با ناکام ماندن فتنهگران در مراحل گوناگون سناریوی کودتای مخملین، اعم از پیروزی در انتخابات، ابطال انتخابات و تداوم اردوکشیهای خیابانی، سناریوی دیگری در دستور کار آنان قرار گرفت که از آن میتوان با عنوان تلاش برای نامشروع جلوه دادن دولت دهم یاد کرد. در این فرآیند انتشار پرسش و پاسخهای شرعی از سوی برخی افرادـ که از آنها به عنوان مراجع عظام تقلید یاد شده استـ در جهت نامشروع نشان دادن دولت دهم کلید خورد که حربه تبلیغی جدیدی به حساب میآمد. این اقدام در راستای یکی دیگر از حربههایی بود که در طول ایام انتخابات به کار گرفته شد و آن، تلاش برای همراه کردن گروههای مرجع و از جمله علما و روحانیون و حتی مراجع عظام تقلید با فتنه سبز بود. این جریان از همان ابتدای ورود موسوی به عرصه انتخابات تلاش کرد تا با برقراری روابطی نزدیک با بیت علما و بهرهگیری از حافظه تاریخی مثبت اذهان ایشان نسبت به موسوی، وی را از ارادتمندان به روحانیت و حوزههای علمیه نشان دهد و از سویی دیگر از سوء تفاهمات و کدورتهای ایجاد شده بین بخشی از مراجع عظام تقلید و دولت نهم بهره جوید و بر شدت اختلافات بیفزاید. همچنین این جریان تلاش کرد با بزرگنمایی برخی چهرههای حوزه علمیه که مطرود انقلاب بودند، آنها را به صف حامیان موسوی بکشاند تا از یک سو آنها را بعد از مدتها انزوا بار دیگر در سطح افکار عمومی مطرح کند و از سوی دیگر پشتوانههای مذهبی و حمایتی موسوی را تقویت کند. یکی از این چهرهها که مورد سوء استفاده تبلیغاتی کودتاگران قرار گرفت، شیخ ساده لوح مطرود حضرت امام(ره) بود که هیچگاه حاضر نشد به رهنمودهای استادش در پرهیز از ورود به سیاست گوش جان بسپرد. وی متأسفانه در این سالها بازیچه عناصر سیاسی شد که جز به تضعیف نظام اسلامی و جایگاه رهبری نمیاندیشیدند. ارتباط تنگاتنگ و مستمر سران کودتای سبز در این ایام با بیت آقای منتظری از سوء استفاده دوباره این جریان از بیت وی حکایت داشت.
نمونه این اقدام، پرسش و پاسخی است که بین محسن کدیور (امام جماعت سبزپوش مسجد ضرار واشنگتن) و آقای منتظری صورت گرفت. نکته طنزگونه این ماجرا این است که کدیور در این روزها بهشدت متشرع شده و خیلی علاقهمند بود مسائل سیاسی خود را با پیروی از مراجع عظام تقلید حل کند و مستمراً سؤالات شرعیـ سیاسی خود را از آقای منتظری میپرسید! سؤالات جهتداری که پاسخ آن قابل پیشبینی بود و اغراض سیاسی نهفته در پس آن، آشکار است و گویا این پرسش و پاسخهای صوری تنها برای به حرف کشاندن آقای منتظری طراحی شده بود!
آخرین نمونه این سؤال و جواب ساختگی با عنوان «پرسشهای مردم رشید و مظلوم ایران از پیشوایان دینیشان» را محسن کدیور و منتظری طراحی و منتشر کردند. در پایگاه کدیور برای بزرگنمایی و با اهمیت نشان دادن این نظرات چنین آمده است: «فتاوای فوقالعاده مهم آیتاللهالعظمی منتظری در تداوم فتوای تاریخی آخوند ملا محمدکاظم خراسانی در نهضت مشروطه علیه استبداد محمدعلی شاه قاجار و فتوای مرحوم آیتاللهالعظمی خمینی در جریان انقلاب اسلامی علیه دیکتاتوری محمدرضا شاه پهلوی است. این بیانیه، مهمترین حکم صادره از سوی مراجع دینی قم درباره تخلفات مسئولان حکومتی پس از انقلاب اسلامی ایران ارزیابی میشود.»
از جمله اقدامات دیگر نظریهپردازان جنگ روانی کودتای سبز، چهرهپردازی و معرفی آیتاللهالعظمیهای بدون مقلدی بود که در برابر چشمان متعجب ملت یکشبه ساخته و پرداخته شدند. نمونه بارز آن «آیتاللهالعظمی زنجانی» است؟! در یکی از پایگاههای وابسته به جریان کودتا با خطاب کردن آقای زنجانی به آیتاللهالعظمی سؤال شرعی از وی پرسیده میشود: «مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی زنجانی، پس از عرض سلام، شرایط کارمندان دولت با توجه به غیرشرعی بودن دولت آتی به چه ترتیب خواهد بود؟ آیا ترک کار دولتی جایز است؟ در صورت حرج مالی چه باید کرد؟ باتشکرـ 21/4/1388» آنگاه جواب آقای زنجانی که معلوم نیست برای چه کسانی و کدام مقلدان صادر شده است، به این مشکل منتشر میشود: «با توضیح اینکه فرض ناصالح بودن و یا فاقد شرایط شرعی و قانونی بودن رئیس یک دولت، نامشروع بودن اصل دولت را موجب نمیشود؛ در فرض سؤال در چنین شرایطی افراد باید تلاش کنند فرد نامشروع و متقلب را از طرق مسالمتآمیز، تغییر دهند و فردی که واجد شرایط است را روی کار آورند. این تلاش و فعالیت، اگر موجب اصلاح امر شود و نتیجتاً فرد واجد صلاحیت را روی کار آورد، از باب امر به معروف تکلیف است و باید این عمل را انجام دهند و اگر چنین توان و قدرتی ندارند و ماندنشان در این مقام دولتی، صرفاً باعث تقویت مدیریت نا مشروع میشود، از باب نهی از منکر نمیتوانند در آن محل مانده و باعث این تقویت شوند و نیز موظفند از هر راه ممکن، در بیان مسئله و توضیح زیانهای این نوع مدیریت و تبعات سوء آن بکوشند؛ چراکه رعایت مراحل امر به معروف و نهی از منکر از امور عقلایی و عرفی است و شریعت حقه، آن را مورد تأیید قرار داده است. ولی اگر احتمال داده شود که ماندن در آن جایگاه دولتی، جلوی برخی از اعمال غیرقانونی را گرفته و در جهت تنویر افکار دیگران اثرگذار است، باید در آنجا مانده و در مواردی ممکن است مشکلی از انسان گرفتاری برطرف کنند که در این موارد ماندن در آن محل کار، تکلیف است.»
همچنین اظهارات عجیب و غریب آقای یوسف صانعی را نیز میتوان به مجموعه عملیات روانی کودتاگران افزود. متأسفانه باید گفت، در برخی موارد کودتاگران توانستند از این حربه به نفع خود بهرهبرداری کنند و از بخشی از عواطف و احساسات و تعلقات جامعه مذهبی استفاده کنند و خود را متشرع جلوه دهند!