بررسی و ارزیابی حمله به سه روحانی جهادگر در حرم رضوی که به شهادت دو نفر از آنها منجر شد، نشان میدهد این اقدام برنامهای از قبل طراحی شده بود[...]
بررسی و ارزیابی حمله به سه روحانی جهادگر در حرم رضوی که به شهادت دو نفر از آنها منجر شد، نشان میدهد این اقدام برنامهای از قبل طراحی شده بود. بی تردید، یک فرد تکفیری به تنهایی چنین تصمیمی را نگرفته است؛ بلکه پشت این صحنه یک سناریوی طراحی شده وجود دارد. در واقع، انتخاب حرم رضوی برای حمله تروریستی و گزینش طلاب جهادی به منزله افراد قربانی در این حمله وحشیانه نشان میدهد، دشمن به دنبال ایجاد اختلاف مذهبی و قومیتی در کشور بوده است. ناکامی و نتیجهبخش نبودن سناریوهای قبلی در ایجاد هرج و مرج در کشور، اتاق فکر محور عبریـ عربی را به این سمت سوق داده است تا با یک ترفند داعشگونه کشور را دچار بحران کند که البته واکنشها و نحوه برخورد و مدیریت موضوع موجب شکست این سناریو در همان مرحله اول شد.
رصد فضای مجازی نشان میدهد، از مدتی پیش جریانی با هدف خاص، سناریوی اخراج مهاجران افغانستان را مطرح کرده و در ادامه نیز افرادی به صورت نادانسته این خط فکری را دنبال کردند و از پیامدهای ورود مهاجران این کشور که در اثر ناامنی که آمریکا در این کشور به وجود آورده است، سخن به میان آوردند. در ادامه طراحان حمله تروریستی یک فرد اجیرشده و گرفتار در دام تبلیغات تکفیریها را به حمله تروریستی در حرم رضوی سوق دادند. بلافاصله پس از این اقدام هجمه علیه افغانیها در فضای مجازی به راه افتاد و به اصطلاح سیاست روباه پیر را در جهت ایجاد اختلاف به صورت دانسته یا ندانسته دنبال کردند. جدا از اینکه حادثه حرم رضوی باید به دقت بررسی و عاملان و طراحان آن باید به شدت تنبیه شوند، ولی طراحی صحنه نشان میدهد، ایجاد اختلافات مذهبی و قومیتی هدف اصلی این موضوع بوده است. ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و ایجاد اختلاف بین مردم ایران و افغانستان هدف بعدی دشمن بوده است. شکست سیاستهای محور عبریـ عربیـ غربی در منطقه به خصوص در یمن، عراق، سوریه، لبنان، ایستادگی مردم فلسطین در برابر صهیونیست و... سبب شده است تا برخی از کشورها با همراهی رژیم صهیونیستی به دنبال ناامنسازی جمهوری اسلامی ایران باشند. در واقع، رژیم صهیونیستی تلاش میکند با مشغولسازی کشورهای اسلامی در درون خود و بین همدیگر، از میزان نفرت مسلمانان نسبت به خود بکاهد که تحولات چند روز اخیر در سرزمینهای اشغالی نیز این سناریو را زیر سؤال برد.
نکته بعدی این است که جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب الگوی اسلام ناب را مطرح کرده است که مورد توجه بسیاری از مسلمانان قرار گرفته است؛ از اینرو برخی نیز با ارائه الگویی ناقص از اسلام و ترویج تفکر تکفیری تلاش کردند که مانع از پیشرفت الگوی نظام اسلامی شوند که حادثه مشهد از این زاویه قابل تحلیل و ارزیابی است. کسانی که در جامعه بینالملل مسئله حقوق بشر را علم میکنند، انتظار میرود درباره این اتفاق هم به میدان بیایند و آن را محکوم کنند؛ زیرا حریمی که حرمت دارد، از سوی یک جنایتکار که تحت تأثیر القائات شیطانی جریان تکفیری است، بدون مقدمه و مسئله پیشینی شکسته شده است.