صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۴  ، 
کد خبر : ۳۳۶۳۲۷
نگاهی به درس امام حسین(ع) به بشریت

تسلیم اراده خدا و عزیز خلق خدا

پایگاه بصیرت / سیدحسین خاتمی خوانساری

دنیا محل اراده‌ها و تحمیل اراده‌هاست. خداوند انسان‌ها را مختار آفریده تا اراده‌ او را از میان دیگر اراده‌ها انتخاب کند. اگر انسانی خود را ذلیل اراده خداوند دید، به ذلت‌های دیگر تن نمی‌دهد، اما اگر نخواست تحت سلطه خداوند باشد، ذلیل غیرخدا می‌شود. در واقع زیبایی بندگی به این است که خدا را بشناسیم و خود را مقهور او بدانیم و در اظهار عجز در درگاه خداوند به عزت برسیم. خداوند دوست دارد ما را با اختیار و اراده خودمان در مقابل خود ببیند و به‌همین دلیل است که به او پاداش می‌دهد و غیر از او را از نعمات خود و پاداش خود محروم می‌فرماید. در دعای عرفه، امام حسین(ع) به خداوند عرض می‌کند: «إِلَهِی كَیفَ أَسْتَعِز وَ فِی الذلةِ أَرْكَزْتَنِی...»؛ من چگونه استعزاز كنم و در مقابل تو دنبال عزت باشم در حالی كه تو من را در ذلت نشانده‌ای! این ذلت است که عزت می‌آورد. «وَلِلَهِ الْعِزَةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ...» عزت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است.(منافقون/8) مؤمنان به‌واسطه عزتی که از خداوند می‌گیرند هیچ ذلتی در مقابل کسی به خود راه نمی‌دهند و در مقابل هیچ حرف و عملی سر فرود نمی‌آورند. مؤمنانی که خدا را دارند، محکم و استوارند و هیچ ترسی از مخالفان خود ندارند و با اطمینان کامل به اعتقادات خود تکیه می‌کنند. اگر همه مردم دنیا کنارش باشند، فقط خدا را می‌بیند و اگر در مقابلش باشند باز هم خداوند را می‌بینند. «اَلْمُؤْمِنُ كَالْجَبَلِ الراسِخِ لا تُحَرِكُهُ الْعَواصِفُ...» مؤمن مثل كوه استوار است و طوفان‌ها او را به حركت در نمی‌آورند. کسی نمی‌تواند او را فریب دهد و جهتش را از راه خدا تغییر دهد. امام هادی(ع) می‌فرمایند: «وَ أَنْتَ الْقَائِلُ لَا تَزِیدُنِی كَثْرَةُ الناسِ حَوْلِی عِزةً...» تجمع مردم گرد من بر عزت من اضافه نمی‌كند و تفرق‌شان از دور من وحشتی در من ایجاد نمی‌كند. اگر همه مردم من را با دشمن تنها بگذارند، به حالت تضرع و عجز نمی‌افتم و در مقابل دشمن تسلیم نمی‌شوم.(زیارت غدیریه) امیرالمؤمنین علی(ع) نیز در جواب نامه برادرش عقیل می‌فرماید: «لایزِیدُنِی كَثْرَةُ الناسِ حَوْلِی عِزةً...» تجمع مردم گرد من بر عزت من اضافه نمی‌كند و تفرق‌شان هم موجب نمی‌شود كه خوفی در من پیدا بشود.(نهج‌البلاغه، نامه36)

این عزت به‌دلیل تکیه بر قدرت خداوند است. مؤمن در نیازمندی به خدا بی‌نیازی به دیگر انسان‌ها را می‌بیند؛ زیرا «أَلَیسَ اللهُ بِكَاف عَبْدَهُ»(زمر/36) و «وَ لاتَخْشَوُا الناسَ وَ اخْشَوْنِ»(مائده/44) مؤمن هر اراده‌ای را از سمت خدا می‌بیند و با این نگاه تحت فرمان هیچ‌کسی قرار نمی‌گیرد؛ به‌همین دلیل سفارش شده بر مداومت این جمله که می‌گوید: «یفْعَلُ‌ اللهُ مَا یشَاءُ بِقُدْرَتِهِ وَ یحْكُمُ مَا یرِیدُ بِعِزتِه»؛ خدای متعال هر چه را اراده كند انجام می‌دهد؛ چون قدرت دارد و آنچه را اراده می‌كند حكم می‌كند؛ چون عزیز است و دیگران در او نفوذی ندارند. تلاش پیامبران به ویژه پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) این بود که عزت و ذلت را به‌ما بشناسانند و مانع از آن شوند که تحت سلطه شیطان قرار بگیریم. امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه این‌چنین خداوند را می‌خواند: «وَاقِفٌ بِبَابِ عِزكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذلِیل»‏؛ ایستاده‌ام در درگاه عزت تو، ایستادن فرمان‌پذیر خوار.(دعای دوازدهم) رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) در کنار فرامین‌شان در عمل این عزت در مقابل انسان‌ها و ذلیل بودن در برابر خداوند را نشان دادند. حضرت اباعبدالله(ع) الگوی عملی عزت‌خواهی و عزت‌طلبی بود که به همه انسان‌ها تا قیامت درس عزت و عظمت داد. وقتی امام حسین(ع) خطاب به دشمن می‌فرمایند: «لا والله لا أعطیک بیدی إعطاء الذلیل، و لا أفر فرار العبیدَ...» نه به خدا سوگند! هرگز دست ذلت در دست آنان نمی‌گذارم و مانند بندگان فراری نمی‌گریزم.(الکامل فی‌التاریخ، ج3، ص288) درس آزادی و سربلندی و تعلق نداشتن به مطامع دنیایی و عزت‌خواهی به بشریت می‌دهد. شاید آن‌روز که امام حسین(ع) این جملات را می‌فرمودند، کسی آن ‌را درک نمی‌کرد؛ اما حالا که هزار و چهارصد سال از آن روز می‌گذرد و انسان‌های بی‌شماری در این دنیا آمده و رفته‌اند، بهتر می‌توانیم معنای تعلق نداشتن به دنیا و تمکین نکردن از دشمنان خدا را درک کنیم. «ألا و إن الدعی و ابن الدعی قد رکزنا بین اثنتین، بین السله و الذله. هیهات منا الذله»؛ یزید مرا بین دو راهی قرار داده است: کشته شدن و ذلت. هیهات که ما ذلت را بپذیریم.(تحف‌العقول، ص241) خداوند به کسی که خود را ذلیل درگاهش می‌بیند، عزت می‌دهد و جایگاه او را در میان انسان‌ها رفیع می‌کند. این پیروزی بزرگی است که همه جهانیان به آن اذعان می‌کنند و می‌خواهند مانند سیدالشهداء(ع) زندگی کنند، بنده خدا باشند و عزیز شوند. مرگ برای امام(ع) حیاتی است آزادانه، حیاتی‌ است باعزت که در هیچ‌ جای‌گاهی یافت نمی‌شود جز بندگی خداوند. حضرت اباعبدالله(ع) می‌فرمایند: «من می‌دانم که کشته می‌شوم، اما هرگز تن به ذلت نمی‌دهم. به خدا! اگر در دنیا هیچ پناه‌گاهی هم نداشته باشم، هرگز با یزید بیعت نمی‌کنم.»(نفس المهموم، ص33) هدف از حرکت امام حسین(ع) این بود که انسان‌ها را به‌سمت بندگی خدا بکشاند، ذلیل خدا کند و عزیز مخلوقات خدا.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات