محمدرضا اسکندری وزیر اسبق جهاد کشاورزی در برنامه دست خط اعلام کرد: اگر وزیر جهاد کشاورزی بخواهد پاسخگوی مردم در مساله کالاهای اساسی باشد، باید اختیاراتش افزایش یابد.
به گفته وی، اگر از ظرفیتهای کشور به درستی استفاده کنیم، میتوانیم غذای ۳۰۰ میلیون نفر را تامین کنیم.
اسکندری همچنین در مورد طرح اصلاح یارانهها اعلام کرد: در دولت قبل ۳۰ درصد نهادههای دامی وارداتی با ارز ۴۲۰۰ عرضه میشد و بقیه آن آزاد فروخته میشد، بخشی از تلاطمهای امروز بازار از طرف رانتخواران ارز ۴۲۰۰ است، در مقطع شروع دولت سیزدهم، اغلب ذخایر استراتژیک کشور صفر بوده است؛ اگر دولت سریع عمل نمیکرد، بحران پیش میآمد.
به گفته وی، ۸ سال در دولت قبل برای احیای مرغ «لاین آرین» تلاش شد، اما به روشهای مختلف طفرهرفتند، حال این انتقاد به دولت وجود دارد که برخی مدیران دولت قبل را تعیین تکلیف نمیکند.
وزیر اسبق جهاد کشاورزی در مورد ماجرای تاکید رهبر انقلاب اسلامی برای خودکفایی در تولید گندم گفت: یک جریان سیاسی در این باره کارشکنی میکرد و برخی آمارهای کشاورزی در دولت اصلاحات دستکاری میشد.
محمدرضا اسکندری به قول انقلابیها و پنجاه و هفتیها، از جهادیهای قدیم است و از سال ۵۸ در جهاد سازندگی مسئولیتهای مختلفی را تجربه کرده، در کمیتههای مختلف و همچنین رئیس سازمان جهاد سازندگی استان خوزستان، رئیس سازمان امور عشایری، مسئول طرح خودکفایی گندم و در دولت نهم وزیر جهاد کشاورزی بوده است. الان مدیر عامل منطقه آزاد اروند است.
* دوست داشتید در این شرایط وزیر جهاد کشاورزی باشید؟
خیر. دقیق بگویم، نه، چون به هر حال یک دوره آن را تجربه کرده بودم. دوره سختی هم هست به خصوص در این دو هفته، ذکر خیری هم از آقای ساداتینژاد کنیم که کار سختی دارند، هم اقناعسازی مردم از یک طرف سخت است و هم اینکه یک مقدار شرایط، شرایط خاص و به هم ریختهای است؟
اعتقاد من این است اگر وزیر جهاد کشاورزی بخواهد پاسخگوی مشکلات و مسائل مردم باشد، باید بتواند در اختیاراتش خوب عمل کند. الان فرضا در بعضی از مسائل - خود من هم در آن دوره بودم - شما نمیتوانید به اختیاراتی که دارید عمل کنید، یعنی موانعی سر راه شما قرار میگیرد و آن موانع باعث میشود که نتوانید آنچه را که باید باشید، باشید؛ به همین دلیل من گفتم خیر، والا خدمت به کشور، ما سرباز جمهوری اسلامی هستیم، لذا لازم باشد حضور داریم، ولی به دل باشد، در آن جایگاه، نه.
* ولی الان وزارت جهاد کشاورزی نسبت به دوره شما اختیاراتش بیشتر است، الان مسئولیت تنظیم بازار هم دارد؟ درست است، دوره شما این گونه نبود؟
بله در آن مقطع تنظیم بازار در وزارت بازرگانی بود. من همیشه اعتقادم این بوده و هست که باید بازار را با تولید داخل تنظیم کنیم. در یک مقطعی در دولت قبل، یا بعضاً حتی در دولت دهم، دیدگاه این بود که هر جا نیاز بود بلافاصله وارد کنیم؛ خب این یک مقدار مشکلاتی را در تولید کشور به وجود میآورد.
اعتقاد ما این است که کشور این ظرفیت را دارد، اگر به تولید داخلی توجه شود میتواند نیازهای کشور را تأمین کند، نه تنها نیازهای این جمعیتی که هست، من این را امروز نمیگویم در همان مقطعی که در دولت بودم و قبل از آنکه مجری طرح گندم بودم، اعتقادم این بود که اگر کشور از ظرفیتهایی که دارد، از ظرفیتهایی که به فعل درآمده درست استفاده کند، میتواند به راحتی غذای ۳۰۰ میلیون جمعیت را تأمین کند.
* ممکن است از شما بپرسند آقای اسکندری که الان دارید این حرف را میزنید، شما الان در یک زمانهای هستید که در ۳-۲ سال اخیر ما خشکسالی و کم آبی داشتیم و مشکلات ویژهای نسبت به دوره شما وجود دارد؟
در آن مقطع هم خشکسالی داشتیم، اگر شما خاطرتان باشد ما زمستان ۸۶ سرما و سال ۸۷ خشکسالی شدیدی داشتیم؛ خشکسالی یک مقدار به تولید محصولات آبی لطمه میزند. باید ببینیم چطور میشود با خشکسالی مقابله کرد. آیا راهی هست؟ قطعاً راه آن وجود دارد.
محققان ما بعضاً گیاهان مقاوم به خشکی را به آن دسترسی پیدا کرده و معرفی کردهاند، باید بشود آنها را ترویج کرد و در سطح مدار بُرد. ضمن اینکه به هر حال ما کشوری هستیم که وقتی میگوئیم خشکسالی، در بعضی از مناطق میزان بارندگی کاهش پیدا میکند، در بعضی از مناطق در حد نرمال است. ما باید چگونه از ظرفیتها استفاده کنیم و چطور بهرهوری را بالا ببریم؟ در کنار آن، کشور ایران که در مدار خشکی قرار دارد، پس قطعاً باید در بلند مدت روی این برنامه ریزی شود که چطور میشود از ظرفیتهایی که در کشور وجود دارد استفاده شود. ما اگر کشور خشکی هستیم، چرا در سالهای پر آب، آب را هدر میدهیم؟ نمیشود یک کشور خشکی باشید، چهار تا بارندگی در سالی که میشد سال پرباران، سیلابها میآید و خسارتهای سنگین میزند. برنامهریزی نشده است که چطور باید این آب را ذخیره و استفاده کرد. برنامه آن هم وجود دارد. اگر به نیروهایی که در اصل متخصص این کار هستند میدان بدهند، به راحتی میشود این اتفاق در کشور بیفتد.
ما آبهای شور در کشور داریم، میزان این آبها هم کم نیست، ما چه میزان از این آبهای شور برای تأمین نیازهای کشاورزی استفاده کردهایم؟ به هر حال گیاهان شوردوست مختلفی در کشور هستند که میشود هم برای تأمین علوفه و هم برای تأمین روغن از آنها استفاده کرد و محققان روی آنها کار کردهاند و در اصل کشتهای آزمایشی را هم انجام دادهاند؛ اما این را نتوانستهایم ترویج و توسعه دهیم.
در دنیا این اتفاقات دارد میافتد. ما چه میزان از پسابهایمان استفاده میکنیم؟ به هر حال آبهای زیادی داریم که اگر کشور خشکی هستیم، باید بتوانیم به راحتی برای آن برنامهریزی کنیم و کشتهای مختلفی را در مناطقی که این آبها را داریم انجام دهیم، ولی انجام نمیشود. یعنی ما فقط بسنده کردهایم به آن آبی که یا پشت سدها میرود و ذخیره میشود که بعد میخواهیم از آن استفاده کنیم.
یک بحث دیگر، آب ژرف در کشور است، عزیزانی که تخصص این کار را دارند مطالعاتی انجام دادهاند، سفرههایی را شناسایی کردهاند، ولی دستگاههایی که مسئول این کار هستند، هنوز به یک جمعبندی نرسیدهاند که آیا باید از این آب ژرف استفاده شود یا نشود. آب ژرف یک ظرفیتی در کشور است، اتفاقاً آن جاهایی که مطالعه کردهاند، نقاطی است که نقاط کویری کشور بعضی جاهای آن است. ببخشید این را خدمت شما عرض میکنم در کشور ما به خصوص در بخش اجرا، در بحث اقتصاد افرادی هستند که از همان ابتدای پیروزی انقلاب، اعتقادشان به «ما نمیتوانیم» بوده است هر فعالیت جدیدی که بخواهد در کشور صورت بگیرد با آن مخالفت میکنند.
* آقای اسکندری الان این تلاطماتی که در قیمتها به وجود آمد، یک نمونه آن ماکارونی و در بخشهای خبری و رسانههای مختلف به آن پرداخته شده و گفته شده، دلیل عمده این را با توجه به تجربیات خودتان در چه میدانید؟ ریشه آن در چیست؟
یک بحثی که مشخص است، بحث هدفمند کردن یارانهها است. اصلاح ارز ۴۲۰۰ بحث درستی است، قاعدتاً روی قیمت هم تأثیر میگذارد، دولت هم پیشبینی کرده است که یارانه و مابهالتفاوت را به اقشاری برگرداند که آسیبپذیر هستند و آن را به شکل نقد به آنها بدهد که اعلام هم شده و قطعاً دولت اعلام میکند.
* در واقع میتوان گفت پشت صحنه بخشی از این تلاطمات عدهای هستند که از رانت ارز ۴۲۰۰ استفاده میکردند. آنها هستند؟
بله، یک عده که قطعاً آنها هستند. یک مثال بزنم: در دولت قبل وقتی که نهادههای دامی میآمد، وقتی در مجموعه کوثر بودم، مصرف کننده نهادههای دامی بودیم. بحث ما این بود که چطور میشود که ما یک نهاد عمومی بودیم، مرغداری و دامداری داشتیم، نمیتوانستیم به این سادگی نهاده را از دستگاهی که مسئول کار بود بگیریم، غالباً از بازار آزاد تهیه میکردیم، میگفتیم خوب این نهاده که وارداتی بوده، با ارز دولتی هم بوده، ما آن زمان خودمان را به این جمعبندی رساندیم که ۳۰ درصد این با همان قیمت ارز ۴۲۰۰ توزیع میشود، بقیه تولید کنندهها باید از بازار آزاد همانها که وارد کردهاند، آزاد بخرند.
نظارتی صورت نمیگرفت، بعضاً ناچار میشدیم گزارش میدادیم به دستگاههایی نظارتی که مسئول بودند که اینجا دارد سوءاستفاده میشود، چرا باید نهادههای دولتی را آزاد بفروشند؟ بعد ما میگفتیم ما یک دستگاهی هستیم که نیاز داریم، همه تولیداتمان را داریم با قیمت دولتی عرضه میکنیم، ولی نهاده را داریم آزاد میگیریم! این نهادهها هم که صد درصدش وارداتی است و با ارز دولتی آمده، چرا باید آزاد بگیریم؟ آنهایی هم که وارد کرده بودند، مشخص بودند، ولی متأسفانه پیگیری نمیشد.
* دولت آقای رئیسی را فارغ از اینکه شما الان عضو دولت هستید، چطور میبینید؟
اعتقاد ما این است که مجموعه دولت همه دنبال این هستند که کار کنند و میخواهند برای مردم کار کنند. در برخی از مسائلی که ما پیگیری میکردیم، دیدیم همه دلسوزانه پیگیر هستند که کار انجام شود. یک مثال میزنم: این گرفتاری که بخش کشاورزی دارد، درست است که الان آقای ساداتی نژاد به عنوان وزیر جهاد کشاورزی باید جواب بدهد، ولی ایشان وزیری است که از شروع کارش تا الان ۸ ماه گذشته است؛ ایشان کارش را وقتی که شروع کرد، سال زراعی ما و کشت پاییزه شروع شده بود، آیا تدارک کشت پاییزه از قبل صورت گرفته بود که کشور دچار مشکل نشود؟ یعنی به قبل برمیگردد.
* جوابش را دارید؟
بله خیلی از جاها انجام نشده بود. الان ممکن است ایراد بگیرند، چرا ساداتی نژاد پیگیر بحث واردات است؟ وقتی ذخیرهای در کشور وجود نداشته، ایشان باید غذای مردم را جواب دهد. تا بخواهد برنامهریزی و پیگیری کند که اتفاقی در تولید کشور بیفتد، نیاز را از خارج از کشور تأمین میکند، یعنی در مقطع شروع دولت غالب ذخایر استراتژیک کشور صفر بوده است، در موضوعات مختلف و این یعنی ایجاد بحران در کشور، اگر دولت سریع عمل نمیکرد، یعنی اینکه بحرانی اتفاق نیفتد، دولت خوب عمل کرد، به هر حال درست است که نیاز را وارد کرده، ناچار بوده است، ولی ادامه آن قطعاً اگر خدا بخواهد در سالهای آینده نباید این اتفاق بیفتد. باید به آن سمت حرکت کند که وزارت جهاد کشاورزی این دولت باید برنامه ریزی را بر مبنای خواست و تاکید حضرت آقا که در پیام نوروزی هم این بود بخش کشاورزی یک مقدار عقب است. ما ظرفیت علمی زیادی در کشور داریم.
* اینکه شما میگوئید هشت ماه، درست میگوئید بالاخره هشت ماه است که این دولت سر کار آمده است، اما این را هم باید قبول کنیم که آستانه تحمل مردم هم خیلی پایین آمده است؟
دولت قبل هشت سال به مردم فشار آورد، بسیاری از مشکلاتی که الان مردم دارند، به عدم برنامهریزی قبل برمیگردد. در مورد همین آب ژرف، هشت سال بود تیمی که میخواست کار کند، در آن هشت سال محیط زیست کشور مخالف بود و اجازه نداد، یعنی زمان به عقب میرود و این مشکل سر جایش باقی میماند.
* همان محیط زیست با تراریخته موافق بود!
بله. چرا؟ چون کشور را به واردات وابسته میکرد. با این شعار هم که در دهکده جهانی تحریم غذا امکان ندارد، در جمهوری اسلامی ثابت شد که نه؛ تحریم میکنند، به بهانههای مختلف، ممکن است بگویند این ماده غذایی تحریم نیست، ولی وقتی شما نتوانید موقع خرید پولتان را منتقل کنید، کالایی به شما نمیدهند، چون سیستم مالی شما را تحریم کرده و بستهاند. مگر دارو را تحریم نکردند؟ اینها که قرار نبود تحریم شود، خود مواد غذایی را تحریم کردند؛ کل صنعت مرغداری ما سالانه به دویست و چهل، پنجاه هزار قطعه جوجه اجدادی که وارد کشورمی شد وابسته بود؛ در سال ۹۹ تحریم کردند.
خوشبختانه، چون روی این مطلب از قبل کار شده بود، آن نژاد آرینی که در کشور بود احیا شد، در سال ۱۴۰۰ یک جوجه اجداد وارد کشور نشد. همه از تولید داخل تأمین شد. آن هم تیمی بود که به آنها اعتماد شده بود و روی آن کار کرده بودند و خیلی سریع نیاز کشور را برطرف کردند. پس به قولی، همان تفکری که میگوید خودکفایی بیخود است، همان تفکر میگوید تراریخته باید به کشور بیاید، همه آن دیدگاهی که ما میگوئیم اعتقادی به اینکه «ما میتوانیم» ندارد، اگر خیلی بخواهیم بدبین باشیم، میگوئیم اینها عامل نفوذ هستند که میخواهند جلوی حرکت انقلاب اسلامی را بگیرند.
برای اینکه ما بتوانیم لاین آرین را احیا کنیم که مقابله شود با کشور خارجی که ما را در مظان تهدید تحریم قرار داده بود برای جوجه اجداد، بیش از هشت سال من با وزارت جهاد کشاورزی مکاتبه کردم که بتوانیم وارد گود اجرای احیا شویم، به شکلهای مختلف ما را چرخاندند، همه اسناد آن موجود است.
* در همین سیستم؟
بله؛ در همین سیستم. موضوعی بود که حضرت آقا به دولت تاکید کرده بودند که این باید احیا شود.
* یک جا هم گفته بودید تأمین نژادهای مرغ کم اهمیتتر از تأمین تجهیزات موشکی و دفاعی نیست؟
بله، ما که کشور تهاجمی نبودیم که بخواهیم به جایی حمله کنیم. برای بازدارندگی داشتیم که اگر دشمن بخواهد به ما تهاجم کند، ولی نبودِ مرغ در کشور بحران اجتماعی ایجاد میکند و این وابسته به خارج بود؛ ما میگفتیم باید احیا شود.
هشت سال من در دولت قبل مکاتبه داشتم که در نهایت عزیزان در مجموعه پدافند غیرعامل و سیستم شورای عالی امنیت ملی وارد شدند که ما توانستیم از مجموعه دولت تعدادی جوجه بگیریم که کار احیای آن را انجام دهیم.
*آقای اسکندری، پشت صحنه آن چیست؟ مافیا هستند؟
یک، در اصل منافع شخصی برخی افراد است، دو اینکه بعضیها سرباز دشمن هستند.
* آخر چطور منافع شخصی، یک جاهایی که سلامتی مردم به خطر میافتد، عزت مردم و عزت کشور؟
شما وقتی روند را نگاه میکنید، بعضی از زندگیها را، این تغییرات چگونه اتفاق افتاده است؟ با حقوق دولتی کسی نمیتواند زندگی اشرافی داشته باشد، بالاترین حقوق دولتی هم که بگیرد نمیتواند زندگی اشرافی داشته باشد. یعنی شرایط طوری است که اگر فقط بخواهد با آن حقوق زندگی کند میتواند زندگی عادی اش را بگذارند، ولی بعضی از زندگیها که آن همه تغییر کرد، چطور تغییر میکند؟ از کجا آمده؟ به جز این است که یک جاهایی ظلم به مردم کردهاند و کسب آن درآمدها به این شکل اتفاق افتاده است.
* آقای اسکندری مجلس را چطور میبینید؟
ما را خیلی وارد محیط مجلس نکنید.
* چرا؟
مجلس قانونگذار است. قاعدتاً کشور اگر بخواهد خوب اداره شود، باید قانونهای خوبی در آن تصویب شود، وظیفه اصلی که مجلس دارد این است. بعضاً مشاهده میکنیم بعضی از نمایندگان محترم خیلی شاید در آن وظیفه کار نکنند، بیشتر دنبال مسائل منطقهای هستند.
به هر حال اگر بخواهیم مسائل عمومی کشور را یکجا نبینیم، بعضاً هر کسی طرف منطقه خودش میکشد، طبیعتاً هرکسی به طرف منطقه خودش برود، به کشور آسیب میزند. یک جاهایی میبینید منابع بیشتر میرود، یک جاهایی اصلاً نمیرود.
* به دولت آقای رئیسی برگردیم، یک چیزی برای من، نمیتوانم بگویم جالب بود، ولی تعجب برانگیز بود، اینکه یکسریهایی که به میدان انتقاد آمدند، سر قصه گرانیهای اخیر و عدم کنترلی که باید میشد بازار و عملاً نشد، واقعاً به صراحت، آدمهای شناخته شده سیاسی که تحویل بدهید و بروید، کناره گیری کنید که چه؟ من واقعاً نمیفهمم یعنی چه؟
من اینطور بگویم، جناب آقای رئیس جمهور بارها تاکید داشتند که در دولت سیزدهم بانیان وضع موجود نباید باشند. متأسفانه در خیلی از وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی هنوز مدیران سابق هستند، خیلی از این مدیران هم، چون بعضاً میدانند، حتی به آنها گفتهاند که میخواهیم شما را جابجا کنیم، ولی، چون تأخیر اتفاق میافتد، آنها هم کار نمیکنند.
*یعنی کار را زمین میگذارند؟
کار را زمین میگذارند و پیگیری نمیکنند و بعد اینجا چه میشود؟ اینجا به آقای رئیس جمهور حمله میشود. مثلاً فرض کنید بحث بازار را باید سازمان حمایت پاسخ بدهد. من دیدهام که مدیر سازمان حمایت هم ۳-۲ روز پیش استعفا کرده است. خوب این از قبل بوده است، یعنی یکی از ایرادات همین است. شاید به دولت جدید هم بشود این ایراد را گرفت که چرا سریعتر اقدام نکرده است؟
خود من در منطقه با یک مدیری که در اصل باید یکی از وزرا حکم او را بزند، جلسهای داشتم، مدیر دولت قبل است، دیدیم کارها خوابیده است، من با او جلسه گذاشتم که چرا پیگیری نمیشود. گفت آقا به من گفتند نیستید، من هم، چون میدانم نیستم، نمیتوانم آن برنامههایی را که در ذهنم است پیگیری کنم. این عین جملهاش بود که به من گفت.
* آقا یک بنده خدایی نزدیک سه سال روی یک صندلی خاص نشست و تکان هم نمیخورد و نرفت، خسته هم نشد!
بله. کسی که هست تا به او بگویند نرو، نمیرود، ولی کار نمیکند، میشود ضربه به این دولت.
* آقا اسکندری چه شد که مدیرعامل منطقه آزاد شدید؟
به هر حال اشاره کردید من خوزستانی هستم، سال ۷۶ که به تهران آمدم، به اجبار آمدم، آن موقع خیلی علاقه نداشتم، در تهران کار کنم، به هر حال به اجبار به تهران آمدم و سرنوشت ما را در مسیری برد تا به دولت آمدم و دنبال این بودم که اگر فرصتی پیش آمد ۳-۲ سال آخر دوره کاری ام را به استان خوزستان برگردم و کار کنم. منطقه آزاد اروند هم آنجا مشکلات زیادی داشت و انتظاراتی که مردم از منطقه آزاد داشتند، اتفاق نیفتاده بود و یک نارضایتی بین مردم به وجود آمده بود.
*یک جا خواندم، قشنگ نوشته بود که منطقه آزاد هم میتواند تهدیدزا باشد، هم میتواند تهدید را بزداید.
هنوز هم خیلی نتوانستهایم کار کنیم، زمینهها را فراهم کردهایم که بعضی از کارها انجام شود مثلاً در ۴-۳ ماه آینده آثار آن پیدا شود. مردم منطقه در برخوردهایشان، بچههای حزباللهی آنجا، بچههای ارزشی آنجا، جانبازان و خانواده شهدا، وقتی با آنها روبرو میشوید، میگویند منطقه آزار اروند!
* واقعاً؟
خدا شاهد است. چرا؟ چون میگویند ۱۸-۱۷ سال است اینجا ایجاد شده، آن انتظاری که داشتند نشده، یک سری گرفتاری فقط برای ما درست کرده است، انتظار دارند.
* یک چیزی برای شما درست کردند، بازنشستهاید، چرا بازنشسته را به کار گرفتهاند؟
من هنوز بازنشست نشدهام. اولاً: قانون بازنشستگی میگوید یا ۳۵ سال سابقه یا ۶۵ سال سن، من که ۶۵ سالم نشده است، ما هنوز نیروی وزارت جهاد هستیم، من بازنشسته نشدهام، دوم اینکه به هر حال از لحاظ قانونی هیچ ایرادی نیست، چون من هر وقت بازنشسته شدم، آن موقع نباید سرکار بروم، البته قبل از اینکه به آنجا بروم، اگر نمیرفتم خودم را بازنشسته میکردم. به من توصیه شد، شما هنوز انرژی دارید، بازنشسته نکنید.
* چه کسی توصیه کرد؟
کسی به من توصیه کرد، من هم گوش کردم، گفتم حالا که هست به خوزستان میروم کار میکنم.
* با دلخوری از موسسه کوثر جدا شدید؟
نه، به هر حال من ۱۲ سال کوثر بودم.
* بعد از آن ظاهراً حواشی برای شما درست شد؟
به هر حال کسی که در جایی کار میکند با بعضیها برخورد میکند؛ من هم روحیهام این طور بود که با بعضیها برخورد کرده بودم، بعد از اینکه از آنجا بیرون آمدم، آنها شب نامهای را بر علیه ما پخش کردند که مثلاً شبهه ایجاد کنند، به هر حال طبیعی هم هست لذا همان موقع هم گفتم من که دیگر کوثر نیستم، هر سند و مدرکی هست ارائه کنید، احتیاج به شب نامه ندارد، دست خودتان است، سند را به آن دستگاهی که باید رسیدگی کند، بدهید تا رسیدگی کند.
* با میانگین ۶۲ سال تحویل گرفتید با زیر ۳۹ سال تحویل دادید!
من هر جا کار کردم با جوانها کار کردم، الان هم که به منطقه آزاد رفتهام، هر انتصابی که کردهام دهه شصتی است. یعنی الان مدیر گردشگری که حکم زدهام متولد ۶۹ است، معاون فرهنگی که حکم دادهام روحانی هست، ولی متولد ۶۳ است.