قدرت «جایگاه» هر کشور را در دنیای امروز مشخص میکند. کشورها به میزان قدرتی که دارند، در جهان «اعتبار» و وزن پیدا میکنند. همین موضوع هم موجب میشود دست بالاتر یا پایینتر را در دنیا داشته باشند. کشورهایی که قدرت کمتری دارند، معمولاً شکستخورده همیشه دنیای جنگ یا دیپلماسی هستند. مؤلفه قدرت به اندازهای مهم است که کشورهای صاحب قدرت، هر روز دایره آن را محدود میکنند و اجازه ورود کشورهای دیگر را نمیدهند. در حال حاضر، یکی از اساسیترین مؤلفههای قدرت داشتن دانش هستهای است که تاکنون حدود ده کشور به آن دست یافتهاند. آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلیس، آلمان، چین و... از اصلیترین کشورهای دارای این دانش به شمار میآیند. دستیابی کشورهای دیگر به این دانش با واکنش سخت دولتهای مذکور روبهرو میشود که در این میان ایالات متحده سختترین واکنشها را نشان میدهد. عراق، لیبی، اوکراین و... از جمله کشورهایی بودند که غرب موفق شد آنها را خلع هستهای کند؛ به گونهای که اوکراین که یک زمانی تحت عنوان معاهده بوداپست با اعتماد به غرب و شرق از هستهای دست کشید، امروز محل نزاع دولتهای بزرگ شده و ایالات متحده با تحریک کشور روسیه، اوکراین را در یک وضعیت بحرانی قرار داده است.
جمهوری اسلامی ایران کشور دیگری است که حدود دو دهه است که دولتهای بزرگ از هر طریق ممکن تلاش میکنند جلوی توسعه و پیشرفت هستهای ایران را بگیرند. تهدید، تحریم، اقدامات خرابکارانه و تروریستی، دیپلماسی و... همگی با هدف خلع هستهای ایران صورت میگیرد. برجام آخرین تلاشهای غرب برای برهم زدن توسعه و پیشرفت هستهای نظامی اسلامی در پیش گرفته شده است. امضای توافقنامه هستهای که در سال 1394 صورت گرفته، سبب شد جمهوری اسلامی ایران بخشهای مهم و زیادی از توسعه هستهای خود را متوقف کند و در عین حال تحت شدیدترین بازرسیهای آژانس بینالمللی هستهای قرار گرفت و در مقابل تقریباً «هیچ» عاید کشورمان شد؛ یعنی نه تنها تحریمهای غرب برداشته نشد، بلکه شدیدترین تحریمها نیز پس از برجام علیه کشورمان وضع شد. رهبر معظم انقلاب قبل از اجرای تلخ و ناگوار برجام که به صورت یک طرفه اجرا شد، در 9 بند موافقت خود را با برجام اعلام فرمودند. مواردی که اگر از سوی تیم مذاکراتی وقت(دولت روحانی) رعایت میکردند، بدون شک مشکلات امروزی برجام پیش نمیآمد و حتی غرب نمیتوانست دوباره تحریم کند. شروط نهگانهای که نشان میدهد یک دیپلمات در تراز انقلاب اسلامی باید با چه حساسیتی از منافع ملی و قدرت ملی محافظت کند. برای یادآوری شروط نهگانه رهبری برای اجرای برجام دوباره آنها را باز خوانی میکنیم:
تذکرات نهگانه
رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامهای به روحانی، رئیسجمهور و رئیس شورایعالی امنیت ملی، با اشاره به بررسیهای دقیق و مسئولانه برجام در مجلس شورای اسلامی و شورایعالی امنیت ملی و عبور این موافقتنامه از مجاری قانونی، دستورات مهمی را در خصوص رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیه کشور برشمردند:
1- از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول شده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل تدارک شود، که از جمله آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمهاست. در اعلام اتحادیه اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود این تحریمها به کلی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزله نقض برجام است.
2- در سراسر دوره هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر) از سوی هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام به شمار خواهد آمد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس، اقدامات لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند.
3- اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پرونده موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام کند.
4- اقدام در مورد نوسازی کارخانه اراک با حفظ هویت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن درباره طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
5- معامله اورانیوم غنیشده موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن در اینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید به تدریج و در دفعات متعدد باشد.
6- مطابق مصوبه مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعه میانمدت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است، تهیه و با دقت در شورای عالی امنیت ملی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
7- سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دوره هشت ساله هیچ کمبود فناوری برای ایجاد غنیسازی مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
8- توجه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
9- وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل به ویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا به آن تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیت ملی تعیین و تصویب شود.
نتیجهگیری
تذکراتی که رهبر معظم انقلاب در همان روزهای نخست اعلام کردند، نشان از عمق شناخت دشمن به ویژه آمریکا از سوی ایشان است. در واقع پس از خروج ایالات متحده از برجام در اردیبهشت 97 با روی کار آمدن دولت بایدن و برگزاری چندین دور مذاکره در وین، نشان میدهد مشکلات برجام اعم از تلاش برای گرفتن تضمین، تلاش برای لغو تحریمها، اعمال تحریم از سوی ترامپ بعد از برجام و...، همگی به سبب عدم در نظر گرفتن کامل تذکرات رهبری بوده است و متأسفانه تیم مذاکراتی کشورمان(ظریف و...) کوتاهیهای جبران ناپذیری در این زمینه داشتند.
حال که مذاکرات وین ادامه پیدا کرده است و هر روز غرب با یک ترفند جدید سعی در نادیده گرفتن منافع ملی و مهار قدرت جمهوری اسلامی ایران را دنبال میکند، توجه به این نکته ضروری است که ویژگی توافق خوب بین ایران و طرف غربی «دستیابی به رفع تحریمها»، «عادلانه و منطقی بودن و تحمیلی نبودن»، «ندادن اجازه نفوذ به حریم امنیتی و دفاعی و نظارت بر مراکز حساس» و «عدم پذیرش نظارتهای غیرمتعارف» است.
«حفظ حریم دانشمندان هستهای»، «صیانت از پیشرفتها و صنعت هستهای کشور»، «فرسایشی نشدن روند مذاکرات»، «توافق یکجا روی کلیات و جزئیات موضوع مذاکره»، «رعایت خطوط قرمز در متن توافق»، «رعایت شروط و الزامات مورد نظر رهبر معظم انقلاب برای اجرای برجام»، «تدبیر برای مقابله با تفاسیر خلاف واقع دشمن از مذاکرات» از ویژگی توافق تراز انقلاب اسلامی است و جز این بدون شک برای کشور هزینههایی را در بر خواهد داشت. بنابراین در تفسیر غرب، وین محلی برای مهار ایران به هر شکل ممکن خواهد بود و فرسایشی شدن آن نیز به نفع آنهاست تا دوباره جامعه را شرطی کنند و ایران نیز باید نگاه همهجانبه و بدون محدویت به وین را کنار بگذارد و با یک رویکرد متوازن در سیاست خارجی اجازه شرطی شدن مذاکرات را به اقتصاد خود ندهد.