از شب 22 بهمن 1400 جبهه استکبار با محوریت اتاق رسانهای آمریکا، با فعالسازی تمامی ظرفیتهای خود در فضای حقیقی و مجازی، یک تهاجم سنگین تبلیغاتی علیه سپاه پاسداران و تعدادی از فرماندهان سپاه و از جمله سردار دلها سیدالشهدای جبهه مقاومت شهید حاج قاسم سلیمانی را آغاز کرد.
این تهاجم سنگین و پرشدت با انتشار یک فایل صوتی از سوی «رادیو فردا» وابسته به آژانس رسانهای آمریکا شروع و به سرعت با به میدان آمدن همه رسانههای غربی، عربی، عبری و جریان ضد انقلاب و همچنین برخی رسانههای داخلی غربگرا و اصلاحطلب در روزهای گذشته به اوج رسید. تهاجم رسانهای علیه سپاه در آستانه یومالله 22 بهمن و جشن ملی 1400 در حالی شکل گرفت که پخش این فایل صوتی تکراری بود و دو سال قبل در تاریخ 20 بهمن سال 1398 برای اولین بار انتشار یافته بود. پرسش آن است که فایل صوتی انتشار یافته در دو سال قبل، با چه اهدافی از سوی امپراتوری رسانهای جبهه استکبار بازنشر پیدا کرد و چرا در مقطع انتشار قبلی، هیچ بازتابی متناسب با اهداف انتشاردهندگان نداشت؛ اما در این مقطع برخلاف گذشته بسیار سر و صدا کرد؟
پاسخ این پرسش را با تأمل در محتوای فایل صوتی میتوان پیدا کرد. محتوای این فایل صوتی حدود یک ساعته، گزارش تخلفات در شرکت هلدینگ یاس (از شرکتهای زیر مجموعه بنیاد تعاون سپاه) از سوی معاون اقتصادی سپاه به سردار جعفری، فرمانده وقت سپاه است. در این گزارش یک نکته برجستگی دارد و روح گزارش در همین یک نکته است و آن، اینکه در فرآیند فعالیتهای این شرکت افرادی برخلاف ضوابط و مقررات عمل کرده و بعضاً سوء استفاده کرده و مرتکب تخلف شدهاند و بیتالمال حیف و میل شده و باید برای حفظ بیتالمال با متخلفان برخورد شود.
در نقطه مقابل هم یک نکته و مطلب در صحبتهای فرمانده کل سپاه در آن مقطع در واکنش به این گزارش، بیش از همه برجستگی دارد و آن، اینکه با هر نوع تخلفی باید قاطعانه برخورد شود. در نهایت با عزم و اراده حاکم بر سپاه برای برخورد با تخلفات مالی و اقتصادی، گزارش تخلفات و اسامی متهمان این پرونده در اختیار مراجع قضایی برای رسیدگی قرار میگیرد. سازمان قضایی نیروهای مسلح هم با قاطعیت و سرعت به تخلفات متهمان پرونده رسیدگی و در فرآیند این رسیدگی، افرادی تبرئه و افرادی هم، مانند محمود سیف، عیسی شریفی، محمود خاکپور و مسعود مهردادی، به اتهام مشارکت در کلاهبرداری باندی، مشارکت در پولشویی و برداشت و تصاحب غیر قانونی وجوه به دو تا 30 سال حبس تعزیری، و همچنین استرداد وجوه تحصیلی و جزای نقدی محکوم میشوند. نکته قابل توجه اینکه، روابط عمومی سازمان قضایی نیروهای مسلح پس از تأیید حکم متهمان پرونده موسوم به «گروه اقتصادی یاس» از سوی دیوان عالی کشور، با صدور اطلاعیهای احکام صادره را رسانهای میکند. بسیار روشن است که محتوای این فایل صوتی و اقدامات بعدی انجام شده، یک سند محکم برای فسادستیزی سپاه است. بر همین اساس، وقتی این فایل صوتی در بهمن سال 1398 انتشار یافت، به دلیل محتوایی که داشت، نتوانست علیه سپاه پاکدست جنجالی به پا کرده و اهداف انتشاردهندگان را تأمین کند؛ اما این بار، آمریکای شکست خورده و متحدان ناکامش از رژیم صهیونیستی گرفته تا مرتجعین عرب و جریان ضد انقلاب و بعضاً غربگراهای داخلی، برای انتقام از سپاه و سردارانی چون شهید سلیمانی به عنوان عامل اصلی شکستهایشان به ویژه در منطقه، تصور کردند که با استناد به این فایل صوتی و در چارچوب قواعد و تاکتیکهای جنگ شناختی و جنگ روایتها، میتوانند به سپاه در افکار عمومی ایرانیان ضربه بزنند. لذا فایل صوتی تکراری را بهانه قرار داده، برای آن جنگ شناختی و جنگ روایتها که سناریوی آن را هم از قبل طراحی کرده بودند.
متهمسازی نظام جمهوری اسلامی به فساد سیستمی و قرار داشتن سپاه در کانون این فساد، نقطه هدف اصلی در این سناریوست. دشمن با تمرکز راهبردی بر این هدف، به دنبال زدن و تخریب توأمان سپاه و بیت رهبری در یک جنگ شناختی است. براساس این نقشه شیطانی، به محض انتشار فایل صوتی در آستانه 22 بهمن 1400 از سوی رادیو فردا، تمامی رسانههای وابسته به دشمن با بهانه قرار دادن این فایل از طریق لجنپراکنی، دروغگویی و تهمتزنی، با طرح موضوعات و مطالبی که هیچ واقعیت ندارد، تلاش کردند با متهمسازی سپاه و بیت رهبری و نظام به فسادستیزی به زعم خود این ارکان جمهوری اسلامی را در افکار ملت ایران بیاعتبار کنند. نوع پردازشها و روایتها در این جنگ شناختی مبتنی بر دروغپراکنی و متهمسازی، به گونهای است که آنچه از سوی شبکه رسانهای دشمن منتشر میشود، با روح حاکم بر فایل صوتی در تضاد است. این فایل صوتی، خود یک سند محکم برای اثبات فسادستیزی سپاه تحت امر ولایت است؛ اما روایتها به بهانه این فایل به دنبال القای فساد در سپاه است. عمق کینه استکبار و دنبالههایش در این جنگ شناختی نسبت به سپاه در برخی لجنپراکنیها به وضوح دیده میشود. حتی در برخی از این روایتهای دروغ دلیل این کینه و عداوتها خودنمایی میکند. برای نمونه، فردی با نام «رضا حقیقتنژاد» که از سربازان قلم به دست دشمن در این جنگ شناختی علیه ملت ایران است، در مطلبی با عنوان «هفت نکته درباره فایل صوتی»، تمام تلاشش تخریب نیروی قدس و فرمانده شهیدش، حاج قاسم سلیمانی است. در حالی که نه تنها ملت ایران، بلکه تمامی ملتهای منطقه، شهید سلیمانی را به حق عامل اصلی نجات منطقه از شرّ آمریکا و گروههای تروریستی، چون داعش میشناسند. این جیرهخوار آمریکای شکست خورده از سردار دلها، با هدف ادراکسازی برای مخاطب خود نسبت به شهید سلیمانی مینویسد: «قاسم سلیمانی مهمترین جعبه فساد در ایران بود. او دو میراث بر جای گذاشت: ویرانی در خاورمیانه و فساد در ایران!» به راستی آیا حاج قاسم اینچنین بود؟ میراث دوم حاج قاسم یعنی فساد در ایران، همان اندازه میتواند درست باشد که میراث اولش، یعنی ویرانی در خاورمیانه درست باشد. عامل ویرانی در غرب آسیا، آمریکاست یا شهید سلیمانی؟ پاسخ این پرسش را ملتهای افغانستان، عراق، سوریه، لبنان، یمن، ملت مظلوم فلسطین و بهتر از همه ملت بصیر ایران میدانند. به نظر نگارنده، تیر دشمن در این جنگ شناختی به سنگ خورد و این حیله و نیرنگ در نهایت نتیجه عکس برایشان خواهد داشت. آنان دنبال متهمسازی سپاه به فساد بودند، اما همین فایل صوتی و کارهای تبیینی که در حال انجام است، این حقیقت را آشکارتر خواهد کرد که سپاه پرچمدار و پیشگام مبارزه با هر نوع فساد در کشور است. فسادستیزی از اصول و ویژگیهای اصلی سپاه و فرماندهانش است. سپاه فاسد را، نه در درون خود و نه در کشور تحمل نمیکند. بر همین اساس، در موضوع مبارزه با مفاسد مالی و اقتصادی در کشور، سپاه در کشف، شناسایی و تشکیل پرونده برای مفسدان اقتصادی و معرفی آنان به قوه قضائیه بیشترین نقش را داشته است.