اولین کنگره شهدای روحانی در چهارم خرداد سال جاری در شهر مقدس قم برگزار میشود. به مناسبت برگزاری این کنگره، به یک پرسش مهم که احتمالاً در ذهن و فکر بخش قابل توجهی از مردم و به ویژه جوانان وجود دارد[...]
اولین کنگره شهدای روحانی در چهارم خرداد سال جاری در شهر مقدس قم برگزار میشود. به مناسبت برگزاری این کنگره، به یک پرسش مهم که احتمالاً در ذهن و فکر بخش قابل توجهی از مردم و به ویژه جوانان وجود دارد، باید پاسخی منطقی و قانعکننده داد: «چرا روحانیت تخریب میشود؟» این پرسش از آن نظر به اذهان خطور میکند که در سالهای اخیر کار مجموعههایی در داخل و خارج کشور، فقط تولید محتوا علیه روحانیت در فضای مجازی شده است! این پرسش به این دلیل در ذهن جوانان به شکلی فراگیر پدید آمده، که برخی از شبکههای ماهوارهای حتی برای تخریب روحانیت، حمله کردن به یک روحانی، آتش زدن مسجد، حمله به حوزهها و مدارس علمیه طلاب، حمله به دفاتر امام جمعه، دستورالعمل صادر کرده و آموزش هم میدهند!
بررسیها و مطالعات دقیق نشان میدهد، حرکت تخریبی علیه روحانیت، یک اقدام طراحی شده و سازمانیافته بوده و با اهداف خاصی دنبال میشود. سیاستگذاران اصلی و طراحان اقدامات و برنامههای تخریبی در این موضوع، بسیار متفاوت از کسانی هستند که تحت تأثیر فضاسازیها و القائات در میدان، به یک مدرسه علمیه، دفتر امام جمعه و یک شخص روحانی حمله کرده، یا در فضای مجازی مطلبی را به منظور ایجاد بدبینی نسبت به قشر روحانیت منتشر میکنند. بدگویی، سیاهنمایی و تخریب چهره روحانیت، بخش مهمی از جنگ شناختی و جنگ نرم نظام سلطه علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران است. در این جنگ شناختی، دشمن شکست خورده در بسیاری از میادین و صحنههای رویارویی با ملت ایران، با استفاده از ابزار رسانه و تاکتیکها و تکنیکهای پیچیده، تلاش میکند با روایتهای دروغین و تصویرسازیهای غلط و منفی علیه عوامل و عناصر هویتبخش، هدایتگر و تولیدکننده قدرت در ایران، میان مردم و این مجموعههای حیاتبخش فاصلهای توأم با حس بدبینی، خشم و تنفر ایجاد کند. هر چند در میان هر قشر و صنفی از جامعه، افرادی با مواضع و رفتار غیر قابل قبول وجود دارند و قشر روحانیت هم از این قاعده مستثنی نیست؛ ولی هجمهها به روحانیت، نه به دلیل مواضع و رفتار این قبیل افراد، بلکه به دلیل اساس حرکت تعالیبخش، حیاتبخش و رهاییبخش جریان روحانیت است. آیا غیر از جریان روحانیت اصیل، جریان دیگری در کشور قادر بود ملت بزرگوار ایران را از چنگال استبداد داخلی و استعمار خارجی و به ویژه از زیر سلطه آمریکای جهانخوار رهایی بخشد؟ آیا غیر از علمای روحانی و در رأس آنان حضرت امام خمینی(قدس سره)، قشر دیگری از اقشار جامعه، قدرت بسیجکنندگی مردم در انقلاب اسلامی برای پایان دادن به دوران انحطاط تاریخی ایرانیان را داشت؟ به راستی سهم جریان روحانیت در به پیروزی رساندن انقلاب اسلامی با بسیج تودههای مردم چگونه است؟
سهم روحانیت در مبارزه علیه رژیم ستمشاهی و افشای جنایتها، خیانتها و وابستگیهای این رژیم به بیگانگان چگونه و به چه میزان است؟
در دوران 43 ساله پس از انقلاب اسلامی، سهم جریان روحانیت در حفظ استقلال، عزت ملی، تمامیت ارضی و خنثیسازی توطئههای بیشمار علیه ملت ایران چه مقدار است؟ کیست که نداند اولاً نظام سلطه بسیار تلاش کرد که انقلاب اسلامی پیروزی نشود؛ ثانیاً در 43 سال گذشته آمریکا هر چه در توان داشت به کار بست تا بار دیگر سلطه خود بر ایران و ایرانیان را احیا کند؛ اما برخلاف خواست مستکبران و قلدران عالم، انقلاب اسلامی ماندگار شد و هم اکنون جمهوری اسلامی به یک قدرت منطقهای تأثیرگذار تبدیل شده و در نظم جدید بینالمللی در حال شکلگیری، ایران به عنوان کانون محور مقاومت در منطقه راهبردی غرب آسیا، به طور قطع یک قطب قدرت در نظام چند قطبی خواهد بود. با نگاهی عالمانه، واقعبینانه و منصفانه باید گفت؛ جریان روحانیت اصیل در این تحولات برشمرده شده در چند دهه اخیر ایران، حرف اول را زده است. این نقشآفرینی روحانیت، آمریکایی جهانخوار، رژیم صهیونیستی کودککش، انگلیس خبیث، وهابیت منحرف، سلطنتطلبان وابسته، منافقین درمانده و غربگرایان خودباخته را به شدت نسبت به جریان روحانیت عصبانی و خشمگین کرده است. بنابراین بسیار بدیهی خواهد بود که این مجموعه با تمام توان، علیه روحانیت به میدان آمده و روحانیت، این پرچمداران ایستادگی و مقاومت ملت در برابر مستکبران را تخریب کنند. هرکس به دنبال اعتبارسنجی و راستیآزمایی این دلایل برشمرده شده در خصوص چرایی تخریب روحانیت است، در کم و کیف شهدای روحانیت که در کنگره شهدای روحانی مطرح خواهد شد، با دقت تأمل کند.
طبق آمارهای بسیار دقیق، در میان کاروان نورانی شهدا، 4 هزار روحانی شهید وجود دارد. براساس آمارهای جمعیتی، قشر روحانی بیشترین شهید را در دوران دفاع مقدس نسبت به درصد جمعیتی خود، حدود شش برابر در مقایسه با دیگر اقشار داشته است. در کنار این آمار به لحاظ کمیت، نقش روحانیون در دفاع مقدس به لحاظ کیفیت حضور و تأثیرگذاری بر سایر رزمندگان، یک نقش بیبدیل است. نگارنده معتقد است، یکی از عوامل اصلی در شکلدهی به نبرد عاشورایی رزمندگان در مقابل متجاوزان بعثی که موجب شد جنگ تحمیلی به دفاع مقدس تبدیل شود، همین حضور قشر روحانی و طلبه در جبههها از جایگاه فرماندهی گرفته تا سطح رزمندگی و جایگاه تبلیغات است. این حضور روحانیت در کنار مردم و مدافعان وطن و حرم، در تمامی صحنهها با قوت تا به امروز وجود داشته و خواهد داشت. دشمنان با تخریبهای خود، تصور میکنند از طریق ترور شخصیت جریان روحانیت، میتوانند به حضور این جریان در جامعه و در میان مردم پایان داده و با محروم کردن مردم از هادیان و راهنمایان دلسوز روحانی، به اهداف خود که همانا بازگرداندن سلطه بر ایران است، دست یابند. صد البته که تیر دشمن در این میدان هم به سنگ خواهد خورد.