براساس روندهای جهانی و تأكید سیاستهای كلی نظام به دانشبنیان شدن اقتصاد كشور، موضوع حمایت از ایجاد و رشد كسبوكارهای نوپا و شركتهای دانشبنیان و رفع موانع و چالشهای مربوط به آن طی یک دهه اخیر از اهمیت بالایی برخوردار بوده است[...]
براساس روندهای جهانی و تأكید سیاستهای كلی نظام به دانشبنیان شدن اقتصاد كشور، موضوع حمایت از ایجاد و رشد كسبوكارهای نوپا و شركتهای دانشبنیان و رفع موانع و چالشهای مربوط به آن طی یک دهه اخیر از اهمیت بالایی برخوردار بوده است؛ به گونهای که در بند دوم سیاستهای اقتصاد مقاومتی افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی ایران به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه به عنوان یکی از اهداف و برنامههای اقتصادی کشور مطرح شده است. با این حال و با توجه به اهمیت موضوع ورود علم و فناوری به تولید و ارتقای کمی و کیفی تولیدات دانشبنیان در عصر جدید، رهبر معظم انقلاب سال جدید را «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نامگذاری کردند. نامگذاریای که نشاندهنده ورود تولید به مرحلهای جدید با لزوم رعایت قیودی، چون دانشبنیان و اشتغالآفرین بودن است. با توجه به رشد پرشتاب تعداد شركتهای نوپا و دانشبنیان در سالهای اخیر، فرصت و ظرفیت خوبی برای ایفای نقش جدیتر این بخش در اقتصاد ملی، قابل انتظار است. بنا به تعریف آییننامه «تشخیص شرکتها و مؤسسات دانشبنیان»، شرکتهای دانشبنیان که وظیفه تحقق تولید دانشبنیان را بر عهده دارند، مؤسسات خصوصی یا تعاونی هستند كه به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در یك راستا (گسترش اختراع و نوآوری) و در نهایت تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعهـ شامل طراحی و تولید كالا و خدماتـ در حوزه فناوریهای برتر و با ارزشافزوده فراوان، به ویژه در تولید نرمافزارهای مربوط تأسیس و راهاندازی میشوند.
تجربه چند سال اخیر از وجود موانع و چالشهایی برای تشکیل و رشد شركتهای نوپا و دانشبنیان حکایت دارد. ورود حاكمیت برای رفع موانع توسعه شركتهای نوپا و دانشبنیان در كشور میتواند براساس سطح مسائل (مسائل ملی یا زمینهای و مسائل سطح خردتر مرتبط با ابعاد زیست بوم استارت آپی) صورت گیرد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
* همچنان نیازمند پشتیبانی و مانعزدایی
سال گذشته سال «تولید؛ پشتیبانیها و مانعزداییها» نامگذاری شده بود. شعاری که در واقع یکی از الزامات مهم تحقق رونق تولید را پشتیبانی و مانعزدایی از تولید میدانست. بدون شک تحقق شعار سال جدید، یعنی «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین» نیز از این قاعده مستثنی نبوده و برای تحقق آن افزون بر حمایتها و پشتیبانیهای مورد نیاز باید به دنبال مانعزدایی از مسیر تحقق شعار سال باشیم.
* موانع تحقق تولید دانشبنیان
نبود راهبرد یا سیاست مشخص نسبت به توسعه كسبوكارهای نوپا و دانشبنیان، ضعف نظام آموزش در پرورش مهارتهای كارآفرینی، چندنرخی بودن ارز، نداشتن انعطاف و نبود ثبات در بخشنامههای بانک مركزی در ارتباط با ارز و فقدان برنامههای بلندمدت برای صیانت از بازار داخلی، از جمله مهمترین مسائل و موانع اصلی توسعه تولید دانشبنیان در کشور هستند که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
1ـ نظام آموزش: نداشتن تناسب مهارت دانشآموختگان دانشگاهی و افراد آموزش دیده در بخش مهارتی با نیازهای بازار كار در کنار تمركز معیارهای سنجش بر تولید علم و محفوظات و سنجش نکردن خلاقیت، مهارتهای كارآفرینی و روحیه كسبوكار در آزمونهای ملی، از جمله دلایلی است که منجر به ضعف نظام آموزشی ما در پرورش مهارتهای کارآفرینی شده است.
2ـ ارز: نبود انعطاف و نداشتن ثبات در بخشنامههای بانک مركزی برای تبدیل بخشی از ارز حاصل از صادرات به مواد اولیه وارداتی مورد نیاز در کنار تخصیص ارز به واردات برخی تجهیزات (نظیر تجهیزات و ملزومات پزشکی) در حالی است که ساخت داخلی بسیاری از این تجهیزات وجود دارد.
3ـ صیانت از بازار داخل: نبود ممنوعیت واردات در بخشها و حوزههای دارای تولید داخل، اعتماد نداشتن مدیران دستگاههای اجرایی به كیفیت محصولات و خدمات تولید داخل برای رفع نیازها، نبود برنامههای بلندمدت یا هدفگذاریهای استراتژیک، وابستگی اقدامات و حمایتها به مسئولان و افراد متولی امور در مقاطع زمانی مختلف و... را میتوان از جمله دلایلی دانست که سبب شده بازار داخلی کشور به عنوان متقاضی تولیدات ملی با چالشهایی مواجه شود.
علاوه بر مشکلات کلان بر سر راه گسترش فعالیتهای دانشبنیان، مسائل خردی که این موضوع را تحت تأثیر خود قرار دهد نیز وجود دارد. منظور از مسائل سطح خرد، آن دسته از مسائل و مشکلاتی است كه به طور خاص زیست بوم استارآپی كشور را متأثر میكند. این مسائل را میتوان به شش دسته اصلی بیمه، مالیات و گمرک، نظام تأمین مالی و ارز، مجوزدهی و نظارت، ایجاد بازار و تقاضا و نظام مالکیت فکری تقسیم کرد.
* نظام تأمین مالی برای دانشبنیانها
باید توجه داشت که اگر چه مطابق تجربیات جهانی، مشوقهای مالیاتی یکی از ابزارهای سیاستی پركاربرد و مؤثر بر تسهیل شکلگیری و رشد شركتهای نوپا و فناوری محور است، اما به تنهایی نمیتواند برای هدف مزبور كافی باشد. به عبارت دیگر، وجود محیط مناسب كسبوكار، دسترسی به زیرساختهای پژوهشی مطلوب، قرار گرفتن در یک محیط اقتصادی پویا در كنار شركتهای موفق و پیشرو را میتوان مؤثرتر از مشوقهای مالیاتی موقتی و محدود دانست. از سوی دیگر، بسیاری از كسبوكارهای نوپا، امکان تأمین مالی از طریق وامهای معمول بانکی به دلیل درخواست وثیقههای سنگین و نامتناسب با اندازه كسبوكار خود را ندارند. در حوزه دانشبنیان اگرچه صندوق نوآوری و شکوفایی یکی از بازیگران اصلی تأمین مالی است، اما سرمایه آن با توجه به حجم منابع مالی مورد انتظار برای توسعه این حوزه بسیار محدود است. در این میان، روشهای دیگری از قبیل سرمایهگذاریهای جسورانه، تقویت نقش شتابدهندههای تخصصی و سازوکارهای تسهیلكننده جذب سرمایه، همچون ضمانتنامههای اعتباری پرداخت و... نیز به دلایل گوناگونی ازجمله خلأهای قانونی یا عدم همکاری مؤثر دستگاههای ذیربط هنوز جایگاه مناسبی در نظام تأمین مالی دانشبنیان پیدا نکردهاند.
* تقویت نظام تأمین مالی غیربانکی
برخی از راههای رایج جذب سرمایه از قبیل جذب منابع مالی بانکها برای فعالیتهای دانشبنیان نیز مورد استقبال بانکها قرار نگرفته و مشکلات تأمین مالی را افزایش داده است. با توجه به اینکه ساز و کار تأمین مالی برای توسعه فناوری در بیشتر دنیا مبتنی بر سرمایهگذاری جسورانه، بازار سرمایه و حتی سرمایهگذاران فردی است (نه سیستم تأمین مالی بانکی)، به نظر میرسد تقویت نظام تأمین مالی غیربانکی موضوع بسیار مهمی است كه باید مورد توجه قرار گیرد و راهکارهایی برای این منظور اندیشیده شود.
مسائل بانکی و ارزی كه كسبوكارهای نوپا و شركتهای دانشبنیان حین واردات كالاهای مورد نیاز خود با آن مواجه هستند نیز، دسته دیگری از مسائل و مشکلات مهم كسبوكارهای نوپا و دانشبنیان است. از مهمترین این مسائل، چابک نبودن بانکهای عامل در فرآیندهایی از قبیل ظهرنویسی، معامله و تحویل به موقع اسناد حمل محمولهای وارداتی است. زمان رفع تعهدات ارزی ناشی از واردات كالا با توجه به وضعیت دشوار اقتصادی كنونی نیز برای شركتهای نوپا و دانشبنیان كافی نیست و شرایط ویژهای برای این نوع شركتها در نظر گرفته نشده است، اصلاح این موضوع برای موفقیت در تحقق شعار سال الزامی است.
* لزوم وجود بازار برای عرضه تولیدات دانشبنیان
وجود تقاضا و بازار برای محصولات و خدمات شركتهای نوپا و دانشبنیان امری حیاتی است؛ به گونهای كه حتی در بسیاری از بررسیها و پیمایشهای انجام شده، این شركتها اهمیت وجود بازار و تقاضا برای تولیدات خود را بسیار بیشتر از حمایتهای تحریک طرف عرضه و حتی كمکهای بلاعوض عنوان كردهاند. مسئله دیگر، رقابت نابرابر شركتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی با شركتهای دانشبنیان (از نظر امکانات مالی، قدرت و نفوذ) است. وجود رویههای ضد رقابتی و ورود دستگاههای دولتی یا حاكمیتی صادركننده مجوز و نهادهای نظارتی به فعالیتهای اقتصادی و تأسیس كسبوكارهای مشابه كسبوكارهای خصوصی نیز، بر محدودیت بازار شركتها افزوده است.
به هرحال، میزان صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان به منزله یكی از معیارهای تحقق اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد مقاومتی در کشور مطرح است. ضمن اینکه سیاستهای کلان و قوانین مختلف نیز بر توسعه صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان تأکید دارد. متولی رسمی برای اندازهگیری و گزارشدهی منظم آن در کشور تعیین نشده است و در نتیجه آمار رسمی نیز وجود ندارد. با این حال، برآوردها در این خصوص نشان میدهد، در سال 1395 میزان صادرات محصولات با فناوری بالا که در گمرک ثبت شده، حدود 425 میلیون دلار بوده که با در نظر گرفتن صادرات خدمات فناوری اطلاعات به میزان 180 میلیون دلار میتوان گفت، کل صادرات خدمات و محصولات دانشبنیان در سال 1395 حدود 605 میلیون دلار بوده است؛ عددی که با توجه به حجم اقتصاد ایران رقم بسیار کمی به شمار میرود.
عوامل متعددی بر توسعه صادرات متكی بر فناوریهای بالا تأثیر میگذارند که از آن جمله میتوان به میزان نوآوری، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، نیروی کار متخصص (سرمایه انسانی) و شرایط اقتصادی از قبیل رشد اقتصادی، تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، درجه باز بودن اقتصاد و نوسانات نرخ ارز اشاره کرد.