چگونگی مواجهه گروههای سیاسی با چنین مسائل مهم و بنیادین کشور، یکی از موضوعات پر ابهام سالهای اخیر کشور بوده که ابعاد آن به خوبی آشکار نشده است[...]
چگونگی مواجهه گروههای سیاسی با چنین مسائل مهم و بنیادین کشور، یکی از موضوعات پر ابهام سالهای اخیر کشور بوده که ابعاد آن به خوبی آشکار نشده است. یکی از ملاحظات لازم برای رشد و توسعه سیاسی کشور تعریف همین مواجهه است. در طول سالهای اخیر، فضای رقابتهای سیاسی آنقدر نابهنجار بوده که صدای بسیاری از دلسوزان کشور را در آورده و حتی موجب سرخوردگی بخشی از جامعه شده است. نمونه امروزین این نابهنجاری را میتوان در چگونگی مواجهه بخشی از جریان اصلاحطلب با سیاست مردمیسازی یارانهها مشاهده کرد. سیاست دولت سیزدهم برای تحقق عدالت اجتماعی و جراحی بزرگی که در اقتصاد کشور کلید زده است، این روزها به مهمترین مسئله کشور بدل شده است. دولت تلاش دارد فساد حاصل از پرداخت یارانه به سرمنشأهای ورود کالا به کشور را قطع کند، لذا با تغییر سیاست در چگونگی پرداخت یارانهها، آن را در اختیار اعضای پایانی زنجیره، یعنی مصرفکننده قرار داده است، تا یارانه به صاحبان اصلیاش برسد. در این وضعیت از همه جریانهای سیاسی انتظار میرود که در امر تحقق چنین تحولی که ضرورت اجرای آن اجماع کارشناسان را به همراه دارد، یاریرسان دولت باشند، اما متأسفانه تنگنظریهای جناحی موجب شده است بخشی از اصلاحطلبان چشم بر اصول اولیه فعالیت سیاسی بسته و تضعیف دولت را در دستور کار خود قرار دهند. در این بین توجه به چند نکته ضروری است:
1ـ طبیعی است که هر طرح اجرایی در کشور با موافقان و مخالفانی همراه باشد، اما انتظار آن است که نقد با انصاف همراه بوده و مبتنی بر منافع ملی تعریف شده باشد. نقد باید کمک کند تا طرحها با کمترین آفت و آسیبی اجرایی شود، نه آنکه با سیاهنمایی همراه شده و افکار عمومی را دچار تردید کرده و ترس و نگرانی را در ذهنها بنشاند.
2ـ بخش عمدهای از مشکلات اقتصادی امروز محصول سیاستهای غلطی است که از زمان حاکمیت دولت مورد حمایت اصلاحطلبان به جای مانده است. اتخاذ سیاست واگذاری ارز 4200 تومانی به واردکنندگان، سوءتدبیری بود که ذخیره دلاری کشور را متزلزل کرد و میلیاردها دلار از داراییهای کشور را به باد داد و فسادی را ایجاد کرد که امروز هیچ کس مدافع آن سیاست غلط نیست. متأسفانه، امروز حامیان آن سیاست در جایگاه منتقد تدبیر مردمی کردن یارانهها قرار گرفته و غیرمنصفانه به تخریب اذهان عمومی مشغولند.
3ـ طبیعی است که بخشی از جامعه با گران شدن برخی از کالاهای اساسی نگران باشد آیا یارانه اختصاص یافته پاسخگوی دخل و خرج زندگی روزمره خواهد بود یا خیر؟ این وضعیت موجب شده است برخی جریانهای سیاسی برای کسب محبوبیت، سیاستهای پوپولیستی را اتخاذ کرده و عوامفریبانه خود را مدافع سرسخت طبقات محروم نشان دهند.
4ـ در این میان افراد منصفی در اردوگاه مخالفان دولت هستند که منصفانه با موضوع مواجه شده و نه تنها به تخریب سیاست دولت نپرداختهاند، بلکه قلم و زبان خود را برای موفقیت این جراحی بزرگ اقتصادی و توجیه و همراهسازی افکار عمومی به خدمت گرفتهاند که باید از این حرکت صحیح در چارچوب منافع ملی تقدیر کرد.