یک شب از عملیات كربلای 5 برمیگشتیم، همه بچههای واحد اطلاعات با یكدیگر بودیم. در وسط راهمان میبایست مقداری از راه را شنا میكردیم. با گذشتن از آب، بعد از ساعتی به قرارگاه رسیدیم. وقتی بررسی كردم، دیدم از حمید اثری نیست. از دوستان سؤال كردم، گفتند: