«ما در زمینه فروش نفت به رقمهای بسیار خوبی رسیدهایم و تمامی درآمدهای فروش نفت را وصول میکنیم، بنا بر این حتی اگر برجام هم نباشد، تأمین ارز در کشور به نحو مناسبی انجام خواهد شد و هیچ مشکلی در بازار ارز نخواهیم داشت.» اینها بخشی از سخنان صالحآبادی، رئیس کل بانک مرکزی است؛ سخنانی که حاوی خبرهای خوبی است، اما نیازمند تأمل و تفکر درباره یافتن بهترین روشها برای هزینهکرد درآمدهای ارزی است تا هم وضعیت کشور را تغییر داده و اقتصاد را در مسیر بهبودی سوق دهد و هم سطح رفاه زندگی و معیشت مردم را بهبود بخشد. برای بررسی بیشتر این مهم صبح صادق با محمدعلی خطیبی، نماینده اسبق ایران در اوپک و کارشناس نفت و انرژی گفتوگویی داشته است که در ادامه میخوانید.
* با تحلیلی از آمار فروش نفت با توجه به وضعیت کنونی کشور، نحوه هزینهکرد درآمدهای ارزی کشور باید به چه صورتی باشد؟
بر اساس اظهارات مقامات رسمی کشور و به ویژه وزیر نفت، مقدار تولید و صادراتمان به پیش از تحریمها رسیده و این تغییر بزرگی است که در دولت آقای رئیسی اتفاق افتاد و صادرات ما که به دلیل تحریمها به رقم ناچیزی رسیده بود، اکنون بدون اینکه در مذاکرات اتفاق خاصی برای لغو تحریمها بیفتد، تنها با تغییراتی که در بازار نفت به وجود آمد و نیاز شدیدی که به نفت در بازارهای بینالمللی احساس شد، تولید و صادرات نفت ما افزایش پیدا کرد.
بر اساس گفتههای مقامات رسمی، تولید و صادرات الان به پیش از تحریمها رسیده و اعلام شده است پول آن هم دریافت میشود. با این حال، در ارتباط با هزینهکرد درآمدهای نفتی، دولت نمیتواند هر کاری بکند و تنها براساس بودجهای که برای دولت تعیین شده میتواند خرج کند. بنابراین بر اساس رقمها و ردیفهایی که در بودجه سال جاری از سوی مجلس تصویب شده، دولت میتواند هزینه کند و چنانچه دولت درآمد بیشتری داشته باشد و بخواهد بیش از هزینههای تعیین شده هزینه کند، باید از مجلس مجوز بگیرد.
این درآمدها قطعاً در زندگی مردم تأثیر خواهد داشت و در بودجه هم گشایشهایی پیشبینی شده است؛ ولی این گشایشها محدود است و مقداری هم به صندوق ذخایر ارزی باید واریز شود.
* درباره هزینهکرد درآمدهای نفتی و تأثیر آن بر رفاه و معیشت مردم، همانطور که رهبر معظم انقلاب هم اشاره فرمودند، باید ظرافتهایی وجود داشته باشد؛ تحلیلتان در این مورد چیست؟
این مورد که شما فرمودید همانطور که رهبری هم اشاره فرمودند، امر مهمی است. با افزایش درآمدهای نفتی به منظور بهبود وضعیت مردم دو راه وجود دارد: یک راه کوتاهمدت که ما هر چه بهدست آوردیم، واردات کنیم که طبیعتاً در کوتاهمدت گشایشهایی به وجود میآید؛ ولی برای سالهای آینده به درآمدهای بیشتر نیاز داریم. راه دیگری که وجود دارد، این است که ما اضافه درآمدهایمان را صرف پروژههای بزرگ کنیم و در این ارتباط یکسری درآمدهایی در آینده حاصل خواهد شد. بنابراین یا باید این افزایش درآمدها سرمایهگذاری شود که در این صورت طرحها و پروژههای بزرگی اجرایی میشود و اصل و سود این پول بار دیگر به صندوق ذخیره ارزی ما برمیگردد؛ یعنی اجرایی شدن خود طرحها سبب گشایشهایی در زندگی مردم میشود.
بنابراین دو راه وجود دارد: یکی گشایشهای فوری و دیگری سرمایهگذاریهایی که باید از سوی صندوق ذخیره ارزی از محل دادن وام به طرحها و پروژهها انجام و این وامها بعدا با سودش دریافت شود. در این حالت آن مبلغ سرمایهگذاری بعدها با سود به صندوق ذخیره ارزی برمیگردد و از بین نمیرود و هم اینکه آن طرحها و پروژههای بزرگ که اجرا میشود، تحولی در تولید انجام میشود و این ماندگار است و به یک سال مربوط نیست. ضمن اینکه پولش به صندوق ذخیره ارزی برگشته و این صندوق میتواند بار دیگر به طرحها و پروژههای جدید وام بدهد.
* کدام راهکار عملیاتیتر است و میتواند در دراز مدت گشایشهایی روی زندگی مردم ایجاد کند؟
به نظر میرسد، راه دوم اجرا میشود و به طرحها و لوایح وام داده میشود؛ لذا با این کار یکسری طرحها و پروژهها اجرا میشود که میتواند به سرعت باعث تولید در کشور شود و به نظر که راه اساسیتری است و بهتر از آن است که ما وارداتی انجام دهیم و منتظر باشیم سال بعد واردات بیشتری انجام بدهیم. در هر صورت به نظر میرسد دولت راه دوم، یعنی سرمایهگذاری اضافه درآمدها در طرحها و لوایح ملی را در دستور کار دارد که راه درستتری است؛ منتهی یک مقداری باید تحمل به خرج داد؛ زیرا زمانی که این طرحها اجرایی شود، تولید کشور وارد مرحله جدیدی خواهد شد و تحولی در آن ایجاد میشود. در این حالت ما میتوانیم کشور را از محل افزایش تولیدی که در نتیجه سرمایهگذاری روی طرحها و لوایح بزرگ حاصل شده، اداره کنیم و این امر روی زندگی و معیشت مردم تأثیرگذار است.
* عنوان میشود برای هزینهکرد درآمدهای ارزی باید حساسیت به کار برد و از صرف آنها برای واردات غیر ضرور خودداری کرد؛ تحلیل شما چیست؟
این خارج از چارچوب بودجه است؛ وگرنه دولت در چارچوب بودجه میتواند واردات انجام دهد همان مبلغی که همیشه در بودجه به واردات ضروری و کالاهای اساسی پیشبینی و اختصاص داده شده است و این مغایرتی ندارد، منتهی بحث بر سر مواردی خارج از چارچوب بودجه است؛ در داخل بودجه دولت مجاز است هر چه در بودجه پیشبینی شده و تا سقف آن واردات انجام دهد و اگر درآمد بیشتر از آن است، نمیتواند اضافه درآمدها را واردات انجام دهد، مگر آنکه مجدد از مجلس مجوز بگیرد تا بتواند خارج از بودجه، واردات دیگری انجام دهد یا میتواند به صندوق ذخیره ارزی بدهد و از طریق آن به طرحها و لوایح وام بدهد و بعدا این مبلغ با سودش به صندوق ذخیره ارزی برگردد. بنابراین دولت برای واردات چارچوبی به نام بودجه دارد که بر مبنای آن هم میتواند هزینه کند، هم واردات انجام دهد و هم سرمایهگذاری کند منتهی تا سقف مشخص شده بودجه و نباید از سقف آن فراتر برود.
* چطور درآمدهای ارزی کشور را افزایش دهیم بدون آنکه به فروش نفت وابسته باشیم؟
همانطور که پیشتر هم گفتیم، درآمدهای ارزی ما ناپایدار است. گاهی قیمت نفت بالا میرود، بعضی اوقات پایین میآید یا فروش کم یا زیاد میشود. به هر حال تجربه این ۴۰، ۵۰ سال اخیر نشان داده است، درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت درآمدهای واقعاً ناپایداری است و به همین دلیل ما باید تا جایی که امکان دارد وابستگی خودمان را به درآمدهای نفتی کم کرده و بودجه کشور را با درآمدهای پایدار تنظیم کنیم و سعی بر افزایش درآمدهای غیر نفتی داشته باشیم که پایدار و ماناست.
لذا سیاستی که در صندوق ذخیره ارزی وجود دارد و به طرحها و لوایح بزرگی که به شدت نیازمند ارز هستند، دولت میتواند وام بدهد و بعد پول را با سودش بازپس بگیرد راهکار مناسبی است؛ چراکه این طرحها و لوایح بزرگ که انجام شود، صادرات غیر نفتی و تولید داخلی را افزایش میدهد. زمانی که تولید و صادرات غیر نفتی ما افزایش پیدا کرد، اوضاع تغییر میکند. در واقع، مانند خیلی از کشورهایی که نفت ندارند؛ ولی اقتصاد سالمی دارند و ثروتهای بالایی به دست میآورند، مردمشان رفاه بالایی دارند و کشورهای مرفهی هستند. متأسفانه کشورهایی که خامفروش هستند کشورهای ثروتمندی نیستند و کشورهای ثروتمند آنهایی هستند که میتوانند تولیدات بالای صنعتی داشته باشند و از این طریق ثروتهای بالایی به دست آورند.
بنابراین فروش فرآوردههای خام معمولاً نتوانسته در زندگی و رفاه کشورها تغییر و تحولی به وجود آورد مگر آنکه این ثروت به یک سرمایه تبدیل شده و این سرمایه در بخشهای مهم کشاورزی، صنعتی، خدمات و... سرمایهگذاری شده و درواقع کشورها را ثروتمند میکند. کشورهای صنعتی را ببینید که درآمد سرانه ۳۰ هزار و ۴۰ هزار و ۵۰ هزار دلار دارند. این کشورها نفت هم وارد میکنند؛ ولی چون در بخشهای تولیدات صنعتی، کشاورزی و خدماتشان صادرات قابل توجهی انجام میدهند کشورهای ثروتمندی هستند.
لذا این مهم امری مسجل است که با خامفروشی هیچ کشوری پلههای ثروت را طی نکرده است و ما هم باید این سرمایه را به یک سرمایه ملی تبدیل کنیم و بعد در بخشهای خدمات، صنعتی و کشاورزی و... سرمایهگذاری کرده و تولید ملی را ارتقا دهیم و از این سطحی که هست بالاتر بیاوریم.
این امر یک مقداری نیازهای داخلیمان را جواب میدهد و بعد از رفع نیازهای داخلی اضافهاش را صادر میکنیم و از محل این صادرات ثروت کشور افزایش پیدا میکند؛ لذا بدون اینکه وابستگی به درآمدهای نفتی داشته باشیم کم کم میتوانیم بودجه کشور را بدون در نظر گرفتن صادرات نفت تنظیم کنیم و اندکی با همین مسیر و فرمان جلو برویم.
حتی میتوانیم سهم نفت در بودجه را به صفر برسانیم و درآمدهای نفتی را سرمایهگذاری کنیم و طرحها و لوایحی را که اساسی هستند و میتوانند صادرات ما را ارتقا دهند و ثروت بالایی برایمان به ارمغان بیاورند، انجام دهیم و بدون آنکه بودجه را به صادرات نفت وصل کنیم، میتوانیم از محل صادرات غیر نفتی، از جمله صادرات مواد کشاورزی و صنعتی، بخش خدمات و بخشهای دیگر رقمی را به مراتب بیشتر از صادرات نفت به دست بیاوریم که مانند بقیه کشورهای ثروتمند ما هم صاحب ثروت و سرمایه شویم. ولی اگر بخواهیم صادرات نفتی و واردات غیر ضرور انجام دهیم، یک روز تمام میشود؛ زیرا نفت چیزی نیست که همیشه باشد و کم کم چاههای نفت ته نشین شده و نفتمان تمام میشود. آن زمان چه کاری باید بکنیم؟ چون به کشوری فوقالعاده فقیر تبدیل خواهیم شد. اگر از امروز به فکر آن روز نباشیم که نفت تمام میشود!
لذا باید از هم اکنون وابستگیهایمان را به نفت کم و کمتر کنیم و به صفر برسانیم و کشور را با صادرات غیر نفتی اداره کنیم که اگر نفت تمام شد، دیگر نیازی به آن نداشته باشیم. به نظر میرسد، راهکار و راه حل اساسیتر همین است که سعی کنیم بودجه را از نفت جدا کنیم و اداره کشور را به سمت صادرات غیر نفتی ببریم و صادرات غیر نفتی هم لازمهاش این است که در بخشهایی سرمایهگذاری شود و باز صادرات صورت بگیرد.