان فکری انقلابمان بودند و هر روز کشورمان در جهان علم و اندیشه نورافشان بود. اینکه عالمان و عاملان به اسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی را وضع کرده و به رشته تحریر درآوردند، در تاریخ بشریت بیسابقه بوده که دلیل بر حقانیت راه مردم انقلابی است؛ مردمی که همیشه قدردان زحمات علمای نیکسرشت، پارسا و دوراندیش هستند. هر نظامی برای ایستادن روی پای خود به استدلالها و استحکامات عقلی و علمی نیاز دارد. دفاع از اندیشه خود، اجرا و تثبیت اهداف و تبلیغ دستاوردهای خود مهمترین نیازمندیهای یک نظام سیاسی است. اینکه بتوان شجاعانه و عالمانه آرمانهای خود را در مقابل نگاه، تحلیل و قضاوت جهانیان، به ویژه دانشمندانش قرار داد، کار بزرگی است که در توان هیچ نظام سیاسیای نبوده و نخواهد بود. این نقش مهم را امام راحل(ره) و همچنین فقها و عالمان شیعه در تبیین مکتب و تعیین حدود و ثغور و تقنین اصول لازم، بهخوبی ایفا کردند؛ به گونهای که اکنون از محصول این تلاشها بهرهمندیم و به آن میبالیم. آنچه برای دلسوزان نظام اسلامی در هر مقام و جایگاهی در اولویت قرار دارد، الهی، اسلامی و عقلانی عمل کردن است؛ چه آنکه فقط در این شرایط است که میتوان به آینده نظام امیدوار بود.
«آیتالله العظمی صافیگلپایگانی» یکی از شخصیتهایی بود که با پشتوانهای از علوم الهی نقش بدیعی در قانونگذاری و نگهبانی از آن داشت. ایشان در سال 1297، در گلپایگان و در خانواده اهل علم و تقوا متولد شد. در همان سن طفولیت خود گرمای علم و معنویت را در خانواده خویش حس کرد و در آن فضا رشد و نمو داشت. خانوادهای اهل علم و فضیلت که همیشه مورد اعتماد مردم و پناهگاهی برای ضعفای جامعه بود. شوق وافر این عالم بزرگ در چنین خانوادهای به علم و عمل بهوضوح دیده میشد تا جاییکه بیهیچ خستگی تمام عمر خود را در این راه گذاشت و از هیچ تلاشی برای رشد دین و تحکیم آن در وجود خود و مردمش فروگذار نبود. آیتالله صافی تحصیلات خود را در گلپایگان نزد پدر عالم خود آغاز کرد و ادبیات عرب، کلام، تفسیر قرآن، حدیث، فقه و اصول را تا پایان سطح، در زادگاه خود به سرانجام رساند. این مرجع تقلید در 23 سالگی از گلپایگان به قم هجرت کرد و در درس سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت کوهکمرهای، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدرضا گلپایگانی و آیتالله بروجردی حاضر شد. او پس از چهار سال اقامت در قم، به مدت یک سال در نجف ساکن شد و در درس محمدکاظم شیرازی، سیدجمالالدین گلپایگانی و شیخ محمدعلی کاظمی حضور یافت. این عالم بزرگوار در نجف اشرف و در کنار بارگاه نورانی حضرت امیرالمؤمنین(ع) بهچهرهای شناخته شده تبدیل شد تا جاییکه پس از تصمیم برای هجرت دوباره به قم علمای نجف مانع ایشان بودند و میخواستند در نجف به تحصیل و تدریس ادامه دهد و طلاب و روحانیون را از درک محضر خود محروم نکند؛ اما تکلیف الهی بر این بود که ایشان به قم مهاجرت کرده و سالهای سال با شرکت در درس آیتاللهالعظمی بروجردی، استحکام علمی خود را دو چندان کند. این حضور هر چه بیشتر میشد علاقه استاد بر شاگرد مبرز خود نیز بیشتر میشد تا جاییکه بارها ایشان و برادرش مورد تجلیل آیتالله العظمی بروجردی(ره) قرار گرفتند.
اما شیخ لطفالله یک ویژگی خاص داشت و آن، اینکه از همان دوران کودکی شیفته امام غایب خود حضرت بقیهاللهالاعظم(روحیله الفداء) بود، در طریق ایشان قرار داشت و زندگی خود را وقف امام خود کرده بود. آیتالله بروجردی، استاد این مرجع بزرگوار وقتی عشق مشتعل شاگردش را برای امام زمان(عج) دید، به ایشان توصیه فرمود تا کتابی در ویژگیهای امام غایب(عج) تألیف کند. شیخ لطفالله آن کتاب را با موضوع نصوص مرتبط با امام دوازدهم و تاریخ زندگی و چگونگی ظهور آن امام(عج)، تألیف کرد و نامش را «منتخبالاثر» گذاشت. این اثر در سال 1380 و در اولین دوره کتاب سال ولایت، اثر برگزیده شناخته شد و در اولین دوره کتاب سال مهدویت هم اثر برتر نام گرفت. ایشان از دوران نوجوانی خود را سرباز امام زمانش میدید و همسنوسالان خود را بهسمت خدا و اهل بیت(ع)، به ویژه امام غایب(عج) دعوت میکرد. تلاش ایشان برای آشنا کردن مردم با امام دوازدهم شیعیان مثالزدنی بود و سخنرانیهای ایشان همیشه مورد استقبال مردم قرار میگرفت. ایشان از مشاوران نزدیک و همچنین از اصحاب شورای استفتای آیتالله بروجردی بود. در فقه، اصول، کلام، حدیث و رجال، به تدریس و تحقیق همت گماشته و آثار فراوانی را در این ابواب از خود بهیادگار گذاشته است. عالمان بزرگ شیعه مانند سیدجمالالدین گلپایگانی، سیدحسن طباطبایی بروجردی، امام خمینی و سیدمحمدرضا گلپایگانی بر مراتب علمی او تأکید کردهاند. آیتالله صافی گلپایگانی، پس از درگذشت آیتاللهالعظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی در آذر 1372ش، مرجع تقلید شناخته شد. مرحوم آیتاللهالعظمی گلپایگانی در وصیتنامه خود، آیتالله شیخ لطفالله صافیگلپایگانی را مجتهد مسلم و عادل خوانده بود.
آیتالله صافیگلپایگانی که رحمت و رضوان خدا بر او باد، نقش ویژهای در استحکامات دینی، علمی و اخلاقی نظام جمهوری اسلامی داشت. از آنجایی که آشنایی ایشان با علوم گوناگون اسلامی و تسلط بینظیرشان بر مسائل و چالشهای فکری روز دنیا دلیلی بود برای اینکه آیتالله بروجردی پاسخگویی به سؤالات فقهی و کلامی را به وی واگذار کند و این اعتماد موهبتی بود برای مردم انقلابی تا در ۲۸ مرداد تا ۲۴ آبان ۱۳۵۸ امام خمینی(ره) سکان مجلس تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را بهدست ایشان بسپارد. امام خمینی(ره) همیشه از بهترین علما و پاکترین انسانها برای انجام امور مهم نظام اسلامی استفاده میکرد؛ بههمین دلیل مسئولیت دبیری شورای نگهبان قانون اساسی را هم به ایشان سپرد. آیت الله صافیگلپایگانی در سال 1359شمسی، با حکم امام خمینی(ره)، عضو فقهای شورای نگهبان شد و هشت سال تا تیر 1367 دبیر شورای نگهبان بود. آیتالله صافی در تیر 1367 شمسی از عضویت در شورای نگهبان استعفا کرد تا در سنگر دیگری به اسلام، مسلمانان و انقلاب اسلامی خدمت کند. ایشان با بهرهگیری از علوم روز دنیا به دلیل تأمین نیاز مردم برای آشنایی با معارف دین و دوری از شبهاتی که دشمنان دین و اخلاق وارد میکردند، مرکز تحقیقات اسلامی دارالزهراء(س) را در سال 1389ش، در تهران و باهدف پاسخگویی به سؤالات شرعی و مشاوره دینی و خانوادگی راهاندازی فرمود. از این مرجع جهان تشیع آثار فراوانی منتشرشده که به 80 عنوان فارسی و عربی میرسد و مفتاح علوم مختلف و دریچهای برای نگاه درست به دین اسلام است. برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی و اردو ترجمه شده و مقالات و اشعاری نیز از سوی ایشان در مجلهها و رسانههای متعدد منتشر شده است.
برخی از مقالاتی که آیتالله صافی تألیف کرده، به خواست و توصیه آیتالله بروجردی بوده است؛ از جمله مقالهای در پاسخ به مجلهای در هند که مدعی برگرفته شدن اسلام از دین بودایی بوده است. در موردی دیگر، صافیگلپایگانی مقالهای در پاسخ به شیخ محمود شلتوت نوشت و به ادعای او درباره استخاره در نظر مکتب اهل بیت(ع) واکنش نشان داد. شیخ محمود شلتوت در مجله رسالهالاسلام، ضمن تفسیر آیه «و إن تستقسموا بالازلام»، استخاره در مکتب اهل بیت(ع) را از قبیل استقسام بالازلام دانسته است.
آیتالله لطفالله صافیگلپایگانی مرجع تقلید شیعیان پس از سالها فعالیت و مجاهدت علمی و اخلاقی در بامداد روز سهشنبه 12بهمنماه سال1400 بر اثر ایست قلبی دعوت حق را لبیک گفت و پس از تشییع بر روی دستان مردم مؤمن و انقلاب ایران اسلامی در کربلا و در جوار حرم شریف حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به خاک سپرده شد. روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.