«ایران جای زندگی نیست!» بیشک این جمله یکی از گرانترین و پر خرجترین جملات تاریخ زبان فارسی است[...]
«ایران جای زندگی نیست!» بیشک این جمله یکی از گرانترین و پر خرجترین جملات تاریخ زبان فارسی است! دشمنان ایران برای اینکه این جمله از زبان مجریان بیوطنی که به زبان فارسی سخن میگویند به ادبیات مردم ایران اضافه شود؛ میلیاردها دلار خرج کردند! اما چرا این جمله برای آنها تا این حد با ارزش است؟
آنان که سودای تبدیل ایران عزیز به چند کشور کوچک فقیر را در سر دارند و خواب فروپاشی میبینند، به درستی دریافتهاند که برای تحقق این خواب آَشفته کوتاهترین راه ناامید کردن مردم و ساختن تصویر سیاه از آینده پیش روی فرزندان ایران است! آنها میدانند اگر این امید قطع شود، در پی آن احساس تعلق به کشور هم قطع خواهد شد و وقتی این تعلق از بین رفت، انگیزه برای تلاش و ساختن رخت برمیبندد و چمدانهای مهاجرت نخبگان و متخصصان بسته خواهد شد و دشمنان ایرانیان را به آرزوی ویرانسازی ایران نزدیک میکند! برای این هدف دهها پروژه، هشتگ و کمپین ساخته شدهاند و حتی اعتبار جشنوارههای بینالمللی سینمایی خرج میشود.
یک روز هشتگ پروژه «زندگی نرمال» طراحی میشود تا به ما القا کند که شرایط ما در کشورمان غیرطبیعی است و در یک زندان بزرگ حبس هستیم، روز دیگر پا را فراتر میگذارند و پروژه «خونشویی» را راه میاندازند تا حتی اجازه گفتن افراد از زیباییهای ایران و پیشرفتهای انقلاب اسلامی و حتی خوشیهای شخصی را جرمانگاری کنند و راه را بر بازنمایی هر تصویر امیدساز مسدود کنند! پروژههای حساب شدهای که هدفگذاری اصلی آن ایجاد دو قطبیهای خطرناک و قرار دادن مردم در برابر مردم است.
تکلیف جایزههای بینالمللی و سفارتخانهای سینمایی و هنری هم که دیگر آنقدر روشن هست که به شرح و مرور نیاز ندارد! جایزهها و لوحهای تقدیر بینالمللی از خرس و نخل تا نشستهای درون سفارتخانهای با تشویقهای ممتد برای آثار ما ایرانیها و این جغرافیای عزیز که قاتل، عصبی و عقب مانده نشان میدهد، ماجرا را کاملاً شفاف کرده است!
اما سادهانگاری است که فکر کنیم تمام این هزینه تنها برای ایجاد اختلال محاسباتی در ذهن ایرانیان و دوقطبیسازی جامعه ماست! هدف دیگر این پروژهها ساختن این ذهنیت در افکار عمومی جهان است که ایران کشوری خطرناک و غیرطبیعی است! مردمی که نه خود عادی هستند و نه در شرایط عادی زیست میکنند. شاید بپرسید شکلگیری این تصویر از ما در جهان چه نفعی برای دشمنان ما دارد؟ در پاسخ میتوان دو هدف اصلی را مشخص کرد، اول مشروعسازی تحریم و رویای حمله نظامی به ایران به عنوان یک کشور غیرعادی و دوم قطع ارتباط ایران با جهان به این معنا که هیچ توریستی جرئت نکند مقصد خود را ایران قرار دهد یا هیچ سرمایهگذاری خطرپذیری حضور در ایران را نپذیرد... .
اما سؤال اینجاست که ما در برابر این پروژهها چه باید انجام دهیم؟