رهبر معظم انقلاب یکی از حقوق عمومی مردم را داشتن امنیت روانی عنوان کرده و در دیدار با رئیس و مسئولان دستگاه قضا فرمودند: «هر چند وقت یک شایعهای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّص یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر و مردم را نگران میکند. یکی از وظایف قوّه قضائیّه برخورد با این مسئله است.» امنیت روانی از آن قبیل موضوعاتی است که جامعه و مردم به شدت به آن نیاز دارند؛ اما درست اجرا نشدن قوانین در کنار عواملی، همچون بیکاری و افزایش جرم و جنایت و شایعات بیشماری که در فضای مجازی منتشر میشود، امنیت روانی جامعه را دچار آسیب و معضل میکند.
درباره راههای افزایش امنیت روانی و موانع آن در جامعه با دکتر حسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
* امنیت روانی از منظر رهبری یکی از اصول حقوق عمومیاست، از منظر شما راههای افزایش امنیت روانی در جامعه چیست و چه موانعی در این زمینه وجود دارد؟
برای تحقق امنیت روانی مؤلفههای گوناگونی وجود دارد؛ یکی ازاین مؤلفهها قانون مداری و احترام به قانون از سوی همه افراد است.
به نوعی احترام به حقوق شهروندان و قوانین حاکم بر کشور یکی از مؤلفههایی است که میتواند امنیت روانی و اجتماعی را در جامعه افزایش دهد و مؤلفه دیگری که بارها به آن اشاره و تأکید شده است، شایستهسالاری و حضور افراد در جایگاههای خودشان است.
ساختار اداری کارآمد یکی دیگر از مؤلفههایی است که امنیت روانی و اجتماعی را در جامعه افزایش میدهد. طبیعتاً همه ما میدانیم در جامعهای که جرایم کمتری وجود دارد و در جامعهای که آسیبهای اجتماعی کمتری از جمله طلاق، اعتیاد، خشونت و خودکشی کمتری وجود دارد، ما میتوانیم به ارتقای شاخص امنیت روانی اجتماعی در جامعه امیدوار باشیم.
کارکرد درست نهادهای اجتماعی، مانند نهاد اقتصاد، نهاد آموزش، نهاد خانواده، نهاد دولت، سیاست یا حکومت و نهاد دین یا مذهب طبیعتاً به واسطه تأثیر و تأثری کهاین نهادها روی همدیگر دارند، میتواند عامل مهم دیگری برای ارتقای امنیت روانی و اجتماعی باشد.
موضوع دیگر به نظر بنده حمایت اجتماعی است و افرادی که در جامعه از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار هستند، احساس آرامش و امنیت بیشتری را از لحاظ روانی دارند.
موضوع دیگر روابط خویشاوندی است. چنانچه هر چقدر روابط خویشاوندی عمیقتر و گستردهتر و تعاملات بین اقوام و خانوادهها و اطرافیان بیشتر شود، این احساس امنیت بیشتر میشود و اگر اندکی به گذشته برگردیم، میبینیم بودن در محلهای که مردم با هم ارتباط داشتند و روابط نزدیکتر و مسئولیتپذیری در قبال همدیگر بیشتر و در نتیجه وحدت و همبستگی در جامعه بیشتر است، معمولاً چنین مواقعی احساس امنیت به نوعی بیشتر وجود داشت و این موضوع مهمیاست که میتواند برای افزایش امنیت روانی مؤثر باشد.
مؤلفه دیگر این است که ما هنوز در بحرانهای اجتماعی گیر کردهایم؛ مانند بحران کرونا، بحران سیل، زلزله، پلاسکو، متروپل و... . وقتی حاکمیت بتواند به نوعی مدیریت خوبی در بحرانها داشته باشد، مردم پشتوانه قویتری برای خود احساس میکنند و این موضوع میتواند عاملی برای تقویت امنیت روانی اجتماعی در جامعه باشد. مسئولیتپذیری مردم در قبال یکدیگر مؤلفه دیگری است که میتواند احساس امنیت را ایجاد کند. تقویت گفتوگو در جامعه و در بین افراد و خانوادهها، مردم و حاکمیت، مردم و دولت بر مبنای اخلاق و قوانین میتواند احساس امنیت روانی و اجتماعی را به نوعی در جامعه افزایش دهد.
طبیعتاً اگر ما حقوق متقابل یکدیگر را بدانیم و برای حقوق همدیگر احترام قائل شویم و تبعیض قائل نشویم، میتواند احساس امنیت را در جامعه افزایش دهد؛ بنابراین امنیت روانی متغیری است که با مؤلفههای مختلفی میتواند کم یا زیاد شود. این موارد عامل افزایش احساس امنیت روانی و اجتماعی است و عکس آن میتواند به عنوان موانع مرتبط با امنیت روانی و اجتماعی مطرح باشد. گاهی ضعف اخلاق هم به منزله عامل کاهش امنیت روانی در هر جامعهای تحت تأثیراین مؤلفهها قرار دارد. آنجایی کهاین مؤلفهها بیشتر مورد توجه قرار گیرد، امید به احساس امنیت روانی افزایش مییابد و عکس آن هم میتواند تأثیر منفی بگذارد.
صداقت با مردم بسیار بسیار مهم است و شایستهگزینی میتواند کمک کند که مردم اعتماد بیشتری به حاکمیتها و دولتها داشته باشند.
شفافیت یکی دیگر از موضوعاتی است که میتواند امنیت روانی اجتماعی را در جامعه افزایش دهد یا پاسخگویی در قبال مسئولیتهایی که افراد دارند و پاسخگو بودن و برابری در مقابل قانون و نبود تبعیض امکان تحرک اجتماعی و پویایی در جامعه همه عواملی است که وجود آنها عامل تقویت امنیت روانی و اجتماعی است و فقدان و ضعف آن میتواند جزء موانع باشد.
* چطور باید امنیت روانی را در جامعه امروز با وجود تمام مشکلات و مخاطرات نهادینه کرد؟
برای تحقق امنیت روانی باید به این پرسش پاسخ دهیم که چه کنیم که سبب تقویت امنیت روانی در جامعه شویم؟ باید فضای گفتوگو را تقویت کنیم، احترام به قانون را افزایش دهیم، مدیران شایسته بگذاریم، پاسخگو و شفاف باشیم، صادق بوده و منافع مردم را در بحرانها ببینیم. چنانچه در بحران کرونا شاهد بودیم، آنجایی که بد مدیریت میشد مردم به شدت احساس افسردگی و تنهایی میکردند و در هر بحرانی این چنین است. همین بجران متروپل را دیدید که چه تأثیرات منفی روی مردم داشته است.
موضوعاتی ازاین دست میتواند کمک کند که مردم حس آرامش و امنیت را هم عینی و هم ذهنی داشته باشند و به نوعی امنیت روانی اجتماعی را تجربه کنند.
توجه به اقشار دارای نیازهای خاص که شرایط سخت و خاصی دارند و طبیعتاً حمایت ازاین افراد و داشتن یک نظام وفاق تأمین اجتماعی، داشتن پوشش بیمه فراگیر، داشتن حمایتهای اجتماعی کافی و مراقبت از افراد با چنین شرایطی میتواند احساس امنیت دراین گروه از افراد را که گاهی هیچ کس جز حاکمیت را ندارند، تقویت کند.