«در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد»
بیخود از خود شدم، اورژانس به فریاد آمد
هر زمان با تو به بستان و خیابان رفتم
بیخبر از همهجا، گشتی ارشاد آمد!
وعده کردیم که بعد از کرونا عقد کنیم
چه بلاها که ندیدی سر داماد آمد
جرم من چیست که در حسرت یک دلدارم
او به امید من خسته دلشاد آمد!
قول دادم که به نوروز، گشایش باشد
فرودین رفت و سریع موسم خرداد آمد
سالها منتظر اسب سفیدی بود و
به امید من و یک خانه آباد آمد
بیستون من و شب تا به سحر بیداری
ساز هجران تو با تیشه فرهاد آمد
بخت با من نکند یاری از این بالاتر
ارز اصلاح شد و قیمت آزاد آمد!
علی عرفانی(شاعر باشی)