هنگامی که به مشهد بازگشت، یکی از فعالیتهای اصلیاش تدریس و بحثهای دینی بود[...]
هنگامی که به مشهد بازگشت، یکی از فعالیتهای اصلیاش تدریس و بحثهای دینی بود.
«از سال 1343 من چندین اقدام کردم. یک اقدام، شروع درسهای فقه و اصول برای طلاب اگرچه درس فقه و اصول بود، واقعاً هم فقه و اصول بود؛ اما در لابهلای مباحث فقهی و اصولی، مباحث سیاسی اینها را مطرح میکردیم و شاگردهای من، آن کسانی که آن روز به درسهای من میآمدند، بعدها همهشان جزء کسانی بودند که در میدانهای سیاست و مبارزه و کارهای انقلابی جزء افراد برجسته و نامآور بودند.»
حضور پررنگ در حوزه مبارزه و سیاست سیدعلی را از حوزه و درس دین جدا نکرد.
«وقتی که از قم به همین خانه برگشته بودیم، جایی برای مطالعه نداشتیم. زیرزمینی داشتیم که رطوبت داشت و تابستانها محل سکونت خانواده ما بود؛ ولی در زمستان چون خیلی سرد بود و گرم نمیشد، وسایل گرمازا هم مثل امروز نبود، خالی میماند. من آنجا را برای اتاق مطالعه آماده کردم. فرش هم که نداشت! یک گلیم و یک تشک در گوشه آن انداختم و آنجا را مثل اتاق طلبگی درست کردم. چون اتاق سرد بود، شبها میرفتم زیر عبا تا بتوانم مطالعه کنم، با نهایت شدت. البته آن هم نمیشد. برای اینکه تا میآمدیم مشغول و گرم مطالعه شویم، از بالا صدایی میآمد و خانواده حرف میزدند. یعنی امکانات درس خواندن برای ما در زمان طلبگی حقیقتا فراهم نبود. این در حالی بود که بنده پدرم یک روحانی بود و بالاخره خانهای از خودمان داشتیم. کسانی بودند که همین را هم نداشتند.»
بخشی از خاطرات رهبر معظم انقلاب
بیان شده در دیدار جمعی از شاگردان- 1377/7/19