همیشه از خودمان پرسیدهایم چرا وقتی خداوند خود را حامی و پشتیبان مسلمانان و سرکوبکننده کفار و مشرکان دانسته، باز هم مسلمانان در برخی جنگها و مبارزات مادی و معنوی شکست میخورند و به عقب رانده میشوند؟ یا وقتی خداوند کافران و منافقان را ضعیف و ناتوان دانسته، پس چرا قدرت آنان گاهی بیشتر از مسلمانان شده و میشود؟ خداوند در آیهای میفرماید: «ذلِكُمْ وَ أَنَّ اللهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرينَ»؛ سرنوشت (مؤمنان و كافران)، همان بود (كه ديديد) و خداوند سستكننده توطئه كافران است. (انفال/۱۸) علیّبنابراهیم میگوید: «وَ أَنَّ اللهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکَافِرِینَ»؛ یعنی تضعیفکننده توطئه و حیله و فریب آنان است.(تفسیر اهل بیت(ع)، ج۵، ص۵۱۰) در حالیکه گاهی این تضعیف را نمیبینیم. دلیل این تضعیف نشدن فقط یک چیز است. آنکه تنها جایی که کافران قدرت پیدا میکنند، آنجایی بوده که مسلمانان با تمام وجود و توان پای کار خدا و دینش نبودند. وقتی خداوند این صداقت نداشتن را میبیند، کمک خود را دریغ میکند، آن هم برای رشد و تربیت مسلمانان، نه برای تضعیفشان. اگر جواب این سؤال را میخواهیم، کافی است به آیه 19 سوره انفال توجه کنیم. خداوند در این آیه میفرماید: «اگر شما فتح و پيروزى مىخواهيد، پيروزى به سراغ شما آمد و اگر (از مخالفت پيامبر) خوددارى كنيد، براى شما بهتر است و اگر (به مخالفت) بازگرديد، ما هم باز خواهيم گشت و (بدانید) جمعيّت شما هرچند زياد باشد، شما را (از يارى خدا) بىنياز نخواهد كرد و خداوند با مؤمنان است.» حالا فهم آیه قبل آسان شد. خداوند همچنین در آیات بعد موضوع را فاشتر بیان میفرماید و میگوید: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد و از فرمان او سرپيچى ننماييد درحالىكه [سخنان او را] مىشنويد و همانند كسانى نباشيد كه مىگفتند: شنيديم، ولى در حقيقت نمىشنيدند.»(انفال/20و21) مسلمانان در تمام دورانی که رسول خدا(ص) کنار آنان بود، مستقیم مورد فضل و رحمت و یاری خداوند بودند، مگر آنزمان که از خداوند روی گرداندند و سخنان او را نشنیده گرفتند. خداوند ابایی ندارد از اینکه مستقیم و آشکار به بندگان خود کمک کند؛ اما وقتی از خدا رویگردان باشند، خداوند هم کمک و یاری خود را دریغ میکند. در قرآن تعدادی از این کمکرسانیها ذکر شده است. شکست دشمن با طوفانهایی که خداوند ایجاد میکرد، فرشتگانی که در جنگ بدر به کمک مسلمانان فرستاد، قدرت دادن به علی(ع) در جنگ خیبر، در ماجرای صلح حدیبیه و بسیاری موارد دیگر صورت میگرفت. در مقابل وقتی برخی مسلمانان در جنگ احد برای جمعآوری غنیمت جنگ را رها کردند، خداوند کمکش را دریغ کرد که اگر اینکار را انجام نمیداد، عبرت و پشیمانی بعد از جنگ و تصمیم برای اصلاح رفتار صورت نمیگرفت. خداوند با کسی عقد اخوت نخوانده که در هر حال کمک حال او باشد و مدام منت او را بکشد. محبتی که خداوند به بندگانش دارد، در بهترین مسیر است؛ زیرا مهر او به قصد تربیت است و قهر او نیز به قصد تربیت. خداوند در آیات 33 و 38 هم از استغفار و پشیمانی بندگان خود استقبال میکند و آنان را میبخشد و آن را امتیازی برای بندگان خود میداند. پس برای قدرتمند شدن باید فقط به خداوند اتکا و اعتماد کرد.