در حکمت سیام نهجالبلاغه چنین آمده است، «سئل عن الأیمان» که از حضرت در مورد ایمان سؤال شده است[...]
در حکمت سیام نهجالبلاغه چنین آمده است، «سئل عن الأیمان» که از حضرت در مورد ایمان سؤال شده است و حضرت در پاسخ به این پرسش فرمودند: «الأیمان علی اربع دعائم»؛ ایمان روی چهار پایه استوار است.
اگر این پایهها سست شد یا فرو ریخت، ایمان به همان نسبت فرو میریزد. حضرت این چهار پایه را بیان فرمودند: «علی الصّبر والیقین والعدل والجهاد.» جهاد یکی از ارکان ایمان است. امام خامنهای جهاد را معادل معنای فارسی مبارزه میدانند و مبارزه هم به معنای تلاش و تحرک در مقابل یک مانع یا دشمن است. همچنین ایشان جنگ و ستیزهگری را به معنای جهاد و مبارزه نمیدانند.
رهبر معظم انقلاب برای تحقق معنای جهاد و مبارزه، دو مفهوم دیگر را لازم و ضروری میدانند. ایشان در شروع درس خارج فقه خودشان این دو امر را اینگونه توصیف میکنند: «در مبارزه، دو چیز حتماً لازم است: یکی اینکه در آن جدّ و جهد و تحرّکی باشد. انسان در رختخواب یا در پستوىِ خانه که نمیتواند مبارزه کند! در مبارزه، باید جد و جهدی وجود داشته باشد. اگر چه در صُوَری، مبارزه با نفس هم میدانهایی دارد؛ اما حالا مثالهایی که میزنیم برای مبارزات اجتماعی و اینهاست. پس، اول اینکه در آن جد و جهد و تلاش و تحرک باشد. دوم اینکه در مقابلش دشمنی باشد.
مبارزه، در آنجا که دشمن نیست، معنا ندارد. پس، جهاد متقوم بر این دو رکن است: یکی اینکه در آن جد و جهد باشد؛ دیگر اینکه در مقابل دشمن باشد. اگر کسی علیه دوست جد و جهد کند، این جهاد نیست؛ بلکه فتنه و اخلال است. اگر کسی در مقابل دولت حق، در مقابل صلاح و نظام حق، جد و جهد و تلاش کند، این فتنه و محاربه است؛ جهاد نیست.
حال این جد و جهدی که انجام میگیرد، به هر شکلی باشدـ چه به شکل نوشتن، گفتن، کتاب، و چه به شکل شبنامه، شایعهپراکنی، نق زدن و منفی بافیـ همهاش فتنهگری و اغواگری، و بعضی از اَشکالش محاربه است. اگر همه اینها در مقابل دشمن خدا و دشمنِ «علی لسان اللَّه و لسان رسوله و اولیائه علیهمالسّلام» باشد، میشود «جهاد فی سبیلاللَّه».
پیغمبر به این گونه جهاد دعوت میکند. پس، تنبلی و نشستن و بیکارگی و بیاهتمامی، از امّت پیغمبر خواسته نیست. جهادِ دائم».
با این نگاه یکی از ارکان جهاد تبیین دشمنشناسی است، یعنی باید بدانیم توپخانه تبلیغات آفندی و پدافندی ما به کدام سمت باید باشد.